۳۱ خرداد ۱۳۹۱، ۱۴:۵۹

مؤسس سازه‌انگاری درگفتگوبامهر:

گفت‌وگو یگانه راه همگرایی است/ مفاهمه بر اساس منطق زور ممکن نیست

گفت‌وگو یگانه راه همگرایی است/ مفاهمه بر اساس منطق زور ممکن نیست

همزمان با اوج گرفتن مذاکرات ایران و غرب درباره موضوع هسته ای، بنیانگذار مکتب سازه‌انگاری در روابط بین‌الملل معتقد است: در جهانی که هویتهای گوناگون وجود دارد بحث و گفتگو بر اساس منطق استدلال، راه رسیدن به همگرایی و اشتراک نظر است.

پروفسور نیکلاس اونف بنیانگذار مکتب سازه‌انگاری و استاد روابط بین‌الملل دانشگاه بین المللی فلوریدا در خصوص چگونگی همگرایی هویتهای گوناگون در جهان کنونی به خبرنگار مهر گفت: در حال حاضر می توان ابعاد هویتی گوناگونی را برای افراد و کشورها در نظر گرفت.

وی تصریح کرد: برخی دارای هویتهای دینی، برخی هویتهای قومی و ملی و برخی دارای هویتهای ایدئولوژیک هستند.

مؤلف  "روابط بین‌الملل در جهان برساخته" تأکید کرد: در برخی موارد یکی از ابعاد این هویت بر دیگری برجستگی و غلبه پیدا می‌کند و قرائتی خاص از آن صورت می‌گیرد.

وی در ادامه یادآور شد: در مورد کشورها هم همین بحث قابل اطلاق است. آنها دارای هویتهای دینی، قومی و ایدئولوژیک متفاوت هستند. اینکه چگونه بتوان این هویتهای متکثر را در نظام بین الملل همگرا کرد موضوعی است که نیاز به مفاهمه دارد.

مؤلف "جهانی که ما می‌سازیم" افزود: این مفاهمه از رهگذر گفتگو صورت می‌گیرد. گفتگو باید مبتنی بر استدلال و شنیدن دیدگاههای یکدیگر باشد و نه بر اساس منطق زور.

بنیانگذار مکتب سازه‌انگاری در پایان تأکید کرد: در جهانی که هویتهای گوناگون با یکدیگر بنشینند و با هم گفتگو کنند زمینه‌های همگرایی و اشتراک حاصل خواهد شد.

به گزارش مهر، سازه‌انگاری نظریه‌ای اجتماعی به شمار می‌رود. سازه‌انگاری یک روش‌شناختی قدیمی است که دست کم به آثار قرن هجدهم گیامباتیستا ویکو بر می‌گردد.

این نظریه در حوزه روابط بین‌الملل نیز مباحث جدی را وارد کرده است. نیکلاس اونف اولین کسی بود که این مفهوم را وارد حوزه روابط بین‌الملل کرد و این رویکرد توسط افرادی چون الکساندر ونت، کاتزنشتاین و سایرین بسط و توسعه داده شد.
 
مهمترین خصوصیت متمایز سازه‌انگاری در قلمرو هستی‌شناسی است، سازه‌انگاری سیاست بین‌الملل را براساس یک هستی‌شناسی "رابطه‌ای" می‌بیند و به عوامل معنایی مانند فرهنگ، هنجارها و انگاره‌ها بها می‌دهد.
 
با توجه به هستی‌شناسی بیناذهنی نمی‌توان بر معرفت شناسی و روش اثبات‌گرایانه که مبتنی بر جدایی سوژه و ابژه است و تمرکز آن بر نیروهای عینی محرک کنشگران در تعاملات اجتماعی‌شان و استنباط معنای بیناذهنی از رفتار است، تکیه کرد.
 
طبق نظریه سازه‌انگارانه، دنیای اجتماعی چیز خاص و معینی نیست، یعنی چیزی در خارج نیست که قوانین آن از طریق تحقیق علمی همانطور که رفتارگرایان و اثباتگرایان معتقدند قابل کشف باشد یا به کمک نظریه علمی قابل تشریح باشد، بلکه بیشتر زمینه‌ای بینا ذهنی است.
............
گفتگو از جواد حیران‌نیا
کد خبر 1631067

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha