دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران، در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به سؤال چگونگی تطور عقلانیت در دوران مدرن و مقایسه آن با رشد عقلانیت در دوره های دیگر، به بررسی این موضوع پرداخته و با تقسیم بندی عقل به کلی و جزیی، گفت: آنچه امروزه تحت عنوان عقلانیت، ادعای رشد و تطور آن می شود، در واقع فروکاسته شدن عقل کلی به عقل جزیی است.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم، در ابتدای سخنانش با انتقاد از اینکه امروزه علم را صرفا برای اکتشاف و تسخیر این بیعت و منفعت استفاده می کنند، اظهار داشت: گویی دیگر هیچکس نمی خواهد از علم برای نظر کردن در عالم استفاده کند؛ چرا که ذره ذره عالم پدید آمده محل تامل است.
رئیس انجمن بین المللی فلسفه اسلامی، به نقل قولی از حکمای هند اشاره کرد که عالم را کتابی می پندارند که باید در آن نظر کرد و در ادامه گفت: اما انسان نمی تواند به راحتی در این عالم نظر و تامل داشته باشد، مگر اینکه به کتاب مقدسی مانند قرآن مراجعه کرده تا راهی برای این تامل بیابد؛ چرا که انسان برای اینکه بتواند راز هستی را گشوده و کتاب طبیعت را بخواند، نیاز به حکمت دارد.
استاد گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، این تأمل و نظر در هستی را همان تعبیر «هم سخنی» هراکلیتوس دانست و اظهار داشت: آن عقلی که امروزه در جهان مدرن از آن بحث می شود، تطور عقلانیت نبوده، بلکه پسروی عقل است. برخی فلاسفه از بعضی معانی عقل، مانند عقل جهانی که عالم را پدید آورده است، هیچ سخنی نمی گویند و گویی آن را به کلی فراموش کرده اند.
عضو هیئت مدیره فدراسیون بینالمللی انجمنهای فلسفه جهان، بر این باور بود که عقل کلی عقلی است که به مبدا هستی متصل بوده و در واقع عقل مبدا هستی است و در این باره افزود: حکمت نیز این است که از این سوی عالم به طرف دیگر آن برویم و از آن دیدگاه دیگر به عالم نگاه کنیم و در این صورت است که می توانیم مدعی باشیم که چیزی را از اصل و ریشه آن دیده و دریافته ایم.
نویسنده کتاب «بررسی آراء و آثار افلوطین» با این ادعا که عالم پدید آمده عقل و علم است، ادامه داد: این علم و عقلانیت در ذره ذره این عالم ظاهر است؛ چرا که هر ذره ای اسم و معنایی دارد و این معناداری از علم برآمده است.
نویسنده «حکمت و هنر معنوی» با اظهار تأسف از اینکه عقل ما در این روزگار مدرن به عقل جزئی و عقل معاش فروکاسته شده است، اظهار داشت: انسان حقیقتی الهی و خدایی دارد که همین امر شناسای وجود انسان بوده و خصیصه اولیه این موجود است. اما این امر در این دوران آنقدر فروکاسته شده که به عقل معاش رسیده و حکومت راسیونالیزم نیز همان حکومت عقل جزئی است.
اعوانی در پایان سخنانش با بیان اینکه دانشمندان مدرن، عقل کلی را انکار کرده و با عقل جزیی به علوم می پردازند، اظهار داشت: اما در مقابل شرق و حکمای آن بیشتر به عقل کلی می پردازند و انسانی که عقل کلی نداشته باشد، انسان الاهی نبوده و به موجودی زمینی تبدیل شده است. عقل کلی انسان را به مبدا هستی می رساند و از آنجا به خلق بر می گردد.
نظر شما