به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عصر امروز 8 خردادماه در همایش درباره علم دینی در میزگردی در مورد نسبت علم و تمدن در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به ارائه سخن پرداختند.
در ابتدای این میزگرد پارسانیا گفت: باید بین دو مفهوم معرفت و علم فرق گذاشت. اینکه در مورد این دو مفهوم چه تعریف و چه جهتی داریم مورد توافق همگان نیست. فلسفه علم نیست، انسانیات است. تنها علوم تجربی آزمون پذیر است.
وی با بیان اینکه وقتی دانش به معنای عام و علم به معنای خاص بخواهد تعین تاریخی و اجتماعی پیدا کند و وارد فرهنگ شود قطعا رابطه وثیقی با تمدن دارد، اظهار داشت: هر تمدنی با سطح، نوع و تعریفی از علم، دانش و معرفت ارتباط دارد و در مقابل غیر آن می ایستد.
پارسانیا در ادامه سخنانش بیان کرد: اما این گفته الزاما به این معناست که حقیقت علم، معرفت و دانش در سطح فرهنگ و تمدن رقم می خورد. حکم مطلق کردن به این همه ساحت های دانش، الزاماتی دارد. علم و دانش در فرصت های تاریخی و تمدنی متناسب با حوزه های تمدنی بروز و ظهور می یابند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ما یک علم اسطوره ای نمی توانیم داشته باشیم، گفت: عالم اسطوره ای نظام معرفتی اسطوره ای را می طلبد. مطالعات اساطیری ما را انسان اساطیری نخواهد کرد. بر این اساس نظام معرفتی دینی، نظام معرفتی خود را می طلبد.
در ادامه این میزگرد دکتر فیرحی به ارائه سخن پرداخت و گفت: بنده تحقیقی داشتم که فقط تمدن اسلامی را مورد مطالعه قرار دادم و در این تحقیق هم برداشتم از علم یا دانش، همه دانش ها نیستند با دانش های تجربی کاری نداشتم.
وی افزود: تمدن ها را دولت ها ساختند و با یک خردمندی طراحی کردند. اگر این خردمندی منسجم بود تمدن های باقی ماندند و علم و دانشی که هم در این تمدن وجود داشت باقی ماند اما اگر خردمندی منسجمی نداشتند از بین رفتند.
وی در ادامه سخنانش تمدن اسلامی را به چند دوره تقسیم کرد و اظهار داشت: دوره اول عصر پیدایی و تکوین است. دوره دوم عصر طلایی مسلمان ها یا عصر تدوین آثار عینی است. دوره سوم عصر زوال است. البته این دوره جدید هم شروع شده است که به کمی قبل از مشروطه بر می گردد.
این محقق و نویسنده کشورمان با بیان اینکه تمدن اسلامی دارای سه ضلع است که می توان آنها را عقل، طبیعت و نص دانست و تصریح کرد: از هر یکی از اضلاع این مثلث می توان به دیگری رسید. جهان خرد و نص در یک نظریه نمی گنجد.
فیرحی با بیان اینکه دو آیه سیاسی در قرآن وجود دارد که برای تعیین نوع حکومت مهم است، اظهار داشت: آیه شورا و آیه اولی الامر. حال این سؤال مطرح می شود که آیا شورا تابع اراده حاکم است و یا اراده حاکم تابع شوراست. چطور شد که در دوره هایی از تمدن اسلامی حکومت های اقتدارگرا وجود داشتند. به هر کدام از این سؤال که پاسخ بدهیم، در کل اسلام و در نص و ... تغییری ایجاد نمی شود.
وی با بیان اینکه از دوره مشروطه چرخشی در آرا و افکار و نگاه ها به وجود آمد که سعی داشت منظور از آیه را حاکمیت شورا بر اراده حاکم معرفی کند، افزود: چون دسترسی به معصوم نداریم دانشی که نص را تبیین کند مشخص کننده این برداشت است. این نص نبود که به ما حکم می کرد نظام سیاسی اقتدارگرا باشد بلکه نوع نگاه ما و برداشت ما این کار را می کرد. نگاه ما بخشی از آیه را برای ما برجسته تر می کند.
نظر شما