به گزارش خبرنگار مهر، مراسم هفتمین روز درگذشت زندهیاد استاد حمید سمندریان که به همت خانه تئاتر برگزار شده بود بعد از ظهر پنجشنبه 29 تیرماه در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
در این مراسم که با استقبال هنرمندان و علاقمندان تئاتر برگزار شد افرادی چون قادر آشنا مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی، حسین پارسایی، محمد یعقوبی، محمد زریندست، مجید صالحی، علی دهکردی، نگار عابدی، هدایت هاشمی، یارتا یاران، الهام پاوه نژاد، بهروز بقایی، حمید پورآذری، دکتر قطبالدین صادقی، اصغر همت، حسن پورشیرازی، شکرخداگودرزی، شبنم فرشادجو، کورش نریمانی، نادر برهانیمرند، حسین محب اهری، آیدا کیخایی، مرضیه برومند، پری صابری، محمد فیلی، ناصر هاشمی، داوود رشیدی و... حضور داشتند.
صحنه تالار اصلی با نورشمع نورپردازی شده بود. در جلو صحنه نیز صندلی به یاد استاد سمندریان به چشم میخورد که بر روی آن کت استاد و کیفش همراه با شاخه گلی قرار داشت. مراسم با پخش اذان و صدای حسین پاکدل که قطعه شعری را با این مطلع که" تو را میپرستیم تنها و بس/ نداریم یا رب به غیر تو کس" آغاز شد.
احترامالسادات برومند اجرای مراسم را بر عهده داشت و از هنرمندان مختلف دعوت میکرد که روی سن حضور یابند و درباره استاد صحبت کنند. برومند در ابتدای صحبتهایش با بیان این مطلب که این مراسم به همت خانه تئاتر تدارک دیده شده و دعا میکنم که پایههای خانه تئاتر بر روی شانه های استوار اهالی تئاتر پابرجا بماند از افشین هاشمی درخواست کرد که پیام بهرام بیضایی را که برای یادبود استاد سمندریان در اختیار وی قرار داده قرائت کند.
پس از خواندن پیام بهرام بیضایی که با این جمله که "نمایش داغدار سمندریان است" پایان مییافت دکتر قطبالدین صادقی روی سن حضور پیدا کرد و گفت: 10 سال قبل در سمیناری در شهر بمبئی هند استاد بزرگی به من گفت که شما ملت بزرگی هستید چون تاریخ، فرهنگ و هنر عظیمی در اختیار دارید. شما همه چیز دارید اما معلم بزرگی ندارید. من امروز میخواهم اعلام کنم که تئاتر ایران معلم بزرگی به نام سمندریان داشته است.
وی ادامه داد: من تاریخ تئاتر ایران را به دو دوره تقسیم میکنم. اول دوره ای که کارهای اقتباسی عبدالحسین نوشین روی صحنه میرفت که متاسفانه به دلیل سیاسی بازیهای سادهلوحانهاش به انزوا رفت. و همچنین حضور شاهین سرکیسیان در تئاتر ایران. دومین دوره به بعد از سال 1338 بر میگردد که نیروی تازه نفسی مثل استاد سمندریان به ایران بازگشت.
صادقی افزود: سمندریان در سه عرصه در تئاتر ایران تئاثیرگذار بود. او قبل از هر چیز یک معلم بزرگ بود. همه تکنیکهایی که بچههای تئاتر ایران آموخته اند ساخته و پرداخته آموزش های سمندریان بود. او فهم و شناخت بزرگی از تئاتر دنیا داشت. وی علاوهبر تدریس و آموزش کارگردان بزرگی نیز بود.
این کارگردان تئاتر گفت: سمندریان هرگز برای پول، پست و مقام تبلیغ و یا خوشایند دیگران کار نکرد بلکه در طول فعالیتش نمایهایی به شدت اجتماعی و تفکر برانگیز روی صحنه برد. حتی تنها فیلمی هم که با نام "تمام وسوسههای زمین" ساخت اقتباسی از "فاوست" بود. تفکر سمندریان یک تفکر اجتماعی بود و هر نمایشی که کار میکرد یک اتفاق به حساب میآمد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: سمندریان مرد آزادهای بود که اندوه و ترس نمیشناخت. او سرشار از انرژی بود. اما حد هنرمند را نگه میداشت و شخصیتی آزاده بود. سمندریان میتواند الگویی برای جوانان امروز باشد. اندیشه، عشق و خلاقیت بزرگترین هدفهای زندگی سمندریان بود. سمندریان با خلاقیتش هم در افرادی که تربیت کرده و هم در آثاری که به جا گذاشته و اجراهایی که به صحنه برده تداوم می یابد.
صادقی در ادامه درباره واکنشهای احساسی برخی از افراد نسبت به درگذشت سمندریان و برخی حرفهای بدون سندی که این روزها گفته میشود عنوان کرد: این روزها برخی واکنشهای احساسی و حرفهایی شتابزده از روی غم و شوک از دست دادن استاد شنیده میشود. بیشتر این واکنشها معصومانه و زودگذر است. برخی نیز خودشان را صاحبعزا دانسته و جلو در میایستند این هم از سر تقرب به این مرد بزرگ است. اما برخی از خودشان پیش و پس از انقلاب قهرمانی ساختند و سمندریان را وامدار خود کردهاند و گفتند که با اشک و زاری آنها بوده که استاد توانسته به فعالیت خود ادامه دهد و به نوعی با این حرفها او را مدیون خود کردهاند.
وی افزود: کسی حق ندارد قهرمان بازی دربیاورد و از دستاوردهای بزرگ سمندریان برای خودش با جاهطلبی دکان بسازد و از او به نفع خود سوءاستفاده کند. سمندریان وامدار کسی نیست. بلکه همه وامدار او هستند. این حرفها را همین حالا باید گفت تا بعدا مدعیان دیگری پیدا نشوند. من سربلندم که همین جا اعلام کنم سمندریان خوشبخت از دنیا رفت و مورد علاقه همه بود. امیدوارم همه ما خوشبخت از دنیا برویم.
نواختن قطعاتی از موسیقی ایرانی همراه با آواز بخش بعدی برنامه بود. پس از آن خسرو خورشیدی از طراحان صحنه قدیمی که طراحی برخی آثار استاد را بر عهده داشت درباره وی گفت: سمندریان تنها یک نام نبود. بلکه او به تاریخ هنر ما پیوسته است. آقای سمندریان ادامه دهنده راه پیشکسوتانی چون شاهین سرکیسیان، عبدالحسین نوشین، آقای سارنگ و... بود و با قدرت بینظیری این ارثیه را به جوانان انتقال می داد.
وی افزود: من تقاضا میکنم در یکی از این شبهایی که دور هم جمع میشویم به مدت سه دقیقه موسیقی مورد علاقه استاد را پخش کرده و در سکوت او را بدرقه کنیم. پس از آن خورشیدی خاطراتی را از سالهایی که با سمندریان همکاری داشته است باز گو کرد. پخش نماهنگی که به پخش صحبتهای استاد سمندریان در جلسات مختلف اختصاص داشت بخش دیگر برنامه بود.
سالار عقیلی یکی دیگر از افرادی بود که روی سن حاضر شد و با بیان اینکه افتخار میکنم که 11 سال قبل در دانشکده هنر و معماری شاگرد استاد سمندریان بودم گفت: چون استاد سمندریان علاقه زیادی به موسیقی داشتند امشب می خواهم ادای دینی به ایشان بکنم و قطعه ای را اجرا کنم.
بعد از اجرای سالار عقیلی، اسماعیل شنگله درباره موقعیت تئاتر ایران در زمانی که سمندریان به ایران بازگشت توضیحاتی داد و گفت: سمندریان 1338 در شرایطی وارد ایران شد که دیگر هیچ تئاتری وجود نداشت و تنها دو کتاب "بنیاد نمایش در ایران" و "فن صحنهسازی تئاتر" درباره تئاتر منتشر شده بود. بنابراین او تئاتر ایران را از نو بنا کرد.
وی ادامه داد: زمانی که اداره هنرهای دراماتیک راه افتاد من و سمندریان فقط کارمند اداره محسوب میشدیم. میتوانم ادعا کنم که من اولین شاگرد استاد سمندریان هستم. چون در آن زمان هر روز به اتفاق یکدیگر به اداره تئاتر میرفتیم و من به پیشنهاد او بود که برای ادامه تحصیل به آلمان رفتم. بزرگترین آرزوی سمندریان این بود که سرپناهی به نام تئاتر و مکان ثابتی برای تمرین داشته باشد.
در ادامه مراسم ایرج راد، اصغر همت، زهره عشقی، علی بیغم و... ترانه قدیمی "کاروان" را به صورت چند صدایی اجرا کردند. هما روستا به دعوت برومند روی صحنه آمد و شاخه گل رز قرمزی را به یاد سمندریان بر روی صندلی وسط صحنه قرار داد. ستاره اسکندری نیز همراه با نواختن ویولن سل توسط هنرمند جوانی شعری از احمد شاملو را روایت کرد.
نظر شما