پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۴ تیر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۳

مطلق به مهر خبر داد:

داستان زندانیانی که برای کمک به جبهه رفتند، کتاب می‌شود

داستان زندانیانی که برای کمک به جبهه رفتند، کتاب می‌شود

محسن مطلق از آغاز تحقیق و پژوهش برای روایت حوادث و رشادت‌هایی که گروهی از زندانیان کشور در جبهه‌های جنگ ایران و عراق رقم زدند، خبر داد.

محسن مطلق نویسنده و پژوهشگر در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در سال‌های پایانی جنگ، که درگیری‌های شدیدی در اروندرود و فاو جریان داشت، نیروهای کشورمان در مقطعی مجبور به عقب‌نشینی تا این سوی اروندرود شدند و چون خاکریز و پستی و بلندی در این منطقه وجود نداشت، ثمره هر روز درگیری در این منطقه 50 تا 60 شهید بود.

وی افزود: در آن زمان که تعداد شهدای درگیری در اروندرود بالا بود و روحیه رزمندگان هم بسیار بد بود، تعدادی از زندانیان و محکومان کشور به کمک رزمندگان آمدند. به این ترتیب که رئیس یکی از زندان‌های اطراف تهران از تعدادی از زندانیان آن زندان خواست تا داوطلب شوند و برای کمک به جبهه آماده شوند. در میان داوطلبان تعدادی محکوم حبس ابد یا محکومان دراز مدت مانند 20 سال هم به چشم می‌خوردند.

این محقق ادامه داد: بنابراین تعدادی از زندانیان برای کمک و حضور در جبهه عازم منطقه اروند شدند. زیبایی داستان این عده در این است که هیچ‌کدامشان فرار نکردند و مردانه در جبهه حضور پیدا کردند. حتی چند نفر از آن‌ها زخمی هم شدند. جالب است که حتی این عده را با دستبند به صندلی‌های اتوبوس اعزام به جبهه بسته بودند ولی وقتی مسئول مهندسی محور می‌آید تا آن‌ها را توجیه کند، می‌گوید تا دستبندها را باز کنند چون در آن موقعیت و آن منطقه کسی توقع فرار کردن نیروهای خودی را ندارد و قرار هم نیست که کسی از معرکه بگریزد.

مطلق گفت: اما موضوعی که درباره این زندانیان فداکار وجود دارد، این است که بسیار مظلوم و غریب‌اند و تا به حال نامی از آن‌ها برده نشده است. این افراد که جمعشان 100 نفر بوده، در عرض 20 روز کار بسیار مهمی انجام دادند و در طول شبانه‌روز، 20 ساعت کار می‌کرده و فقط 4 ساعت می‌خوابیدند. با تحقیقاتی که انجام شد، مشخص شد که چنین گروهی در جنگ چه ایثاری کرده‌اند. در نتیجه پیشنهاد کار روی خاطرات این زندانیان را مطرح کردم که با موافقت دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری روبرو شد و قرار شد این پروژه را انجام دهم.

نویسنده کتاب «مگیل» افزود: با تائید پروژه، قرار بر این شد که این افراد را پیدا کنیم و با آن‌ها مصاحبه کنیم. اما این افراد که در آن زمان میان‌سال بوده‌اند در حال حاضر در حکم پیرمرد هستند؛ تعدادی از آن‌ها درگذشته‌اند و تعدادی را هم باید پیدا کنیم. فعالیت فعلی ما در زمینه این طرح این است که افراد را پیدا کرده و با آن‌ها به مصاحبه و گفتگو بنشینیم. همان‌طور که با چند تن از آن‌ها گفتگو کرده‌ایم.

کد خبر 1649458

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha