پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۳ مرداد ۱۳۹۱، ۹:۴۱

تحلیل مهر/

جهانی شدن و عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ جوامع

جهانی شدن و عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ جوامع

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: توجه و نگرش به مسائل جدید جهان، از جمله جهانی شدن، نیازمند بررسی جایگاه و چگونگی تحول و تطور آن در عرصه جدید جهانی است.

در حال حاضر در جامعه شناسی و در نظریه اجتماعی معاصر، شاهد نگاهی تازه به مسأله فرهنگ در مسائل جهانی و نیز اهمیت جوهری فرهنگ هستیم، تا آنجا که فرهنگ نه تنها به منزله موضوع مطالعات تخصصی، بلکه به مثابه یک "متغیر مستقل" مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است.

از نیمه دوم دهه 1960 میلادی در دانشگاههای غربی به نحو فزاینده‌ای به فرهنگ توجه نشان داده شده است. این توجه، ناشی از تداوم و گسترش سرمایه‌داری و معضل حاصل از آن برای نظریه‌های مارکسیستی بوده است. بنا بر بیشتر نظریه‌های مارکسیستی مربوط به قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، سرمایه‌داری باید زیر سنگینی بار اقتصاد خود فرو ریزد، لذا تداوم آن را باید عوامل غیر اقتصادی توضیح دهد. از اینرو فرهنگ و در مفهوم محدودتر همان ایدئولوژی غالب ناسیونالیسم و قوم گرایی برای تبیین این معضل طرح شدند.

مفهوم جهانی شدن

از دیدگاه هلد و مک گرو جهانی شدن یعنی افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی که فراتر از دولتها، دامن می‌گستراند و نظام جدید جهانی را می‌سازد.

مفهوم جهانی شدن که از اوایل دهه 1980 میلادی به یکی از رایج ترین و پر استفاده‌ترین مفاهیم علوم انسانی تبدیل شد. در دهه بعد یعنی دهه 1990 میلادی، ظهور و بروز ملموس و عینی‌تری پیدا کرد. جهان شمولی و فراگیر بودن این پدیده و تأثیرگذاری گریزناپذیر آن بر تمام کشورهای جهان و رواج چشمگیر این واژه در قلمرو علم و سیاست، باعث شده است تا اندیشمندان و صاحبنظران جنبه های مختلف و زوایای گوناگون این مفهوم را مورد بررسی قرار دهند.

جهانی شدن فرایندی است که به موجب آن دولتهای مختلف جهان، به یکدیگر نزدیک و وابسته می‌شوند. این موج تازه به وسیله رسانه‌های پیشرفته، همه مرزهای جغرافیایی، تاریخی، مذهبی و ملی را می‌پیماید و زندگی فردی و اجتماعی ملتهای جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

روند جهانی شدن در حال صیقل دادن به مرزهای دولت ملی است و دولتهای ملی ویژگیهای تعریف شده خود را از دست می‌دهند. با کم شدن نیروی دولتهای ملی، همچنین تأثیرات خارجی بر برنامه‌ریزیهای فرهنگی کشور افزایش می‌یابد. در شرایط موجود نه می‌توان از وجود دولتهای کاملاً ملی و نه از وجود دنیایی یکپارچه سخن به میان آورد.

جهانی شدن فرهنگ

در دهه‌های پایان قرن بیستم، شاهد برجسته شدن فرهنگ بوده‌ایم. یکی از چالش برانگیزترین جنبه جهانی شدن جنبه فرهنگی آن می‌باشد. برخی یکی شدن فرهنگ ملتها را حاصل پیشرفتهای عظیم در فناوری ارتباطات، تبادل اطلاعات و نفوذ و گسترش شبکه‌های رایانه‌ای و ماهواره‌ای دانسته و آن را یکی از جنبه‌های مثبت پدیده جهانی شدن تلقی می‌کنند.
جهانی شدن فرهنگی عبارت است از شکل‌گیری و گسترش فرهنگی خاص در عرصه جهانی.

این فرایند موجی از همگونی فرهنگی را در جهان پدید می‌آورد و ویژگیهای منحصر به فرد فرهنگی را به چالش می‌کشاند. یک برداشت رایج و آشنا از جهانی شدن فرهنگ غربی همان امپریالیسم فرهنگی است. بر اساس این دیدگاه، جهانی شدن عبارت است از اراده معطوف به همگون سازی فرهنگی جهان و به عبارت دیگر غربی کردن جهان.

در این میان آنتونی گیدنز اعتقاد دارد که معنای جهانی شدن این نیست که جامعه جهانی در حال یکپارچه شدن است، بر عکس این پدیده در برخی ابعاد با تفرق و از هم گسیختگی روبروست تا اتحاد و یکپارچگی. به عبارت دیگر، فرایند جهانی شدن، فرایندی همگن‌ساز نیست، بلکه فرایندی تفکیک‌ساز است و نیز همه چیز را به صورت یک دست توسعه نمی‌دهد و پیامدهای آن به هیچ وجه خطرناک نبوده و نیز از آنها گریزی نیست.

عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ جوامع

از میان عوامل زیرساختی که باعث تغییر فرهنگها می‌شود می‌توان سه نمونه زیر را برشمرد:

1- نوگرایی و نوآوری: هر جامعه‌ای طبیعتاً دارای فرهنگهای قدیمی و کهنه‌ای است که از سوی بسیاری از نسلهای جوان آن جامعه پذیرفتنی نیست. لذا وقتی فرهنگی از جامعه‌ای دیگر وارد می‌شود، هر چقد آن فرهنگ در جامعه خود قدیمی باشد، باز هم در جامعه مقصد با روی باز پذیرفته می‌شود.

2- پذیرش اجتماعی: میزان مقبولیتی که یک فرهنگ وارداتی با یک فرهنگ داخلی در میان مردم یک جامعه دارد، در کارکرد آن فرهنگ بسیار مؤثر است. وقتی در یک جامعه، فرهنگهای خودی در بین مردم جا نیفتاده باشد و دسته بندی مناسبی در زمینه پذیرش فرهنگهای خودی در بین اقشار جامعه و به ویژه جوانان انجام نشده باشد پذیرش فرهنگ بیگانه امری طبیعی خواهد بود.

3- تلفیق و انتخاب: نظریه‌ای که اکنون درباره جهانی شدن و فرهنگ در جهان و به خصوص در اروپا حاکم است این است که فرهنگی که در جهانی شدن فراگیر خواهد شد فرهنگ غرب و اروپا است که بر این اساس تمامی مردم جهان، دارای یک فرهنگ، یک زبان، یک نوع سلیقه در مورد لباس و غذا خواهند بود.

کد خبر 1655797

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha