دکتر محمد بقایی(ماکان) در مورد اینکه مسئولیت پذیری موضوعی است که از رهگذر جامعهپذیری قابل درک است و چه نهادهای تربیتی و آموزشی در جامعهپذیری مسئولیتپذیری نقش اساسی ایفا میکنند؟ گفت: تردیدی نیست که هر جامعهای میتواند معیاری باشد برای تعیین صحت و سقم رویدادهایی که در حوزههای مختلف آن به وجود میآید. هرچه جامعه از آگاهی بیشتری برخوردارباشد حساسیت آن معیار بیشتر میشود و در ارزیابیهای خود که طبیعتاً بر زندگی کنونی و آینده او تأثیر مستقیم دارد دقت بیشتری مصروف میدارد.
وی افزود: علاوه بر این سبب میشود که چهرههای بر آمده از آن که مسئولیتهای کلان را میپذیرند از کارایی لازم برخوردار باشند. نگاهی کلی به وضعیت کشورهای پیشرفته، درحال گسترش و همچنین عقب مانده نشان میدهد که آنچه موجب مشکلات بیشتر در آنها است تنها سر در یک عامل دارد و آن جهل و نادانی است.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه ادامه داد: ولی باید توجه داشت که جهل و نا آگاهی در این خصوص به معنای عدم سواد نیست، بلکه در اصطلاحشناسی اجتماعی به مفهوم فقدان اخلاق و علائق ملی و اندیشههای ناب انسانی است. از این فقدان است که چهرههای نا آگاه در جوامع عقبمانده مسئولیتهای کلانی را میپذیرند که توانایی و تجربه آن را به هیچ وجه ندارند و گاه از مسندی به مسندی کاملاً متفاوت منتقل میشوند که هریک در دنیای تخصصی امروز تعریفی ویژه خود را دارد.
این نویسنده و مترجم تصریح کرد: بنابراین کمبودها و نواقصی در چنین جوامعی پدید میآید که چنان مدیرانی با مسئولیتگرایی، سعی در سرپوش نهادن برآنها را دارند. از اینروست که برای مثال کلمه "موزه" تبدیل به گنجینه میشود و واژه "تیراژ" به شمارگان، و نمونههای از این دست، که ظاهری فریبنده دارند. ولی کسی نیست که نداند گنجینه به واقع موزه نیست و شمارگان هم در حوزه نشر معنای تیراژ را نمیدهد.
بقایی در مورد اینکه میزان نهادینه شدن این اصل در میان مسئولان ما چقدر است؟ آیا مردم در نهادینه ساختن این اصل نگاهی به رفتار مقامات و مسئولان خود دارند؟ نیز اظهارداشت: بنای دستگاه سررشتهداری در هر جامعهای بر اساس تجربههای تاریخی که فیلسوفان و متفکران سیاسی مانند توماس هابز، جان لاک، روسو، و دیگران بر آن صحه گذاشتهاند ابتدا با تأیید مردم شکل میگیرد. ولی پایداری و انسجام آن بستگی به تأیید توده مردم دارد. این تأیید بر اساس ارزیابی مردم از نهادی است که خود به نام "دولت" پدید آورده است، که مردم با گذشت زمان آن را مورد ارزیابی قرار میدهند که اگر با دیدگاههای اولیهاشان هماهنگی نداشته باشد ابتدا زبان به انتقاد میگشایند سپس مینالند و آنگاه همان نالهها تبدیل به فریاد میشوند.
وی درپایان یادآورشد: بنابراین نه تنها کارآمدترین دولتها بلکه موفقترین انسانها نیز کسانی هستند که گوشی انتقاد نیوشا دارند. این موهبتی است که داشتنش میتواند موجب پیشرفت، انسجام و آسایش هرجامعهای بشود.
نظر شما