مجله مهر: پایگاه های خبری کشور همواره به مسائل جدیدی علاقه نشان می دهند و یا به مسائل روزمره نیز با دیدی متفاوت می نگرند. نگاه اجمالی روزانه به مسائلی که این سایت ها به آنها علاقه نشان می دهند شاید یکی از علایق روزمره وب گردها و رسانه خوان ها باشد.
مجله خبری مهر، قصد دارد با گزینش خبرهای مهم این رسانه ها که در ادامه آنها را می بینید، مخاطبان خود را در هر روز از رویکردهای پایگاه های خبری کشور به صورت کامل آگاه کند.
مایکل مان ایرانی کیست؟
سایت الف در مطلبی به قلم محسن مهدیان پیرامون مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در مسکو نوشت: همه دنیا می دانند که درخواست 1+5 چیست. اما واقعا پیشنهاد ایران چیست؟ این همه ملاحظه کاری برای چیست؟ کدام مصلحت باعث می شود ایران پیشنهاد حق خود را فریاد نکند؟ خانم اشتون در نشست مطبوعاتی خود صریحا اعلام می کند که 3 شرط برای ایران گذاشتیم. تعطیلی فردو-توقف غنی سازی 20 درصد-تحویل ذخایر غنی شده. موضع ایران در این رابطه چیست؟ از طرفی بسته پیشنهادی ایران چیست؟ تیم مذاکره کننده ایرانی مدام بر این تاکید می کند که پیشنهادات خود را در 5 محور ارائه کردیم. سوال این است که این 5 محور چیست؟ تا مدتها که گفته نمی شد. بعد هم که ارائه شد مبهم بود.آقای جلیلی یکبار این 5 محور را در گزارش به نمایندگان مجلس ارائه کرد و یکبار هم در نشست مسکو. پیشنهاد می کنم این دو گزارش و 5 محور ارائه شده را یکبار خود همکاران شورای امنیت با هم مقایسه کنند.
در شرایطی که همه از دقت و وجاهت و کارشناسی بودن پیشنهادات ایران با خبرند چرا نباید جزئیات مطالبه ما بطور روشن و صریح در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد؟ بالاخره حرف ایران درباره غنی سازی 20 درصد چیست؟ درباره ارتباط تحریم ها با این مطالبه غربی ها چه حرفی دارد؟ غنی سازی را تا چند درصد حق خود می داند؟
در بخش دیگری از این گزارش همچنین می خوانیم: نقش آقای مایکل مان به عنوان سخنگوی خانم کاترین اشتون در مدیریت خبری خبرنگاران بسیار حائز اهمیت است. مایکل مان هر چند ساعت یکبار به صورت رسمی در میان خبرنگاران حاضر می شود و اخبار داخلی نشست را بدون کم و کاست ارائه می کند. این درحالی است که تیم هسته ای ایران هیچ سخنگویی ندارد و تنها در مواردی چند خبر صد لا پوشیده شده از مصلحت و سیاست، بصورت منبع آگاه و بدون اسم و سمت منتشر می شود. طبیعی است که مخاطبین فرق "منبع آگاه" را با "مایکل مان" می فهمند و به هر دوی آنها به یک اندازه ضریب نمی دهد. انتخاب یک سخنگو و ارائه اطلاعات درست و مفید و نه کلی و مبهم در هدایت افکار عمومی بسیار موثر است.این موضوع را در کنار حضور برخی افراد دیگر مثل آلن ایر ببینید که با زبان فارسی با برخی خبرنگاران ایرانی گپ و گفت می کند. نقش آلن ایر ایران را برای رسانه های خارجی چه کسی بازی می کند؟
کمین فتنه «یقه آبیها» و خوشبینیهای احمدینژاد
مشرق در گزارشی نوشت: ششم آوریل سال 2011 بود که مقاله ای در یکی از نشریات مشهور آمریکایی با عنوان "انقلاب آبی" منتشر شد.
"یقه آبی" در فرهنگ کار و مدیریت نوین به قشر کارگر و پیشه ور اطلاق می شود که در مقابل مفهومی به نام "یقه طلایی" به معنای مدیران و سرمایه گذاران به کار برده می شود.
یقه آبی ها، در واقع کم درآمدترین قشرهای شاغل یک کشور محسوب می شوند که تنش های اقتصادی, نخستین اثر خود را بر گرده های آنها می گذارد.
در ادامه این گزارش همچنین می خوانیم: مقاله یاد شده به این صحبت مشهور احمدی نژاد اشاره کرده بود که "هیچکس در ایران گرسنه به رختخواب نمی رود" و در ادامه با بیان تعدادی از آمارهای اقتصادی ایران نوشته بود: خوشبینی احمدی نژاد برای اولین بار جواب نخواهد داد.
در بخش دیگری از این گزارش همچنین می خوانیم: دشمن در فتنه های سال های 78 و 88 تلاش کرد تا در مقطع اول قشری از دانشجویان و در مقطع دوم قشری از متموّلین و غرب زدگان را حساس کند و در راستای منافع خود به بی قانونی وادارد. اما هم اینک انگشت های اشاره او به سمت مردم است.
علت گرانی ها حتی اگر طبیعی هم باشد اما دشمن سعی خواهد کرد تا با طرح مفاهیمی مثل "انقلاب یقه آبی ها" که بیشتر برای سمت دهی به سرپل های فتنه در داخل و خارج ایران است، ماهی خود را از آب گل آلود بگیرد.
مردم نجیب ایران پای کار انقلاب و نظام ایستاده اند اما رئیس جمهور احمدی نژاد باید بداند همانطور که مقاله فارین پالیسی هم بر آن صحه گذاشته است، شاید در بحث گرانی و مشکلات اقتصادی، دیگر خوشبینی های همیشگی احمدی نژاد کارساز نباشد و نیاز به راه حل های دیگری باشد.
کاظم جلالی: سه طیف داخلی مجلس باید همدیگر را به رسمیت بشناسند
کاظم جلالی به خبرآنلاین گفته است: برخی به گونه ای رفتار می کنند که انگار سند شش دانگ اصولگرایی به نام آنها است.
او می گوید: ما قائل به این هستیم که در مجلس سه سلیقه که شامل اصولگرایان رهروان ولایت، جبهه پایداری و رهپویان حضور دارند که در کلیات با هم اجماع دارند و طبعا این سلیقه باید هم دیگر را به رسمیت بشناسند.
وی که می گفت اصولگرایان رهروان ولایت منشور اصولگرایی را قبول دارد، ادامه داد: البته برخی در دوران انتخابات منشور را نپذیرفتند و اینکه آیا امروز آن را قبول دارند، نمی دانیم. ولی ما فکر می کنیم یکی از فراکسیون های مجلس نهم اصولگرایان رهروان ولایت است البته اگر رهپویان و جبهه پایداری می خواهند با هم ادغام شوند، تکلیفشان در دست خودشان است.
روایت صراط از واگرایی در گفتمان سوم تیر
سایت صراط درباره مدعیان سوم تیر نوشت: مهم ترین فاکتور عدم تحقق شعارهای گفتمان سوم تیر را میتوان کمرنگ شدن نمود این گفتمان درحوزه ولایت پذیری ارزیابی کرد.
در ادامه گزارش صراط همچنین می خوانیم: با توجه به اینکه گفتمان سوم تیر گفتمان امام(ره)، مقام معظم رهبری ، عدالت، ساده زیستی،مدیریت مبتنی بر عقلانیت بود، فاصله گرفتن از این موضوعات مردم را نگران ساخته که این گفتمان در دولت های بعدی تحقق پیدا نکند.
باید تاکید کرد که نگرانی مردم از عدم تحقق گفتمان سوم تیر در انتخابات آینده مهم ترین آسیب جدی است که جریان اصولگرایی را تهدید می کند.
اسرائیل میداند اوباما تمایلی به استفاده از گزینه نظامی علیه ایران ندارد
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، مذاکرات ایران طی هفته گذشته باز هم پیشرفت چندانی نداشت و دولت اوباما همچنان سعی دارد از مطلوب بودن شرایط خبر دهد: دیپلمات های نزدیک به مذاکرات از سوی دو طرف پس از برگزاری سه دور مذاکرات طی سال جاری میلادی اعلام کردند که هنوز مشخص نشده که کدامیک از طرفین باید گام نخست را بردارد. یکی از دیپلمات های غربی در این باره گفت: «ما نمی خواهیم که مذاکرات بحرانی شود یا شکست بخورد.» وی در ادامه اضافه کرد که تمام ابعاد مشارکت ایران را نمی توان مثبت ارزیابی کرد و ایران هنوز نگفته که برای کاهش نگرانی ها در مورد اورانیوم با غنای 20 درصد چه گام هایی خواهد برداشت. وی در ادامه افزود: « با این حال مذاکرات شکست نخورده، تنها به تعلیق افتاده است. اما زمینه های مشترک کافی برای تشکیل جلسات در سطح مقامات عالی رتبه نیز ایجاد نشد.»
در این گزارش همچنین می خوانیم: جنیفر روبین، تحلیلگر آمریکایی و از ستون نویسان واشنگتن پست طی گزارشی از عدم تمایل رئیس جمهوری آمریکا به اجرای اقدام نظامی علیه ایران خبر داده و می نویسد: اسرائیلی ها به خوبی می دانند که اوباما از هر بهانه ای استفاده می کند تا گزینه نظامی علیه ایران اجرایی نشود.
علت فروش بالای فیلم های مبتذل در ایران
سایت 598 در مطلبی به نقل از دکتر صادق کوشکی نوشت: ما اگر سابقه سینمای خودمان را از اول انقلاب تا به امروز نگاه کنیم و فیلم های پرفروش را بررسی کنیم (هرچند که پر فروش بودن الزاما ملاک درستی و قوت یک فیلم نیست) ولی اگر همین ملاک را هم لحاظ کنیم و نگاه کنیم به فیلم هایی که موفق بودند، در می یابیم که فیلم های پرفروش عموماً فیلم های مبتذلی نبوده اند. به طور مثال در یک مقطعی فیلم «عقاب ها» بوده و در مقطعی دیگر فیلم «تله موش» تا اخیراً هم کارهای ده نمکی. فیلم های پرفروش عموماً فیلم های مبتذل و ضد خانواده نبوده اند و البته استثنائاتی را می توان پیدا کرد مثل «آتش بس» و یا «خوابم میاد» عطاران که پرفروش شود.
نکته بعدی این است که فیلم های پرفروش در ایران عموماً فیلم هایی هستند که خانواده پسندند. حالا اگر استثنائات را کنار بگذاریم، فیلم هایی که مورد توجه خانواده ها قرار می گیرد بیشتر فروش می کنند. اما متاسفانه در طول 15 الی 16 سال اخیر، مدیران سینمایی ما سعی کرده اند سلیقه و ذائقه مردم را تغییر دهند.
بخشی از مخاطبین سینمای ایران که هنوز سینما می روند، چیزی حدود 15 سال ذائقه هایشان و چشمشان با سینمای مبتذل بمباران شده است و مردم زمانی که فیلم بد و متوسط به پایین می بینند، در سلیقه آنها تغییر ایجاد می شود.
دکتر کوشکی در ادامه صحبت های خود همچنین می افزاید: به طور مثال فیلم سی و سه روز در ایران فروش نمی کند، اما همین فیلم در لبنان که بورس سینمای روز جهان است و اکثر فیلم های هالیوودی در آن اکران می شوند، فروش بالایی دارد. یعنی فیلم، فیلم قوی ای است. چه شده است که مردم به روزِ لبنان از 33 روز استقبال می کنند اما در ایران مورد استقبال قرار نمی گیرد؟ باید بررسی کرد که چه عواملی ذائقه مخاطب ما را تغییر داده است.
اگر تبلیغات مناسبی بر روی فیلمی چون روزهای زندگی انجام می شد و حتی یک دقیقه اخبار بیست و سی به آن می پرداخت، مطمئن باشید که پرفروش می شد. اگر به طور مثال تبلیغاتی که برای ملک سلیمان انجام شد برای این فیلم هم اتفاق می افتاد، قطعاً فروش بالایی می داشت. چون این فیلم انسانی است و مطمئن باشید که اگر این فیلم را هرجای جهان، حتی آنجایی که اسلام را هم نمی شناسند نمایش بدهند، با استقبال روبه رو می شود. این چنین فیلم هایی خوراک فکری مناسب هستند و نظام باید برای تبلیغ آنها بیش از این زحمت بکشد.
جامعه ایرانی به ادب احترام می گذارد و فیلم اخیر آقای عطاران فیلم خلاف ادب است و اگر قرار باشد برای فیلم عطاران اسمی بگذاریم، باید بگوییم فیلم آموزش ادب به شیوه لقمان. حتی نمی توان این فیلم را با خانواده تماشا کرد. خود کارگردان هم گفته بود که من مبتذل ساز و آدم رکیکی هستم و وقتی خودش اینطور بیان می کند، دیگر نمی توان چیزی گفت. فقط باید بگوییم متاسفیم که چرا وزارت ارشاد به این چنین فیلم های خلاف ادبی مجوز و امکانات می دهد.
دکتر کوشکی همچنین ادامه می دهد: کمدی اگر استانداردش مثلاً کمدی چارلی چاپلین است، چارلی چاپلین برای خنداندن مردم هیچ وقت به دستشویی متوسل نشده. اگر شاخصه فیلم های کمدی آثار هارولد لوید باشد، هیچ گاه برای خنداندن مردم متوسل به دستشویی و شوخی های جنسی نشده. آنها با خلاقیت مردم را می خنداند و متاسفانه برخی که فاقد خلاقیت هستند، در تمام کارهایشان از سریال تلویزیونی گرفته تا فیلم سینمایی شان حتما چند سکانس دستشویی بگذارند واز این طریق مردم را بخندانند و همیشه دستشویی نجات بخش فیلم هایشان است.
بهاره رهنما در اولین تجربه کارگردانی اش در تئاتر، اعترافات دو زن را که یکی به خارج از کشور رفته و دیگری در ایران مانده است را پیرامون عشق هایی که به آن گرفتار بوده اند را به پرده بازی می کشد.
هر دوی این زن ها، همانند عصاره های تفکر فمینیسم به شدت پاک و بی آلایش اند و البته قربانی دو عشق ظالمانه!. دو عشق از سوی دو مرد که هر دو در مقاطعی و به دلایلی نامهم در عمق روایی داستان، آن دو را ترک کرده و رفته اند.
در ادامه این گزارش همچنین می خوانیم: تئاتر خانم رهنما در ازدحام روایت هایی از لحظه های آغوش ها، تختخواب ها، رقصیدن ها و اشارت های مبهم اما قابل تشخیص به مقولاتی مثل سکس، غرق است و حتی در این ازدحام ها شاید به سختی هم نفس می کشد. آنجا که شخصیت باران با بازی شبنم فرشادجو، از لحظه های هم آغوشی روی تخت و در کنار پنجره ای رو به باران سخن می گوید و لحظاتی را به یاد می آورد که بر روی تخت! رگ های آبی دستان مردش را می شمرده است.
نه!، عشق هایی که رهنما به بازی کشانده است تماماً زن و شوهری و حلال هستند گویا، اما گام خطرناک او استفاده از نسخه شبکه من و تو برای محرم زدایی و برانداختن پرده ها و در ادامه کشاندن ماجرا به ظلم هایی است که فمینیست ها معتقدند همواره در طول تاریخ در حق زنان رفته است.
رخدادی که البته چند ماه و سالی است با اکران تئاترهایی همچون "نورا"، "هداگابلر" و یا تئاتر ایرانی نویس "ورود آقایان ممنوع" با هدف ترویج موهوم پدیده فمینیسم به شدت توسط عده ای دنبال می شود.
نظر شما