پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۱۷ تیر ۱۳۹۱، ۸:۴۷

فتحی در گفتگو با مهر:

دغدغه فیلسوفان اخلاق با مسائل اخلاقی جوامع تناسب دارد

دغدغه فیلسوفان اخلاق با مسائل اخلاقی جوامع تناسب دارد

یک استاد فلسفه دانشگاه تبریز با اشاره به اینکه چالش‌های اخلاقی هر جامعه با موضوعات فکری فلاسفه اخلاق آن جامعه تناسب دارد، گفت: تا اندازه زیادی شرایط هر جامعه به اندیشمندان آن جامعه موضوعاتی برای نظریه‌پردازی می‌دهد.

حسن فتحی استاد فلسفه دانشگاه تبریز در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره دلیل تفاوت مبانی فلسفه اخلاق غربیان با اخلاق اسلامی با وجود مشترک بودن فطرت انسان‌ها گفت: در وهله نخست، باید درباره این که فطرت همه انسانها یکی است کمی تجدیدنظر کنیم، زیرا دغدغه‌های فطری انسان‌ها تا حدودی متأثر از حیات اجتماعی آنان است. به عبارت دیگر خصلت‌های عملی انسان‌ها تا حدود زیادی تابع نوع تعامل‌های خود انسان‌هاست، برخلاف خواسته‌های زیستی که خارج از اراده قرار می گیرند.

وی نیاز انسان‌ها به مسایلی مانند امنیت، راستگویی و ایده‌های آرمانی و اخلاقی را تا حدودی تابع رفتار آنان دانست و گفت: این امر در جوامع مختلف متفاوت است، مثلاً در جامعه‌ای که امنیت نیست یا دروغ بر آن حاکم است، راستگویی و امنیت به دغدغه اندیشمندان آن جامعه تبدیل می‌شود.
 
این نویسنده و مترجم تصریح کرد: انسان‌ها ضرورتاً دغدغه‌های یکسانی ندارند. با این توضیح درباره میزان اشتراک یا افتراق دغدغه‌های اخلاقی ما و غربیان باید گفت که همه انسان‌ها همواره خواهان عدالت، امنیت و احترام به یکدیگر هستند، زیرا این مسایل مشترکات بنیادی آن‌هاست، اما از سوی دیگر، برخی از دغدغه‌های ما به عنوان اعضای یک جامعه اسلامی با غربیان متفاوت است. حتی گاهی اعضای یک جامعه اسلامی اشتراکی در دغدغه‌های اخلاقی خود ندارند. به همین دلیل جبهه‌بندی شرق و غرب در حوزه اخلاق، امری تصنعی است و از کم‌توجهی به واقعیات این دو خطه جغرافیایی ناشی می‌شود.
 
مدرس فلسفه دانشگاه تبریز درباره دلیل تفاوت دغدغه‌های اخلاقی فیلسوفان اخلاق غربی و اسلامی گفت: چالش‌های اخلاقی هر جامعه با موضوعات فکری فلاسفه اخلاق آن جامعه تناسب دارد، زیرا تا اندازه زیادی شرایط هر جامعه به اندیشمندان آن جامعه موضوعاتی برای نظریه‌پردازی می‌دهد. برای مثال جامعه‌ای که در آن ریا، نفاق، ضعف وجدان کاری و تقلب منتفی است و مردم صادقانه با هم زندگی می‌کنند، طبیعی است که توجه اندیشمندان به سوی حفظ محیط زیست و ایجاد روابط نیکو با گیاهان و حیوانات و موارد تخصصی‌تر اخلاق جلب می‌‌شود.
 
فتحی ادامه داد: برخی از مسایلی که ما هنوز به آنها دچاریم برای غربیان حل شده است و از سوی دیگر مسایل زیست‌محیطی آنان را تهدید می‌کند. از همین روست که فلسفه اخلاق غرب به ساحت‌هایی مانند محیط زیست نیز توجه داشته است، اما ما هنوز چنین مباحثی را مطرح نکرده‌ایم.
 
وی یادآوری کرد: مقصودم از بیان این مطلب، ارزش‌گذاری نیست، بلکه مقصود این است که هر جامعه‌ای درباره مسایلی در حوزه اخلاق دست به نظریه‌پردازی می‌زند که فقدان آن مسایل را احساس کند.
 
فتحی درباره نظریه‌پردازی‌‌های اخلاقی در فضای فلسفی ایران گفت:‌ این نظریه‌پردازی‌ها دست‌کم در محافل علمی یعنی آنجا که می‌توان این مسایل را مطرح کرد، وجود دارد. جدی و فراگیر شدن این نظریات بستگی به باز بودن فضا و همچنین تیزبینی متفکران ما دارد. به ویژه درباره مسایلی که به نهادهای قدرتی و دینی مرتبطند، باید فضا به اندازه‌ای باز باشد که نظریه‌پرداز بتواند به راحتی اظهارنظر کند.
 
وی صداقت را یکی از دغدغه‌های متفکران ایرانی در حال حاضر دانست و گفت: کم‌اهمیت شدن صداقت با همه ابعادش به طور جدی برای اهل فکر آزاردهنده است. همچنین مسوولیت‌پذیری نیز یکی دیگر از مسایلی است که در آن ضعف داریم و می‌تواند مورد توجه فلاسفه اخلاق قرار گیرد، اما درباره این مسالی نمی‌توان صریحاً اظهارنظر کرد.
 

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که نظریه‌پردازان اخلاق ما تا چه اندازه پا را فراتر از آموزه‌های اخلاقی اسلامی گذاشته‌اند، گفت: به نظر من این سوال را باید به نحو دیگری طرح کرد. تنها دین اسلام نیست که دستورهای اخلاقی دارد و این موضوع درباره سایر دین‌ها نیز صادق است. برای مثال در غرب، دستورهای اخلاقی مسیحیان در یک ساحت مطرح است و نظریه‌پردازی‌های اخلاقی آنان نیز در ساحتی دیگر طرح شده‌اند.
 
فتحی یادآوری کرد: وجود دستورات اخلاقی در دین ما یک حسن است و یک نظریه‌پرداز فلسفه اخلاق می‌تواند بر مبنای همین آموزه‌ها نظر دهد. برای مثال این اصل اخلاقی که «هرچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند» در همه ادیان وجود دارد. همین موضوع می‌تواند به عنوان یک سوژه مورد نظر متفکران اخلاق قرار گیرد تا رعایت شدن یا تعارض‌های آن را در جامعه مبنای کار خود قرار دهند. البته فراغت خاطر این متفکران و آزاد بودن فضای فکری در نظریه‌پردازی آنان تأثیر زیادی دارد.
 
وی توجه بیش از اندازه به تفاوت‌های مبنایی فلسفه اخلاق غرب و اسلام را ناشایست دانست و گفت: تأکید بر این تفاوت سبب می‌شود که بین خودمان و غرب دیوار بکشیم، در حالی که ما در جامعه‌ای جهانی زندگی می‌کنیم و رفتار ما ممکن است برخلاف عرف این جامعه باشد. دغدغه‌های اهالی فرهنگ در هر جامعه‌ای یکسان است و برخی از مرزبندی‌هایی که گاه شاهد آنیم، سیاسی‌اند. ما به عنوان دست‌اندرکاران فرهنگ باید وجوه اشتراکمان را با غرب ببینیم. تفاوت‌های ما با آن‌ها چندان بنیادی نیست، به همین دلیل شاید نوع نگاه و سلیقه ماست که این تفاوت‌ها را بنیادی می‌بینیم.
 
این نویسنده و مترجم در پایان گفت: گاهی مشاهده می‌شود که فاصله یک سیاستمدار قدرت‌طلب در یک کشور اسلامی با اهل فرهنگ کشورش بسیار بیشتر از فاصله اهالی فرهنگ شرق و غرب است.
کد خبر 1639725

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha