دکتر منوچهر صانعی درهبیدی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره دلیل اقبال ایرانیان به هرمنوتیک در دهههای اخیر گفت: به اعتقاد من هرمنوتیک نیز همزمان با سایر دانشهای غربی وارد ایران شد و به اندازه آنها و نه بیشتر مورد اقبال قرار گرفت. توجه به حوزههای فکری و علمی غرب از سوی ایرانیان امری طبیعی است که در جریان یک ارتباط فرهنگی پدید میآید.
وی به پیشینه این ارتباط و قطع آن در یک دوره تاریخی طولانی اشاره کرد و گفت: ارتباط ما با غرب پس از دوره مأمون تا دوران صفویه کاملاً قطع شد، اما نهضت مشروطه شروعی دوباره برای ارتباط فرهنگی بود. از این دوره به بعد، ذهن ایرانی با حوزههایی مانند فلسفه غرب، فلسفه سیاست، حقوق سیاسی و دموکراسی آشنا شد. اما با وجود این، ارتباط فرهنگی گسترده ما با غرب پس از انقلاب اسلامی آغاز شد.
صانعی درهبیدی توضیح داد: انقلاب اسلامی، ایران را دچار نوعی تکان فرهنگی کرد و بر اشتیاق ما برای شناخت بیشتر غرب افزود. در همین دوران بود که هرمنوتیک و دیگر حوزههای دانش غربی وارد ایران شد. من گمان نمیکنم که توجه به هرمنوتیک از سوی اندیشمندان ایرانی بیش از علاقه آنان به سایر حوزههای فکری غرب باشد.
وی در پاسخ به این سوال که چه آسیبهایی در استفاده از هرمنوتیک توسط ایرانیان وجود دارد، گفت: آسیبی که به آن اشاره شد، چند روایت دارد. عدهای معتقدند که استفاده از هرمنوتیک در فهم متون اسلامی میتواند آسیبساز باشد. این عده به طور کلی علوم انسانی جدید اعم از جامعهشناسی و روانشناسی را آسیبساز میدانند و مدام به دنبال بومی کردن برخی مولفههای آنند. من با این عده کاملاً مخالفم.
این نویسنده و مترجم ادامه داد: البته هرمنوتیک نیز نظیر سایر علوم اگر به درستی فهم و به کار گرفته نشود، میتواند آسیبساز باشد. برای در امان ماندن از این آسیب باید رویکرد صحیحی را در استفاده از آن در پیش بگیریم. یکی از راهکارهای موثر برای دور ماندن از این آسیب، توجه به پشتوانه فرهنگی چندهزارسالهای است که پشت سر خود داریم.
وی در ادامه افزود: ایرانیان مسلمان با هرمنوتیک بیگانه نبودند، زیرا تفسیر متون و به ویژه متون دینی از 1400 سال پیش تاکنون یکی از اصلیترین دغدغههای آنان بوده است. البته محتوای هرمنوتیک و استفاده از آن اعم از متون دینی است و روزی میرسد که مفاهیم دیوان شاعرانمان را نیز با هرمنوتیک درمییابیم.
صانعی درهبیدی تاکید کرد: اگر قصد داریم هرمنوتیک را در مسیر درست آن به کار گیریم، باید از پذیرش غیرانتقادی آن بپرهیزیم و در فهم آن، نیمنگاهی نیز به گذشته فرهنگیمان داشته باشیم.
وی لغزشهای ایرانیان در فهم و استفاده بجا از هرمنوتیک را امری طبیعی دانست و گفت: ما نه تنها هرمنوتیک، بلکه فلاسفهای مانند کانت و دکارت را نیز هنوز درست نفهیمدهایم. واقعیت این است که ما فرهنگ مدرن غرب را که طی 400 سال و با پشتوانه بیش از 2 هزار سال شکل گرفته است را میخواهیم طی چند سال بشناسیم و از آن بهره بگیریم. من این شتابزدگی را تقبیح نمیکنم، زیرا به هر حال امری طبیعی است، اما در این شرایط باید انتظار خطا را نیز داشته باشیم.
این نویسنده و مترجم تصریح کرد: هرمنوتیک دانشی غربی است و با زبان ارتباط مستقیم دارد، اما ایرانیان به دلایلی رابطه خوبی با زبانهای اروپایی نداریم. حتی برخی از ایرانیانی نیز که برای تحصیل به کشورهای اروپایی رفتهاند، در درک مبانی زبان این ممالک مشکل دارند. به همین دلایل، ما در فهم هرمنوتیک دچار خطاهایی شدهایم، اما این امری طبیعی است و نباید انتظار داشت که این مشکلات تنها پس طی سال حل شوند.
صانعی درهبیدی فعالیتهای دانشگاهیان و فرهیختگان را در حوزه هرمنوتیک رضایتبخش ارزیابی کرد و گفت: به اعتقاد من تا جایی که مربوط به فرهیختگان دانشگاهی ما میشود، پژوهشهای خوبی درباره هرمنوتیک انجام شده است، اما واکنشهای دیگر محافل در این باره شاید چندان رضایتبخش نباشد.
این استاد دانشگاه درباره امکان پاسخگو بودن هرمنوتیک در تفسیر متون دینی اسلام و به ویژه قرآن گفت: مسلمانان از سدههای نخست اسلامی شروع به فهم و تأویل قرآن کردند و دست به تفسیر این کتاب آسمانی زدند و حتی میتوان تفسیر خواجه عبدالله انصاری و تفسیر طبری را نوعی تفاسیر هرمنوتیکی دانست.
وی افزود: حال با گذشت چندین قرن، هرمنوتیک معنا و کاربردهای تازهتری یافته و شایسته است که ما نیز از مفاهیم جدید این دانش در جریان تفسیر متون دینی اسلام استفاده کنیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در پایان یادآور شد: هر فرهنگی که میخواهد زنده بماند نمیتواند از ارتباطات بینالمللی برکنار بماند. این ارتباط سبب آبیاری فرهنگ ملتها و پویایی آنها میشود، حال این ارتباط در استفاده از هرمنوتیک باشد یا سایر دانشها.
نظر شما