به گزارش خبرنگار مهر، برنامه سازان برتر شبکه رادیویی صدای آشنا گرد هم آمدند تا محسن شریف زاده مدیر این شبکه جهانی به مناسبت رکورد صدای آشنا در دریافت بیشترین جوایز از دوازدهمین جشنواره رادیو از اهالی آن تجلیل کند.
بهروز رضوی در این مراسم گفت: زبان فارسی طی سالها صیقل خورده و نرم تر شده و در کنار زبان عربی با آن فصاحت و زبان چینی و ژاپنی با آن همه متکلم به حیات خود ادامه داده است. بنابراین یکی از وظایف اساسی ما پاسداری از این زبان است و نباید به آن خیانت کنیم.
وی افزود: عشق بچه های رادیو مورد سواستفاده مدیران قرار گرفته. البته چون آقای شریف زاده جزو این افراد نیست جرئت میکنیم جلوی او از این حرف ها بزنیم در غیر این صورت که از نان خوردن میافتیم. متاسفانه برخی مدیران به خودشان اجازه میدهند یک گوینده رادیو را با یک تلفنچی مخابرات یکی بدانند. در حالی که تعدادی آدم خاص از عهده کارهای خاصی برمیآیند. منِ گوینده یک کلمه را طوری میگویم که 100 نفر بشنوند و آن را باور کنند. چرا قدر این ارزش را نمیدانیم؟ آخر تا کی درویشی و قلندری؟
رضوی ادامه داد: باید رسانه آسیبشناسی شود. آدمهای اهل برای رسانه استخدام کنید. ممکن است افراد مهارتهای بسیاری داشته باشند اما اهلیت داشتن رادیو مهم است. چرا باید حقوق ما در حد عمله افغانی باشد؟ مایی که شب ها هم خواب رادیو را میبینیم. برایتان پیش نیامده راه حل برنامهای را در خواب پیدا کنید؟
وی در ادامه سخنانش که با کف زدن حضار همراه بود، افزود: چرا هوای رادیویی ها را نداریم؟ حیف است رادیویی ها دلواپس روزمرگی باشند. نویسنده رادیو باید ادبیاتی شفاهی را پیاده کند. باید قدر این افراد را دانست.
کار رادیو گروهی است. هر جا برنامه ای خوب بود یک گروه خوب در پشت صحنه آن برنامه حضور دارند. نمیدانم چرا از اینکه چند نفر با هم خوب باشند میترسند. اما ما باید گروهک برنامه ساز درست کنیم. منظور گروهک مخرب و برانداز نیست. بلکه گروهکهای حرفهای. چرا که باید کار را به کاردان سپرد.
این گوینده قدیمی رادیو در پایان به شوخی گفت: در خانه خانومم به من میگوید چرا حرف نمیزنی؟ من هم میگویم چون پولش را نمیدهی! اما حالا کمی مفتی حرف زدم و دلم سبک شد.
شریف زاده مدیر شبکه صدای آشنا نیز در ادامه توضیح داد: از آقای رضوی به دلیل صمیمیت بی تکلفی کلامشان تشکر میکنم. فقط یک دفاعی از آقای صوفی داشته باشم. من از سال 62 برنامه ساز هستم و فیش برآورد سال گذشته و سال های قبل را دارم. از سال 87 که معاون صدا تغییر کرد برآوردهای رادیو دو برابر شده. با این وجود می دانم حتی اگر این مبلغ سه برابر شود هم به شأن و مرتبت برنامه سازان ما نمی رسد. با این حال امیدوارم بعد از این برنامه سازان از رموز موفقیت خود حرف بزنند تا نقشه راهی برای دیگران شود.
در این لحظه موضیفیان مدیر روابط عمومی صدای آشنا گفت: تا از این طریق سال آینده کل جوایز جشنواره بعدی به صدای آشنا برسد. شریف زاده هم جواب داد: نه! اینطوری برایمان حرف درمیآورند!
استاد امیر نوری یکی دیگر از حاضران این مراسم بود که در سخنانی گفت: شریف زاده از سال 62 همکار خوب ما بود که از میدان ارگ شروع کرد و پس از سالها نویسندگی و برنامه سازی و تهیه کنندگی ارزشمند است که حالا مدیر شده است.
رادیو به وجود آمد تا گفتار واحدی شکل بگیرد. پیش از این در هر منطفه ای با زبان قومی حرف می زدند و زبان مشترک تنها در شکل نوشتاری نمود داشت. بعد از آن بیانی به وجود آمد که همه از آن استفاده میکنند و این محصول اولیه رادیو است که بسیاری از آن حرف زدن را یاد گرفته اند.
صدا پس از مدتی به شخصیت تبدیل میشود و این شخصیت ماندگار است و کسی ماندگار میشود که عاشق این کار باشد. من بیش از نیم قرن است در این کار هستم و نه ماشین گرفتهام نه خانه! بعد از انقلاب گفتند اگر خانه دارید بگذارید دیگران ثبت نام کنند. آن زمان خانمم آپارتمانی داشت و به همین دلیل من آن خانه را نگرفتم. بعد هم دیگر خانه ندادند!
من در این سالها با آبرو و عشق و علاقه کار کردم و همه همکارانم را با تمام وجود دوست دارم. شرط اصلی من برای کار این بود که هیچ گوینده ای را نباید اخراج کنیم و ضعیفترین فرد را نیز باید آموزش دهیم.
سخنران بعدی این مراسم بهرام رحمانی تهیه کننده پیشکسوت بود. او گفت: برنامه من با نام "مصطفای عشق" درباره شهید چمران بود که با گویندگی فرزاد حسنی سه سال پیش ساخته شد و سال پیش بازپخش شده بود. من معمولا برنامه های جبهه و جنگ را تهیه می کنم تا از رشادت های عزیزانی که سال ها در جبهه های جنگ از این مرز و بوم دفاع کردند را نشان بدهم.
خوشحالم که محسن شریف زاده در بین ما است و از این که برنامه های شبکه صدای آشنا کاملا شنیده می شود نیز خشنودم. چند وقت پیش کسی به من زنگ زد و پرسید که وقت دارم به سفارت کانادا بروم؟! سکوت کردم. آن فرد پرسید صدا قطع شده؟ گفتم فکر کردم سرکاری است. رفتم آنجا و از من درباره برنامه ای که با پیمان پناهی داشتم از لحاظ برنامه سازی سوال کردند و درباره سبکش حرف زدند. بعد هم گفتند یک سال برایم ویزا زدهاندو اگر نظرم هست در کانادا بمانم.
وی تصریح کرد: چرا ما تهاجم فرهنگی به کشورهای دیگر نداشته باشیم. چرا ما همیشه ترس داریم که مورد تهاجم واقع شویم. ما باید فکر و اندیشهمان را به دیگران منتقل کنیم.
محمود خسرونژاد دیگر برگزیده رادیو صدای آشنا در جشنواره رادیو بود که با خواندن شعر "اگر می شد صدا را دید/ چه گل هایی/ چه گل هایی!/ که از باغ صدای تو/ به هر آواز می شد چید/ اگر می شد صدا را دید" سخنان خود را اینطور آغاز کرد: من که سابقه گویندگی در زمان جنگ را دارم برنامهای سردبیری کردم به نام "باغ صدا" که درباره هشت سال دفاع مقدس بود. تهیه کننده این برنامه آقای رحمانی بود که تعجب میکنم چرا برای آن جایزه نبرد.
مراسم به درازا کشیده بود و در این لحظه تعدادی از اهالی رادیو که ضبط داشتند، مایل بودند هرچه زودتر بخش اهدای جوایز از راه برسد که نوبت به داود حیدری رسید: خوشحالم این جلسات هرازگاهی برگزار میشود و حرفی زده میشود اما کاری انجام نمیشود! لااقل دوستان را میبینم. استادانی همچون رضوی و نشیبا و بزرگانی مثل امیر نوری که در رادیو نفسشان به نفس ما میخورد و به ما روحیه میدهد.
از محسن شریف زاده هم به خاطر رفاقتش با ما تشکر میکنم. البته او نه به من خانه داده است نه ماشین. اما از نظر عاطفی همراهی بسیاری با من کرده است. آن هم در زمانی که مادرم را از دست داده بودم. همه معمولا برج و ویلا دارند اما من از دار دنیا موی مشکی دارم و کسی باور نمیکند جزو پیشکسوتان هستم!
این گوینده از اساتید خود همچون قنبری، حاج حمید منوچهری و مهین دیهیم یاد و اظهار کرد: از اساتیدم یاد گرفتم باید اول انسان باشم. گفته ها را بهروز رضوی به شیوایی و زیبایی گفت. گرچه دردها بسیار است و گفتنش زمان میبرد. ما در رادیو دریافتی چندانی نداریم. ما به مردم عشق میدهیم و از آنها عشق میگیریم و این تنها سرمایه ما است.
وقتی برای برنامه کودکانههایم جایزه گرفتم خوشحال شدم. از یک میلیون تومان پول و لوح تقدیری که مثل کاردستی بود. با این حال چندی پیش در سرویس اداره شنیدم یکی از همکارانمان به خاطر اعتراض یکی دیگر مشکل پیدا کرده و قرار است اخراجش کنند. از شنیدن این خبر بسیار دگرگون شدم و اگر این مشکل پیش پا افتاده به چنین چیزی بینجامد من هدیهام را به ایشان تقدیم میکنم.
حسین نوری تهیهکننده رادیو نفر بعدی بود که در سخنانی گفت: از کار تیمی نترسیم. شریف زاده به ما نگفت باید برای جشنواره برنامه سازی کنیم در حالی که بسیاری از شبکهها چنین تأکیدی به برنامه سازانشان داشته اند اما ما توانستیم موفق شویم.
خود من برای برنامه نیم ساعته تولیدی 12ساعت وقت گذاشتم آن هم با اعمال نظارتهای بسیار. اما بسیار دیدهایم که برنامه های زنده بدون وقت گذاشتن خاص و به سادگی روی آنتن می روند.
استاد امیر نوری در این لحظه توضیح داد: در این سال ها همیشه همین بوده و در طی نیم قرنی که من کار میکنم ساده ترین کارها کار پخش بوده. همیشه گفتند پخش زنده مهم نیست در حالی که کوچکترین اشتباه برنامه تولیدی دیده می شود.
استاد بادکوبهای کارشناس برنامههای صدای آشنا در ادامه سخنانی گفت و بعد نوبت به آسیه سمیع پور رسید که اظهار کرد: تهیه کننده باید یک آدم چند بعدی باشد. تهیه کنندگی شغلی چند جانبه و بزرگ و وسیع است که باید دانش و هنر و زیبایی شناسی بسیاری برای آن داشته باشیم. عشق در رادیو نیز از جنس آفریدن است. اول و دوم و سوم شدن مهم نیست ادا کردن دین به مردم است که اهمیت دارد.
در پایان این نشست، از مریم نشیبا برای برنامه "آی قصه قصه قصه"، بهروز رضوی برای برنامه "سرگذشت ایران"، انسیه سمیع پور برای برنامه "شب نشینی"، بهرام رحمانی برای برنامه "مصطفای عشق"، حسین یونسی برای برنامه "سرگذشت ایران"، محمود خسرونژاد برای برنامه "باغ صدا"، آرش معصومی برای برنامه "598"، زهرا تقی ملا برای برنامه "عشق و تیغ"، داود حیدری برای برنامه "رد پای خاطره"، محمدحسن رحمانی برای برنامه "مردان پارسی"، محمدحسین معتمدهاشمی برای برنامه "صدای ورزش از دیروز تا امروز"، پروین ناظمی برای برنامه "چند قدم در زندگی"، مرضیه طبرستانی در بخش PSA، و هادی ابوالفضلی برای صدابرداری برنامه "شب نشینی"، تقدیر شد.
نظر شما