به گزارش خبرگزاری مهر، سید حسین فدایی حسین نویسنده و پژوهشگر تئاتر و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی است که تاکنون 37 عنوان نمایشنامه به رشته تحریر درآورده است و 21 عنوان نمایشنامه و کتاب آموزشی تئاتر از او منتشر شده است.
وی به شکل مستمر در عرصه پژوهش تئاتر فعالیت داشته و 21 مقاله از او در مجلات تخصصی تئاتر به چاپ رسیده و در پنج همایش علمی داخلی و بین المللی تئاتر به ارائه مقاله پرداخته است.
اکنون به بهانه اجرای نمایش و انتشار نمایشنامه «وعده موعود» گفتگویی با سید حسین فدایی حسین، نویسنده این نمایش انجام شده که در ادامه میخوانید:
نمایش وعده موعود ششمین نمایشنامه مذهبی است که شما نوشتهاید، از اولین کار این مجموعه تا نمایشنامه وعده موعود چه اتفاقی افتاده و چه روندی را طی کردهاید و احتمالاً چه تغییر نگاهی داشتهاید؟
البته از یک منظر، بهتر است بگوییم ششمین نمایشنامه مذهبی که منتشر شده است. چون نمایشنامههای «فرات...» و «طوفان» هم هست که هنوز فرصت انتشار نیافتهاند و «طوفان» هنوز بعداز شش- هفت سال، اجرا هم نشدهاست! اما از منظری دیگر، حق با شماست. در نمایشنامههای «بانوی بینشان»، «غریبهی شام»، «مسافران کوفه»، «ماه معصوم»، «دستهای سرخ» و «وعده موعود»، وجه مخاطبشناسی بهخصوص جذب مخاطب عام در اولویت بودهاند اما در دو اثر دیگر بیشتر وجه تکنیکی مدنظر بوده و به نوعی میتوان گفت 6 نمایشنامه اول دارای رویکرد مخاطب محور بودهاند و دو اثر دیگر، تکنیکمحور.
البته این به آن معنا نیست که در رویکرد اول - مخاطبمحوری- وجه تکنیکی در نوشتن مورد توجه قرار نگرفته و یا در رویکرد دوم - تکنیکمحوری- مخاطب نادیده گرفته شده.
اما در خصوص روند طی شده در نمایشنامههای ذکر شده در بالا باید بگویم این دو رویکرد، یعنی وجه مخاطبمحوری و تکنیکمحوری، به مرور از اثری به اثر دیگر تفاوت داشته است. این را من خودم به عنوان نویسنده میگویم، در نمایشنامه اول «بانوی بینشان» درصد بسیار بیشتری از رویکردم به جذب مخاطب بوده است و به مرور در آثار بعدی سعی کردهام وجوه تکنیکی را بیشتر در اثر لحاظ کنم. چنانکه میتوانم ادعا کنم اوج بهکارگیری از تکنیک نمایشنامهنویسی را در آخرین کارم «طوفان» میتوانید ملاحظه کنید.
این روند البته به طور اتفاقی طی نشده و از نوشتن اولین اثر همواره مدنظرم بوده است که زمانی بتوانم تمام توان خودم را در بهکارگیری از تکنیک نمایشنامهنویسی در کارم لحاظ کنم. اما در آن زمان، یعنی سالهای 77 و 78 که درگیر نوشتن نمایشنامه «بانوی بینشان» بودم، برای من و گروه آیین، ارتباط با مخاطب، به خصوص مخاطب عام که بعضاً حتی یک بار هم در عمرش تئاتر ندیده بود، در اولویت اول قرار داشت. ما آن زمان از یک اصطلاح عامیانه استفاده میکردیم و میگفتیم اول باید برادریمان را به مخاطب ثابت کنیم و به نوعی مخاطب را با تئاتر آشتی بدهیم و بعد به وجوه تکنیکی اثرمان بپردازیم.
اگر منصفانه نگاه کنیم، اجرای نمایشهایی مانند «بانو...» و «غریبه...» تأثیر بسیار زیادی در کشاندن مخاطب عام به تئاتر داشت. مخاطبی که همواره شعار میدادیم، سرمایه اصلی تئاتر است. اما این مخاطب پیش از آن با تئاتر بیگانه بود و بعضیها هم که با تئاتر آشنا بودند از آن تصویری خاص برای مخاطب خاص داشتند.
هر چند ما آن زمان از چند ناحیه تحت فشار بودیم. از طرف مردم و مسئولانی که تصور غلطی از تئاتر داشتند تحت فشار بودیم که «تئاتر» (مطابق تصور مغشوشی که آنها در ذهن داشتند) عرصه صالحی برای طرح موضوعات مذهبی نیست. آنها حتی نسبت به تعزیه هم نگاه خوبی نداشتند اما این بدبینی درمورد تئاتر، بسیار شدیدتر و همراه با غرضورزی بیشتر بود.
علاوه بر آن از طرف اهالی تئاتر مورد سئوال قرار میگرفتیم که «این کارها چیست که با نام تئاتر و نمایش اجرا میکنید؟» آنها حتی ما را مورد اتهام قرار میدادند که داریم از جایگاه تئاتر سوءاستفاده میکنیم و شأن تئاتر را پایین میآوریم و همه اینها به پای ناتوانی ما برای تولید و اجرای تئاتر به معنای خاصی که خودشان تصور میکردند، یعنی همان تئاتر تکنیکمحور میگذاشتند. جالب این است که پیش از آن کارهای تکنیکی متعددی هم از ما دیده بودند و از توان ما اطلاع داشتند ولی به هر حال این اتهامات را وارد میکردند.
همه اینها البته مانع نشده است تا ما به رویکرد اولیه خود یعنی جذب مخاطب عام و آشتی دادن مخاطب با تئاتر بسنده کنیم و درصدد ارتقاء هنری و تکنیکی کارمان نباشیم. چنانکه پیشتر گفتم، سعی ما این بوده که از اثری به اثر دیگر، ضمن حفظ وجوه مورد علاقه مخاطب، هرچه بیشتر از وجوه تکنیکی و تئاتری نیز در کارهایمان استفاده کنیم و این روندی است که من به عنوان نویسنده گروه سعی کردهام رفته رفته از اولین اثر تا به حال طی کنم.
ساختار نمایشنامههای مذهبی ما با دیگر نمایشنامهها چه تفاوتهایی دارد؟ چه نکاتی باید در نگارش یک نمایشنامه مذهبی رعایت شود؟
- در اینجا لازم است اول درمورد تعریف نمایش مذهبی به یک تفاهم برسیم. غیر از این ممکن است بحث به بیراهه کشیده شود.
اساساً چه نوع نمایشی را میتوان نمایش مذهبی تلقی کرد؟ نمایش مذهبی را در یک تعریف کلی شاید بتوان گونهای از تئاتر نامید که همواره به ارزشهای انسانی و به قولی انسانیت و مسایل معنوی توجه داشته است. اگر در طول تاریخ، همواره «انسان» محور و موضوع تئاتر بوده، در تئاتر مذهبی علاوه بر انسان، خدا نیز در وجوه مختلف مورد توجه قرار گرفته است.
به تعبیری دیگر شاید بتوان گفت که نمایش مذهبی نمایشی است که در آن علاوه بر طرح مسایل انسانی، همواره عطر و رنگی از خدا و معنویت هم دیده میشود. با این تعبیر، میتوان گفت وجه تمایز در نمایشهای مذهبی با سایر نمایشها تنها به مضمون و موضوع آن بر میگردد و در سایر وجوه تفاوتی وجود ندارد.
یک نمایش مذهبی در درجه اول باید یک نمایش باشد با رعایت تمامی مؤلفههای تئاتری. با این حساب نمیتوان هیچ نسخه ثابت و لازمالاجرایی برای نوشتن یک نمایشنامه مذهبی تجویز کرد. هر چند نباید از تناسب قالب با محتوا غفلت کرد اما بهنظر میرسد اکثر ساختارهای متداول نمایشی برای نمایش مذهبی نیز قابل استفاده باشد.
اگرچه من بنا بر سلیقهام هرگز به شیوه ابزورد برای نوشتن چنین نمایشهایی فکر نمیکنم و شیوه اپیک و حماسی و یا رئالیسم جادویی را بیشتر مناسب این کارها میبینم. بنابراین همیشه گوشه چشمی به شیوه اجرایی نمایشهای ایرانی بهخصوص شبیهخوانی دارم.
اما در خصوص نکاتی که باید توسط یک نمایشنامهنویس مذهبی در نظر گرفته شود مهمترین مسئلهای که میتوانم بگویم باور و اعتقاد واقعی به موضوعی است که مورد نگارش قرار میگیرد. از آنجا که مضمون این گونه نمایشها با اعتقاد و باور مخاطب عجین شده است، برای موفقیت هرچه بیشتر باور و اعتقاد نویسنده و گروه اجرایی را نیز طلب میکند.
جریان نمایشنامهنویسی مذهبی در ایران را چگونه میبینید؟
جریان نمایشنامهنویسی مذهبی طبیعتاً تابع جریان کلی تئاتر مذهبی در کشور است. امروزه در نزد اهالی تئاتر و در معنای عام، اصطلاح نمایش مذهبی، بیشتر به نمایشهایی اطلاق میشود که به تاریخ مذهب پرداخته و آموزهها و مستندات دینی و مذهبی را دستمایه خود قرار دادهاند.
در حالی که در حقیقت تئاتر مذهبی عرصه و گسترهای بسیار فراتر از تاریخ و آموزهها و مستندات دینی است. با این تعریف، میتوان جایگاه فعلی تئاتر مذهبی در کشور را بیشتر در راستای تعریفی که به معنای عام ارائه شد قرار داد.
به تعبیری دیگر، تلاشی که در حال حاضر در راستای تئاتر مذهبی صورت می گیرد بیشتر نگاهها و برداشتهایی است از وقایع و رویدادهای تاریخ مذهبی و یا تعبیرهایی است از آموزههای دینی. هرچند در این تعبیرها و برداشتها هم به نسبت تلاش و خلاقیتی که گروههای نمایشی به کار میبرند آثار ارایه شده از سطوح فنی و معنایی و ارزشهای ساختاری و مضمونی مختلفی برخوردار است، اما به هر شکل جایگاهی که تئاتر مذهبی در شرایط فعلی از آن برخوردار است تنها بخشی از ظرفیت، توان و پتانسیل عظیمی است که در جوهره تئاتر مذهبی نهفته است.
استفاده از تمام ظرفیتهای تئاتر مذهبی یعنی تلاش در خصوص ارایه تصویری از ارزشهای انسانی، تعابیر و برداشتهایی نمایشی از مفهوم و معنای انسانیت و طرح مسایل معنوی در صورتها و اشکال مختلف دراماتیک و در یک معنا، پرداختن به مسایل انسان امروز و نسبت آن با خدا و معنویت. این راهی است که پیش روی تئاتر مذهبی کشور ماست و این همان جایگاهی است که آینده تئاتر مذهبی را رقم خواهد زد
نظر شما