سرهنگ محمد رضا روحی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: روز هفدهم خردادماه امسال اهالی محله ای در شهرستان سرخس با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفته و از ناپدید شدن مادر و دختری در این محله ابراز نگرانی کردند.
در ادامه تیمی از ماموران کلانتری مرکزی راهی محل شده که زن جوانی با مراجعه به آنها گفت: در همسایگی ما زن 60 ساله ای و دختر جوانش زندگی می کنند که از چند روز قبل از خانه بیرون نیامده اند. غیبت طولانی آنها باعث نگرانی اهالی محل شده است.
ماموران سپس با هماهنگی قضایی وارد خانه مادر و دختر شده و با صحنه ای هولناک روبرو شدند. جسد دختر جوان با یک چادر از سقف حلق آویز شده بود. پیکر بی جان زن 60 ساله نیز در حالیکه با روسری خفه شده بود در یکی از اتاقها کشف شد. پس از بررسیهای مقدماتی با دستور قاضی قدمگاهی بازپرس ویژه قتل سرخس اجساد قربانیان برای تعیین زمان مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
بررسیهای جنایی نشان داد عامل جنایت با قربانیان خود آشنایی داشته و بدون هیچ مقاومتی وارد خانه شده است. او پس از کشتن مادر و دختر بدون سرقت از آنجا فرار کرده بود که این موضوع احتمال قتل با انگیزه انتقام جویی را قویتر کرد.
فرمانده انتظامی شهرستان سرخس خاطر نشان کرد: در بررسیها مشخص شد زن 60 ساله چند سال قبل از شوهرش طلاق گرفته و با دختر دانشجوی خود به تنهایی در این خانه زندگی می کردند. یکی از بستگان قربانیان که چند سال قبل به اتهام قتل عمد در زندان وکیل آباد مشهد تحمل حبس کرده بود پس از آزادی از زندان با این مادر و دختر رفت و آمد داشت. با کشف این سرنخ احتمال وقوع جنایت از سوی پسر 29 ساله مطرح شد و او تحت تعقیب کارگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. ماموران متهم را هنگامی که در مراسم تدفین مادر و دختر حاضر شده بود در اقدامی غافلگیرانه در قبرستان دستگیر کردند.
وی در بازجوییها به ارتکاب این جنایت اعتراف کرد و گفت: زن 60 ساله دخترخاله ام بود و من روز یازدهم خرداد از مشهد به سرخش آمده و شام در خانه آنها بودم پس از صرف شام دخترخاله ام اصرار کرد که با دختر او ازدواج کنم اما من به خاطر اینکه تمایلی به این ازدواج نداشتم با او جر و بحث کردم. در یک لحظه دخترخاله ام سیلی محکمی به صورتم زد و من از کوره در رفته و او را با روسری اش خفه کردم. می خواستم از اتاق بیرون بیایم که دختر دانشجو وارد آنجا شد و با دیدن جسد مادرش داد و فریاد به راه انداخت. من هم او را هل داده و با چاقو ضربه ای به سینه اش وارد کردم. دختر جوان همچنان جیغ می کشید و وقتی نتوانستم او را با شال مشکی رنگی خفه کنم با یک چادر گلدار از سقف اتاق به دار آویختم من تا غروب آنجا ماندم سپس از خانه فرار کرده و به مشهد بازگشتم. برای اینکه همه چیز عادی به نظر برسد در مراسم تدفین آنها شرکت کردم که در آنجا دستگیر شدم.
سرهنگ روحی تاکید کرد: متهم دیروز با حضور بازپرس ویژه قتل صحنه قتل مادر و دختر را بازسازی کرد و به تشریح جنایتش پرداخت.
نظر شما