به گزارش خبرنگار مهر، برنامه ریزی دقیق و اصولی برای استفاده بهینه و اثر بخش از زمان و وقت جوانان و نوجوانانی که از فعالیت های رسمی یک سال تحصیلی فارغ شده اند و مدت زمان نسبتاً طولانی برای تجدید قوا و ورود به سال تحصیلی جدید پیش رو دارند، معنای کمی گسترده تر شده همان عبارت کلیشه ای و در عین حال مهم "غنی سازی اوقات فراغت" است.
عبارت مهمی که این روزها، در فصل شروع اوقات فراغت دانش آموزان دغدغه نهادهای فرهنگی مرتبط با این موضوع شده است و همه به نحوی در حال برنامه ریزی و ارائه گزارش از اقداماتی هستند که انجام داده اند و یا در حال انجام آن هستند.
اما به هر حال آنچه که در نگاه اول به شمایل برنامه ریزی های صورت گرفته توسط نهادهای فرهنگی به چشم می خورد، وجود یک چارچوب رسمی آموزشی برای بهینه سازی اوقات فراغت است در حالی که این موضوع یعنی "قاعده رسمی آموزشی" همان چیزی است که جوانان و نوجوانان از آن فارغ شده و احتیاج به تنوع و تجدید قوا دارند.
برگزاری کلاس هایی در محل کتابخانه ها و احیاناً باز هم مدارس و یا اماکنی از این دست به شیوه آموزش های تئوری محور و یا نهایتاً فعالیت های عملی و ورزشی بسیار پیش پا افتاده و نخ نما در همان محیط های بسته و آموزشی کلاسیک، بعید است بتواند خروجی مناسب و ایده آلی برای بهینه سازی اوقات فراغت دانش آموزان داشته باشد که در واقع تکرار همان ایام نه ماهه آموزش تئوری در مدارس و آموزشگاه هاست، نه تنوع برای شکوفایی ابعاد مختلف توانمندی ها و ورود به عرصه فراگیری مهارت های اجتماعی.
اجرای همین شیوه توسط نهادهای مختلف فعال در زمینه برنامه ریزی برای اوقات فراغت جوانان و نوجوانان به صورت همزمان، این امر مهم را دچار آفت دیگری به نام "موازی کاری" می کند، آن هم موازی کاری در یک شیوه کم اثر.
یعنی به جای اینکه هر نهاد یا مرکزی بنا به حیطه برنامه ها و شرح وظایفی که دارد پیش بینی های مدون و تخصصی برای کمیت و کیفیت برنامه های اوقات فراغت (که در کشور ما به برنامه های تابستانه نیز معارفه شده است) داشته باشد، مجموعه ای از برنامه ریزی های همسان، عمومی و البته تکراری را شکل می دهد که متأسفانه خروجی حاصل از این سامانه چندان نسبت به ورودی آن غنی شده نیست و این یعنی عدم بهره وری که ماحصل این موازی کاری است.
مسئله ای که سبب می شود دانش آموزان و گروه های سنی هدف برای غنی سازی اوقات فراغت، برنامه های روتین و تکراری در نظر گرفته توسط نهاد های فرهنگی را پس زده و گردش و تفریح محض با گروه همسالان خود را ترجیح دهند!
با نگاهی به برنامه های پیش بینی شده برای وقت آزاد تابستانی دانش آموزان در کشور و مخصوصاً استان کرمانشاه، در خواهید یافت که غیر از یک یا دو مورد، این تسلسل و موازی کاری ها به خوبی قابل مشاهده است.
به جز اجرای طرح های "نشاط معنوی" و "بسیج سازندگی" که به نظر می رسد فکر و هزینه برای آنها بیشتر از سایر برنامه ها صرف شده باشد، به نظر نمی رسد آبی از سایر برنامه ریزی ها برای وقت فراغت یک دانش آموز در استانی مثل کرمانشاه، گرم شود.
البته طرح های نشاط معنوی و بسیج سازندگی نیز احتیاج به تأمل بیشتری برای به روز شدن و هماهنگ شدن با نیازها و ممزوج شدن با آموزش های پیشرفته متناسب با شرایط کنونی جامعه دارند.
با نگاهی به گذشته نه چندان دور و نحوه سپری کردن اوقات فراغت توسط جوان ها و نوجوان های نسل قبل نکات قابل توجهی در این زمینه روشن می شود.
ورود تابستانه دانش آموزان به بازار کار علاوه بر تأمین مایحتاج تحصیلی سال آینده، عاملی برای ورود آنها به عرصه یادگیری فعالیت های اجتماعی و قرار گرفتن در بطن زندگی جاری در جامعه بود که این مهم با نقش پررنگ خانواده در نسل جدید برای تأمین نیازها و تکان نخوردن آب در بطون فرزندانشان، بسیار کم سو شده است.
فرزندی که بیشتر خود را تماشاچی میدان زندگی می داند تا بازیگر فعال آن.
به هر ترتیب اکنون که درصد بالایی از این رده سنی حساس و تأثیر پذیر، از طریق خانواده به صورت کامل پشتیبانی می شوند، وظیفه نهادهای برنامه ریز برای تعریف برنامه های عملی و کاربردی در اجتماع در بهینه سازی اوقات فراغت دانش آموزان بسیار خطیر خواهد بود.
آسیب شناسی و یا به اصطلاح چکش کاری طرح هایی مثل "بسیج سازندگی" و اجرای مدل های پیشرفته تر آن در سایر عرصه ها می تواند الگوی خوبی برای دیگر فعالیت ها در این باره باشد.
ضمن اینکه همانطور که گفته شد باید با تشکیل یک کمیته ای شبیه به یک کارگروه یا هر آنچه که کارشناسان امر تشخیص می دهند، یک سامانه نظارتی فعال شود، که از موازی کاری دستگاه ها در برنامه ریزی برای این امر مهم جلوگیری کرده و مانع از اتلاف وقت و هزینه ها شود.
فعال بودن کتابخانه ها (که البته در گزارش قبلی مهر مبنی بر فعالیت تنها شش مورد از آنها در اوقات فراغت، آسیب شناسی شد) و یا کلاس هایی مثل نقاشی و سفالگری و ... خوب و مفید است، اما نه اینکه اولاً به همین ها محدود شویم و ثانیاً ظرفیت های عمده چندین نهاد مرتبط، فقط در این راستا صرف شود.
به نظر می رسد در راستای مقابله با شبیخون فرهنگی و آماج تهاجمات رسانه های غرب با هدف تخریب بنیان های اصیل اجتماع و خانواده و اعتقادی نسل جوان امروز، فعالیت های در حال انجام برای پر کردن وقت و فکر جوانان و نوجوانان، به هیچ وجه کافی نیست و ضرورت تغییر بنیادین در فعالیت هایی از این دست به شدت حس می شود.
برنامه ای برای اوقات فراغت که تغییر در سرنوشت افراد ایجاد کند وجود ندارد
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه در همین رابطه به خبر نگار مهر گفت: متأسفانه برنامه مدون و مشخصی برای اوقات فراقت که تغییردر سرنوشت ایجاد کند یا لااقل کمی در جهت دهی آینده افراد مؤثر باشد، ندیده ام.
حجت الاسلام اسماعیل حسینی مقدم اظهار داشت: اوقات فراغت ظرف تربیتی مناسب و ویژه ای است که اگر برنامه ریزی های قوی در مورد آن انجام شود می تواند سرنوشت را برای یک نوجوان رقم بزند.
حسینی مقدم اضافه کرد: اوقات فراغت ظرفیت ویژه ای است چون یک نوجوان فارغ از دغدغه های روزمره آموزشی، خودش به دنبال یک سازوکاری برای هدفمند کردن وقت و استعدادهایش داوطلب می شود و این همان ظرف تربیتی قابل توجه موجود در بحث اوقات فراغت است.
وی افزود: اینجاست که آفت چربش بعد آموزشی در برنامه های اوقات فراغت به بعد تربیتی بروز می کند و چون در برنامه هایی که وجود دارد معمولا بعد تربیتی به فعلیت نمی رسد، می بینیم که بازدهی برنامه های اوقات فراغت بسیار پایین است.
حسینی مقدم تصریح کرد: همین پررنگ بودن جنبه آموزشی برنامه ها و کم رنگ بودن بعد تربیتی موضوع، باعث به وجود آمدن موازی کاری در دستگاه های مرتبط شده است، به عبارت دیگر وقتی که همه با هدف آموزش فعالیت می کنند، موازی کاری چه بخواهیم و چه نخواهیم نمود خواهد داشت.
مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه و مجری طرح نشاط معنوی در استان، در پایان بر ضرورت وجود یک ساز و کار مستقل برای جهت دهی تربیتی به اوقات فراغت نوجوانان تأکید کرد.
...................................
گزارش از: مسلم معین
نظر شما