به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی مجموعه شعر«کهکشان چهرهها» با حضور علیمحمد مودب شاعر این مجموعه، زهیر توکلی و اسماعیل امینی، عصر روز دوشنبه هشتم خردادماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در این نشست، اسماعیل امینی در سخنانی با اشاره به اینکه قبل از نقد یک کتاب باید دیدگاه خود را نسبت به نقد تعریف کرد گفت: انتقاد در حوزه سیاست و رسانه به یک معنی است و در حوزه کار ادبی به معنی دیگر. در سیاست نقد به معنی اعتراض به کاستیهاست، اما در محافل ادبی، نو بودن و خلاق بودن گاه با مدرن بودن یکسان تلقی میشود؛ غافل از اینکه در حوزه نقد شعر باید به زبان و کلام نزدیک شویم و به آن نگاهی بیندازیم.
امینی ادامه داد: زبان شعر زبانی است که سعی دارد تا حد امکان با کلماتی صریح، ابهام و چند معنایی ایجاد کند و از قضا نقد شعر نیز به دلیل اینکه یک کار علمی است، به دنبال صراحت در این عبارات است. آموختههایم به من میگوید که نقد شعر یعنی بازخوانی و تحلیل آن و نه اشکال گرفتن از آن. در واقع، نقد یعنی تامل و دقت در کلمه و منتقد نیز واسطهای است میان مخاطب و اثر ادبی برای ایجاد ارتباطی دو طرفه میان او و کلمات شعر؛ ولی متاسفانه نگاه رایج از نقد نگاهی مانند بداخلاقیهای سیاسی رایج در جامعه شده است و این موضوع به تمام مسائل در حالی تسری است و با همین دیدگاه بود که فلان فرد روشنفکر، چندی پیش آثار بزرگان شعر فارسی را به خیال خودش به بهانه نقد، تکه تکه کرده و مورد استفاده قرار و هر مزخرفی را به آنها نسبت داد.
وی در ادامه افزود: در محافل ادبی ما رایج شده است که شعر اگر ساختار داشته باشد، عبارتی است که نه میشود چیزی به آن افزود و نه میشود چیزی از آن کاست؛ در حالی که این مشخصه شعر ضعیف است. تنها اشعار بیمایه است که نمیتوان چیزی به آنها کاست و یا به آنها اضافه کرد، اما در حالت عادی هیچ شعری نیست که شاعر پس از سرودن در آن دست نبرده باشد و چیزی به آن کم و زیاد نکرده باشد. خط خوردگی داشتن صفحات کاغذی شعر شاعران از خصوصیات کار شعر است.
استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران همچنین گفت: نگاههای غلط به شعر و نقد شعر باعث شده شاعران جوان ما مرعوب نظرات محافل ادبی شوند و این روزها به جای شعر کوتاه به سراغ قصههای کوتاه منظوم بروند و چیزهایی بنویسند که نه تنها شعر نیست که بیشتر به قصههای کوتاه شباهت دارد و من در اشعار آقای مودب به خوبی میبینم که این حس مرعوب شدن از نقدهای محفلی دیده نمیشود. در این اشعار خود شاعر است که وجود دارد و نه نقدهای محفلی و رسانهای و جریانهای دنبال آن.
امینی ادامه داد: در محافل نقد شعر سوء تفاهم عجیبی باب شده است که معتقد است مسیر حرکت شعر باید از قبل تعیین شود و هر که در مسیری مشخص حرکت نکند، اشتباه کرده است. بر این اساس منتقدان نیز به دنبال سنجش این هستند که شاعران چقدر از مسیرهای مشخصی که آنها برای خود ترسیم کردهاند، حرکت کردهاند و بر همین اساس گاه از اصولی نام میبرند که باید بر اساس آن شعر مدرن سرود. من به این مساله قائل نیستم و هیچ مسیر از پیش تعیین شدهای را برای شعر و هنر و اندیشه نمیتوانم متصور باشم.
نویسنده کتاب «جلوههای طنز در مثنوی» همچنین گفت: هر شاعری در هر نقطه از جهان در حال روایت بخشی از دنیاست. گاه پیش میآید در این کار، شاعر بیش از آنکه به کشف جهان با زبان شعرش بپردازد به کشف مضامین روی میآورد. این موضوع در گذشته زیاد وجود داشته و امروز نیز آثار پرفروش شعری ما آثاری از این دست هستند. در اشعار آقای مودب نیز من گاهی چنین مسالهای را میبینم، اما حسم این است که جنس اصلی کار او این نیست و نگاه نافذ او به جهان است که جنس اصلی شعرش را تشکیل میدهد.
امینی افزود: متاسفانه امروز شاعر انقلاب بودن به معنی روابط عمومی موزون و مقفا بودن ادارات و نهادهای دولتی تعبیر میشود و خوشحالم که شاعری مثل مودب اینگونه به شعر انقلاب نگاه نمیکند و شاعری صریح و دم دستی نیست.
وی همچنین گفت: پرمخاطببودن شعر گاه به معنی موفق بودن آن تعبیر میشود، اما به اعتقاد من نه پرمخاطب بودن شعر نشانه توفیق است و نه کم مخاطب بودن نشانه بیتوفیقی. توفیق شعر در این است که ببینیم سرایش آن چه چیزی به کارنامه شاعرش افزوده است.
امینی همچنین با اشاره به زبان و نوع چاپ کتاب «کهکشان چهرهها» گفت: این روزها زیاد به حال زبان فارسی غصه میخورم که چگونه با رسمالخط غلط ما در مطبوعات و برخی کتابها در حال آسیب دیدن است، اما خوشحالم از اینکه کتاب آقای مودب ایرادات و اشکالات زبانی و تایپی ندارد و بسیار با طراوت و شیواست. از طرف دیگر تصویرسازیهای شعری او نیز متنوع است. با این همه میخواهم بگویم گاه حرفهای او در مقام شاعر تا اندازهای پرمحتوا است که شعر را به نفع آن حرف کنار میگذارد یعنی به جای تکلم، تعقل را بر میانگیزد و این نکتهای است که باید به آن توجه شود.
نظر شما