پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲ مرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۴۱

تحلیل مهر/

واکنشهای فرهنگی به جهانی شدن

واکنشهای فرهنگی به جهانی شدن

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: نوع واکنش فرهنگی به جهانی شدن، بستگی زیادی به غنای فرهنگ بومی و میزان اثرگذاری آن در هویت بخشی به افراد و سایر شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد و در طیف گسترده‌ای از انفعال مطلق گرفته تا ستیزه جویی در مقابل جهانی شدن فرهنگ بروز می‌یابد.

بر این اساس سه نوع واکنش قابل تصور هستند که در ادامه می‌آیند.

الف- خاص‌گرایی فرهنگی: برخی نظریه‌پردازان مدعی هستند که واکنش فرهنگی در برابر فرایند جهانی شدن، در بیشتر موارد با مقاومت و حتی مقابله‌ای پر تنش همراه است که معمولاً در قالب توسل به عناصر هویت بخشی زبانی، دینی، قومی و نژادی نمود می‌یابد.

به بیان دیگر فرایند جهانی شدن در عین حال که جنبه‌هایی از زندگی در دنیای مدرن را یکدست می‌کند تفاوتهای فرهنگی و هویتی را نیز تقویت و احیا می‌کند. از اینرو منتقدین تجدد، جهانی شدن را آغاز عصری جدید می‌دانند که با فرهنگی شدن زندگی و برجسته شدن هویتهای گوناگون اجتماعی همراه است. مدافعان تجدد هم در قالب مفاهیمی مانند ضدیت با دموکراسی، احیای قبیله‌گری و بنیادگرایی به این واقعیت اعتراف می‌کنند.

ب- آمیزش و تحول فرهنگی: این نوع واکنش که معمولاً تحت عناوینی مانند روش پیوندی تحولی و غیر دفاعی توصیف می‌شود بر این نکته دلالت دارد که نمی‌توان گفت در عصر جهانی شدن، فرهنگها یا باید به خلوص و ریشه خود توسل جویند یا ادغام شوند.

به عبارت دیگر دنیای پیچیده و متنوع فرهنگی صرفاً عرصه تسلیم یا ستیز نیست، بلکه آنها می‌توانند با تحول یافتن و آمیزش با فرهنگ و هویتهای دیگر به حیات خود ادامه دهند. در این رهیافت بر داد و ستدهای بین فرهنگی و آمیزش فرهنگی برای ایجاد اشکال فرهنگی ترکیبی تأکید می‌شود.

ج- همگونی فرهنگی: برخی نظریه‌پردازان عقیده دارند که فرایند جهانی شدن نوعی همگونی فرهنگی را همراه می‌آورد و این همگونی فرهنگی در مسلط و جهانگیر شدن تجدد یا فرهنگ و تمدن غربی نمود می‌یابد.

برای نمونه نظریه‌پردازانی چون گیدنز و رابرتسون، جهانی شدن را گسترش تجدد از جامعه (غربی) به جهان و گسترش ویژگیهای محوری تجدد در مقیاس جهانی می‌دانند. بنابراین همگونی فرهنگی عبارت است از نوعی انفعال و استحاله. در چنین واکنشی معمولاً فرهنگها در برابر جهانی شدن منفعل می‌شوند و حتی ضمن پذیرش فرهنگی که جهانی شدن اقتصادی حامل آن است ویژگیهای خود را از دست می‌دهند.

به بیان دیگر برخی نظریه‌پردازان بر این باورند که جهانی شدن زیر سلطه نظام جهانی سرمایه‌داری و شرکتهای قدرتمند چند ملیتی قرار دارد و در حقیقت جهانی شدن اقتصاد، نوعی جهانی شدن فرهنگی را نیز به دنبال می‌آورد. این برداشت از جهانی شدن، همان نظریه امپریالیسم فرهنگی است و فرایند جهانی شدن را در خدمت گسترش نوعی فرهنگ مصرفی می‌داند.

جهانی شدن به طور عام و جهانی شدن فرهنگ به طور خاص فرایندی محتوم با انرژی عظیمی است که به سرعت و با در اختیار داشتن ابزارهای نوین جامعه اطلاعاتی، تمامی عرصه‌ها را در می‌نوردد. این روند صرف نظر از جنبه‌ها و پیامدهای مثبت و منفی، چالشهایی را به دنبال خود دارد. بدون اینکه نیاز به تسلیم شدن محض در برابر  تمامی ابعاد و پیامدهای آن باشد،
لازم است با اندیشه‌ورزی، استراتژی و راهکار صحیح و زمینه‌های بهره‌مندی صحیح از نتایج مثبت این فرایند فراهم شود. این استراتژی باید مبتنی بر شرایط زمانی، مکانی، فرهنگی، توانمندی‌های و امکانات باشد و انطباق عقلایی با تحولات و بهره‌گیری از فرصتهای جدید در آن لحاظ شود تا بتوان جایگاه خود را در عرصه جهانی و حتی تأثیرگذاری بر روند تحولات بیابیم.

در زمینه فرهنگ جهانی، بر عهده گرفتن نقش خلاق و پویا و رسیدن به اجماع و نزدیکی فرهنگها و در عین حال حفظ هویت ملی و فرهنگی در راستای اعتقاد و پذیرش کثرت فرهنگی، نیاز به درک صحیح از خود، شناخت توانمندیها و ضعفها، شناخت مفاهیم زیربنایی جهانی شدن لازم است.
 
همچنین بازبینی و ارائه تعریفی جدید از هویت ملی عاری از احساس و مبتنی بر جنبه‌های استدلالی، درک مفهوم واقعی از استقلال در عصری که کشورها به دنبال همکاری و وابستگی‌های متقابل هستند، کنار نهادن تفکر انحصار طلبانه، ارتباط تفاهمی و به دور از سلطه با دیگر فرهنگها در رویکرد فرهنگی ما با جهانی شدن باید لحاظ شوند.
کد خبر 1655747

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha