زمانيكه استقلال درتهران ودراوج قدرت وروحيه و آمادگي با حساب 3 برصفربه ذوب آهن باخت تازه متوجه منظورما شدند چراكه درآن بازي كادرفني ذوب آهن به دلخواه مربيان استقلال بازي نكرد و آنگونه بازي كرد كه جاي هيچگونه شانسي را بروي مربيان استقلال باقي نگذاشت شما اگربه حركات قلعه نويي بعد ازدريافت گل دوم استقلال دقيق مي شديد نوعي اطمينان خاطر درسيماي وي را به عينه مي ديديد.
قلعه نويي آنچنان خونسرد بود وبا خيالي آسوده كنارزمين قدم مي زد كه انگارهيچ اتفاقي نيفتاده است. پيروزيهاي تيم او مقابل پاس - پرسپوليس و ابومسلم كه در آستانه شكست از اين تيم ها به دست آمد و استقلال توانست دردقايق پاياني شكست را با پيروزي عوض كند بد جوري ملكه ذهن قلعه نويي شده بود و در برابر ذوب آهن نيز تصورش اين بود كه در 10 دقيقه پاياني فرصت جبران پيدا خواهد كرد.
قلعه نويي زماني متوجه شد دررويايي پيروزي سيرمي كند كه ذوب آهن گل سوم را زد و عملا كاربردي استقلال و قلعه نويي تمام شد. طبيعي بود كه بعد از اين شكست سنگين قلعه نويي عوامل خارجي را دخيل در شكست استقلال بداند.
قلعه نويي مربي يك تيم بزرگ است و بايد بداند كه در يك تيم بزرگ شكست ها و پيروزيهاي آن بزرگ تلقي خواهد شد. چطورزماني كه پرسپوليس را برد و آنهمه تعريف و تمجيد از قلعه نويي صورت گرفت هيچگونه عامل خارجي دخيل در اين پيروزي نبود اما حالا كه شكست پيش آمد قلعه نويي انگشت اشاره به سمت عوامل بيروني دراز كرده است؟ متاسفانه قلعه نويي نمي خواهد بپذيرد كه در بازي فوتبال همواره نمي توان با سكه شانس و با تكيه براتفاق غيرمنتظره پيروزي را در آغوش كشيد.
پيروزي در دقايق پاياني و جايگزين كردن پيروزي با شكست ملكه ذهن قلعه نويي طي هفته هاي اخير شده بود. قلعه نويي به اين باور رسيده بود كه باز هم مي تواند از شكست آنهم دردقايقي پاياني پيروزي بسازد غافل از اينكه تيم هاي حريف هم بيكار نخواهند نشست و آنچنان بي گدار به آب نمي زنند تا قلعه نويي بتواند به هدفش دست يابد.
صد البته شجاعت و جسارت قلعه نويي را بايد ستود اما چه خوب بود وي قبل از بازي ذوب آهن از روياي آن پيروزيهاي رويايي درمي آمد و به اين حقيقت مي رسيد كه هنوز هم زمان براي استقلال و قلعه نويي هست. آنها مي توانند با مروري دوباره و چند باره بر آن چيزي كه در بازيهاي دور برگشت سراستقلال آمد در شروع مجدد ليگ با قدرت تر و هوشمندانه تربازيها را پي بگيرند.
قلعه نويي اين نكته را به ياد داشته باشد كه در اين فصل ديگر نمي توان به بهانه جوانگرايي ناكامي استقلال را درراه رسيدن به قهرماني توجيه كرد. امير استقلال اين شعار را فصل گذشته خرج كرد ودراين فصل فقط قهرماني درليگ برتربايد هدف استقلال باشد كه اگر اين اتفاق نيفتد آنگاه انتقادها از كادر فني استقلال بالا خواهد گرفت.
البته امير قلعه نويي و استقلال اميد بسيار زيادي به كسب عنوان قهرماني در رقابتهاي جام حذفي داشتند اما شكست مقابل شاهين بوشهر و حذف اين تيم در همان ديدار اول روياهاي آنها را برباد داد و حالا استقلال در برزخي گير افتاده كه تنها راه نجات آن قهرماني در مسابقات ليگ برتر است. اما آيا با شرايط موجود مي توان به قهرماني اين تيم در ليگ چهارم اميدوار بود؟
نظر شما