به گزارش خبرنگار مهر، در دوره های تاریخی، شخصیتهای برجسته و مفاخر بزرگ ایران زمین از بطن دشت پهناور و حاصلخیز ورامین(شامل ورامین، پیشوا و پاکدشت) ظهور کرده اند، کسانی مانند علامه قطب الدین رازی ورامینی، قاضی محمد، قاضی عطا، قاضی عبدالله، حمزه کوچک ورامینی، یوسف رضا، زیدابوالحسن، علوی رازی و ... که هر یک از این دانشمندان و بزرگان، چراغ خرد و دانش را همواره در بسترهای تاریخی مهم زمان روشن نگه داشته اند و در طول گذر تاریخ، گوهره معرفت و علم از نسلی به نسل دیگر در این منطقه انتقال یافته است.
طی قرن اخیر در دشت ورامین گوهره معرفت بیشتر به وسیله مُلاها و ملا باجیهایی نقل شده که آنان صادقانه و متعهدانه علیرغم معضلات خاص، در خدمت تعلیم و تربیت مشغول بودند.
آنها آموزش را در مکتبخانه ها با تعلیم الفبا، روخوانی قرآن مجید، اشعار مذهبی و مرثیه شروع می کردند، کتبی مثل گلستان سعدی، کلیه و دمنه، موش و گربه عبیدزاکانی نیز بخشی از مواد آموزشی این مکاتب را تشکیل می داد.
در این مکتبخانه ها افرادی چون مرحومان میرزا حسن انصاری، حاج میرزا یعقوب، محمدعلی کریمی، عارف علی، حاج محمدرضا طالقانی، ملاباقر، ملا عباس رنجبران، ملا صالحی و.... در شهرهای ورامین، پیشوا و برخی از مناطق روستایی به تدریس مشغول بودند ولی این مکاتب با شروع فعالیت مدارس جدید در زمان رضاخان و گسترش آن در زمان محمدرضا شاه به مرور از رونق افتاد و بعد از مدتی به کلی تعطیل شد.
فضای حاکم بر مکتبخانه های جنوب شرق استان تهران
مکتب دارها که اغلب زن و مرد بودند، در سطح آموزشی محدودی فعالیت داشتند؛ در طول ایام هفته نوبت روزهای کلاس دختران و پسران را از یکدیگر تقسیم و جدا کرده بودند؛ به لحاظ روش یادگیری، از نکات بارز این مکتبخانه ها به مواردی چون حافظه، بیان ملاّ و تکرار طلبه می توان اشاره کرد.
مرحوم عباسعلی اشجع زاده مدیر دبستان "کوشیار" همراه تعدادی از دانش آموزان در اواخر دهه 5
تنبیهات مکتبخانه های قدیم
در صفحه 21 کتاب "آموزش و پرورش در ورامین" اثر ارزنده استاد ورامین پژوه محمد امینی که انتشارات واج در سال 1389 به چاپ رسانده، آمده است: "در نوع فضای کلی محیط آموزشی، تنبیه بدنی با چوب و فلک توسط ملاها که ترکه بلند خیس را گاهی درون حوض آب وسط حیاط مکتبخانه نگاه می داشتند و زمانی که بچه ها به زعم ملاها، درس نخوانده یا شیطنت کرده بودند، در مقابل دیگر بچه ها، شاگرد را تنبیه بدنی می کردند، این گونه بود که همزمان، این شعر را اهل کلاس زمزمه می کردند: "تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو خر".
تنبیه شاگردان ضعیف، از موارد بسیار مهم و جدی در فضای کلی مکتبخانه ها به شمار می رفت و به قدری مهم بود که بعضی از مکتب دارها در منطقه جنوب شرق استان تهران(ورامین، پیشوا و پاکدشت)، موقعی که والدین شاگرد برای آغاز تحصیل، فرزند خود را نزد آنها می بردند، اغلب این عبارت را بر زبان می آوردند که " استخوانش از تو و پوست و گوشتش از من"!
جالب اینجاست که مکتب دار تا وقتی که از ولی بچه جدید الورود، عبارت "آملا(آقا ملا) صاحب اختیارید، بچه خودتان است" را نمی شنید، حاضر به پذیرش او نمی شد!
اگر شاگردی در میان شاگردان ملا بود که حتی یکبار هم تنبیه نشده بود، ملا معترض والدین شاگرد می شد و آن را نشانه دیوانه بودن شاگرد می دانست، که چرا یکبار هم تنبیه نشده و مزه چوب ملا را نخورده است".
ملا محمد تقی انصاری؛ اولین مکتب دار جنوب شرق استان تهران
"ملا محمد تقی انصاری"(اولین مکتب دار جنوب شرق استان تهران) در سال 1235 هجری شمسی در پیشوا به دنیا آمد، نزد آخوند ملا شیرمحمد درس خواند، نوجوان بود که پدرش را از دست داد اما استادش که وصی او و خواهر و برادرانش بود، وی را برای ادامه تحصیل به مدرسه مروی فرستاد.
وی 10 سال در مدرسه مروی درس خواند و چندی بعد به زادگاه خود برگشت و مکتبخانه ای تأسیس کرد.
او علاوه بر تدریس، در کارهایی نظیر خرید و فروش املاک و اجرای مراسم عقد و ازدواج بر موازین شرعی، امامت جماعت، خطبه و مجری احکام شرعی نیز فعال بود و در نوشتن خط زیبایی داشته و در این حرفه در منطقه پیشوا و ورامین بی همتا بود.
مکتبخانه "شیخ انصاری" در سال 1260 و در زمانه ای تأسیس شد که در تمام کشور حتی یک مدرسه ابتدایی نبود
در گفتگوی حضوری نگارنده با استاد سعید وزیری، دیگر ورامین پژوه معاصر، در اول مرداد 1391 آمده است: "شیخ انصاری" در سال 1320 هجری شمسی فوت کرده در حالی که در مجموع 85 سال عمر کرد؛ وی بیش از نیم قرن به مکتب داری اشتغال داشت و مکتبخانه ای را که در سال 1260 دایر کرد، در زمانه ای تأسیس شد که نه تنها در ورامین، بلکه در تمام کشور ایران در آن زمان، یک مدرسه ابتدایی وجود نداشت.
زمانی که وی از دنیا رفت، افراد بسیاری در این منطقه نزد وی تلمذ کرده بودند و اسناد و شواهد نشان می دهد که او در تمام منطقه ورامین در این حرفه موفق بوده و افرادی از مکتبخانه مرحوم انصاری توانستند تصدیق شش ابتدایی را کسب کنند".
مدیر و کادر آموزشی دبستان "کوشیار" در سال تحصیلی 48-47 که دبستان به ساختمان دولتی منتقل نشده بود
شکل گیری مدارس در منطقه ورامین و پیشوا
از تاریخ دقیق شکل گیری مدارس در منطقه ورامین اطلاع دقیقی در دست نیست ولی از اسناد به دست آمده می توان حدس زد که اولین مدرسه در سال 1300 شمسی در پیشوا تأسیس شد که مدیر آن "شیخ مهدی شریعت زاده" نام داشته است.
بقیه مدارس، از این مقطع تاریخی به بعد قابل شناسایی هستند؛ اسناد به دست آمده نشان می دهد که دبستان "کوشیار"( توحید) و "شیخ جنید" در شهرهای ورامین و پیشوا از قدیمی ترین مدارس هستند که از سال 1304 هجری شمسی فعال بوده اند.
مدارس دخترانه یک دهه پس از مدارس پسرانه افتتاح شدند
در این مدارس، ابتدا پسرها حق تحصیل داشتند که بعدها در سال 1321، یک دهه پس از آغاز فعالیت مدارس پسرانه، مدارس دخترانه نیز فعالیت خود را در شهر پیشوا آغاز کردند؛ ابتدا دخترها در کنار پسرها فقط در دبستانها درس می خواندند، چون بیشتر از دبستان برای آنها جایگاهی در مدارس نبود!
بدبینی "حاج آقا طاهری" در ورامین به تأسیس دبیرستانهای دخترانه
در صفحه سوم پیش شماره نخست فصلنامه "بهنام" که در پاییز 1390 منتشر شد، در مطلبی تحت عنوان "از مکتبخانه مرحوم شیخ طاهری تا حوزه علمیه امام صادق ورامین"، به قلم نگارنده همین سطور آمده است: "گرچه تعدادی از معلمان اولین مدارس جدید همان ملاها و ملاباجی ها بودند ولی عموما از طرف آنها و روحانیت فعال در منطقه به این مدارس با بدبینی نگریسته می شد.
مرحوم "شیخ محسن طاهری" با نفوذترین روحانی منطقه که روحانی قریب الاجتهاد بود، با فعالیت دبیرستانهای دخترانه مخالفت جدی داشت و تحصیل برای دختران را در سطحی بالاتر از دوره ابتدایی جایز نمی دانست.
او با تحصیلات دبیرستانی پسران نیز چندان موافق نبود و چون در دوره ای از فعالیت خود در ورامین نفوذ زیادی داشت، عموما مریدان او که از اقشار مذهبی و از طبقه متوسط سنتی جامعه بودند، به فرزندان خود اجازه تحصیل در دبیرستان را نمی دادند.
مرحوم "شیخ اسماعیل مهاجری" در شهر پیشوا نیز از مخالفان تأسیس مدارس دخترانه بود
اقشار دیگر ساکن در شهر مثل رعایا، کارگران و... نیز که به قشر کاسب و بازاری به عنوان گروه مرجع می نگریستند، عموما از ثبت نام فرزندان خود در دبیرستانها خودداری می کردند.
در شهر پیشوا مرحوم "شیخ اسماعیل مهاجری"، روحانی شهیری که به دانشمند بودن، سخنرانی ماهرانه و پرهیزکار بودن مشهور بود، راجع به تحصیل در مدارس جدید، نظری مشابه نظر "حاج آقا طاهری" داشت و از آنجا که مدارس ابتدایی در سالهای آغاز فعالیت خود مختلط بود، والدین از ثبت نام دختران خود به خصوص از کلاسهای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی به بعد، پرهیز می کردند.
شرط اداره فرهنگ برای تأسیس مدرسه ابتدایی دخترانه مستقل
شرط اداره فرهنگ نیز برای تأسیس مدرسه ابتدایی دخترانه مستقل، تأمین مخارجی مثل اجاره ساختمان، سوخت زمستانی و... از طرف اولیای دانش آموزان بود؛ به همین دلیل وقتی مردم پیشوا برای تأسیس مدرسه ابتدایی دخترانه داوطلب شده و پرداخت هزینه های فوق را متحمل شدند و موافقت اداره فرهنگ ورامین را با تأسیس مدرسه دخترانه مستقل دریافت کردند، از باب احتیاط که مبادا چنین اقدامی مورد مخالفت مرحوم مهاجری قرار گیرد، یک نفر از زنان تحصیلکرده به نام "ملک خانم" را که مورد اعتماد مرحوم مهاجری و از وابستگان ایشان بود، به عنوان مدیر معرفی کردند".
مرحوم سیدکمال میری مدیر دبستان "کوشیار" در میان دانش آموزان ممتاز پایه های اول، دوم و سوم در سال تحصیلی 48-47
اشتغال دانش آموزان ورامین به کشاورزی و دامپروری مانع تحصیل بود
با تأسیس مدارس جدید در شهرستان ورامین، والدین بچه ها از این مدارس به سردی استقبال کردند زیرا در آن ایام به علت حاکم بودن فضای سنتی بسته و از طرفی مشکلات خاصی که خانواده ها درگیر بودند، اندیشه های جدید شکل نمی گرفتند.
با شکل گیری مدارس جدید، ابتدا به دلیل سیطره مکتبخانه ها در منطقه، با بدبینی تمام به مدارس نگریسته می شد و از طرفی به دلیل اینکه منطقه جنوب شرق استان تهران(ورامین، پیشوا و پاکدشت)، مرکز بزرگ کشاورزی به حساب می آمد، اکثر خانواده ها در این منطقه به حرفه کشاورزی و دامپروری اشتغال داشتند.
بچه ها از دوره طفولیت همواره مجبور بودند که در این امور، یار و همراه پدر باشند و اگر سرپیچی می کردند، چه بسا مورد خشم و غضب والدین قرار می گرفتند و رفتن به مدرسه امری فرعی و غیرمهم به حساب می آمد.
یکی از همین افراد که نمی خواهد نامش فاش شود در گفتگو با نگارنده می گوید: "زمانی که ظهر از مدرسه تعطیل می شدیم، مستقیم باید به صحرا می رفتیم و به کمک پدر می شتافتیم و آخر شب به منزل می آمدیم، آن گاه از فرط خستگی لقمه ای نان می خوردیم و کتاب در دست بدون اینکه وقت کنیم درسمان را بخوانیم، خوابمان می رفت و باز فردا روز از نو و روزی از نو!
تازه، زمانی که به مدرسه می رفتیم، اگر درس بلد نبودیم، معلم مدرسه فلکمان می کرد و ظهر که از مدرسه تعطیل می شدیم اگر دیر به مزرعه می رفتیم، پدرمان ما را فلک می کرد، چون قدیمی ها معتقد بودند بچه باید از کودکی، کار کردن و نان آوری را یاد بگیرد"!
اعتقاد خانها و ملاکان جنوب شرق استان تهران به باسواد شدن فرزندان
گفتنی است، این نوع نگاه به پدیده درس خواندن در قشر خانواده های سنتی غیر تحصیلکرده کم درآمد وجود داشت اما طی مقاطع تاریخی 1300 تا 1350، اقلیتی از خانواده های فئودال و خانهای منطقه ورامین بودند که بچه های خویش را به مدرسه برای ادامه تحصیل می فرستادند، اما اکثریت خانها و ملاکان منطقه باور داشتند که با سواد شدن بچه ها، آنها را تنبل و سایه نشین بار می آورد و این کار به امور کشاورزی و دامپروری لطمه می زند.
اشتغال پسران در این گونه امور بیشتر از دختران بود، زیرا اکثریت مردم جنوب شرق استان تهران باور داشتند که دختران باید کارهای خانه داری و قالیبافی یاد بگیرند تا بتوانند در آینده، کدبانوی خوبی بشوند و پسران نیز بتوانند کشاورزان و دامپروران موفقی از کار در بیایند!
این گونه باورهای سنتی عرفی در کنار باورهای مذهبی، اساس اعتقادات اکثریت مردم منطقه جنوب شرق استان تهران(ورامین، پیشوا و پاکدشت)، در ابتدای آن دوره های تاریخی به حساب می آمد که بعدها با افزایش جمعیت و تغییر و تحول آموزش و پرورش و شکل گیری نسل جدید تحصیلکرده در منطقه ورامین، پیشوا و پاکدشت، مقداری از اعتقادات سنتی رنگ باخت.
تأسیس اولین مدارس ابتدایی در روستاهای ورامین
طی سالهای 1310 تا1320 اولین مدارس در روستاهای ورامین به وجود آمد و خیرانی پیدا شدند که زمین یا ساختمان در اختیار اداره آموزش و پرورش قرار دادند.
تعدادی از کارکنان دبستان "کوشیار" در دهه 50 و بعد از انتقال این مدرسه به ساختمان دولتی؛ نفرات نشسته از راست به ترتیب: رحمت الله فرجی، مرحوم علیدایی، مرحوم لطف الله علیدوستی(مدیر مدرسه)، مرحوم عباسعلی اشجع زاده(مدیر مدرسه در سالهای قبل از انقلاب) نفرات ایستاده: مرحوم خسروی(خدمتگزار)، قالیشورانی، مرحوم حاج نوروزعلی معاف، سید جواد دلاوری، عالی مهر و پسر مرحوم علیدوستی.
طی آن مقطع تاریخی، نخستین دبستانها در ورامین، پلشت(پاکدشت)، پوئینک، خاوه، پیشوا، جلیل آباد، جوادآباد، رین و باجک، حصار امیر، ایجدانک، آبباریک و شعیب آباد شروع به کار کرد.
تأسیس اولین دبیرستان در ورامین
به نوشته استاد سعید وزیری در صفحه 82 کتاب "ورامین در آیینه تاریخ معاصر" که چاپ اول آن در سال 1391 توسط "نشر لوح زرین" منتشر شده، " در سال تحصیلی 27-1326 اولین کلاس "اول متوسطه" در ورامین افتتاح شد؛ این دبیرستان یک کلاسه ضمیمه دبستان "کوشیار" بود.
"اکبر فرجی" که در سال تحصیلی 27-26 در کلاس اول دبیرستان کوشیار به تحصیل اشتغال داشت، اولین لیسانسه منطقه بود که در سال 1335 به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و در سال 1373 به افتخار بازنشستگی نائل شد".
تأسیس اولین دبیرستان در پیشوا
در صفحه 81 همان کتاب نیز استاد وزیری نقل کرده که "حاج علی اصغر جنیدی در سال 1330 با اختیار گذاشتن منزل مسکونی خود برای تأسیس دبیرستان، باعث شد تا علاقه مندان به تحصیل بتوانند به دبیرستان راه یابند.
در شهر پیشوای آن مقطع تاریخی، "غلامرضا رازی" فرزند سعید رازی، نخستین پیشوایی بود که به اخذ لیسانس نائل شد".
تأسیس دانشسراهای مامازند( پاکدشت)
استاد وزیری در صفحه 84 کتاب "ورامین در آیینه تاریخ معاصر" آورده که "دانشسرای کمک آموزگاری که ابتدا در روستای باغخواص حضور فعال داشت، در سال 27-1326 در حومه روستای بزرگ مامازند(پاکدشت) شروع به کار کرد که این دانشسرا، از فارغ التحصیلان رشته ابتدایی برای آشنایی با فن آموزگاری، هر ساله تعدادی دانش آموز می پذیرفت".
اولین دانشسرای پاکدشت به دانشگاه ابوریحان فعلی تبدیل شد
استاد وزیری ادامه داده است: "در سال 1330 دانشسرای کشاورزی نیز در حومه روستای بزرگ مامازند شروع به کار کرد؛ این دانشسرا به تربیت و پرورش معلمان کشاورزی مشغول بود که با گذشت زمان، این مرکز آموزشی با نفوذ "اصل چهار ترومن" تبدیل به "دانشگاه سپاهیان انقلاب" شد و هم اکنون نیز با عنوان دانشگاه ابوریحان به فعالیت مشغول است".
"کنگرلو" تنها معلم بازمانده تاریخ معاصر جنوب شرق استان تهران
بی شک، شغل معلمی، شغل انبیاست که به آدمی درس دانایی، آگاهی و رهایی از نادانی می آموزد، به همین خاطر طی دوره تاریخی 1300 تا 1350 تنها مدرس زنده و بازمانده بوستان معرفت و دانایی، امروزه کسی نیست جز "محمد کنگرلو" که با خود کوله بار تجربه و معرفت دورانهای تاریخی را تا به امروز از آن روزگاران به همراه دارد.
وی در سال 1310 متولد شده و از سال 1327 تدریس را شروع کرده و به مدت 50 سال بی وقفه به تدریس ریاضی مشغول بوده است و تنها معلمی است که از آغاز شکل گیری مدارس هنوز در قید حیات است.
همچنین می توان از کسانی چون حسین اشتری، معماری، عباس جنیدی، شریعت، اسماعیل نظری، امیر جمشیدی، علی اصغر کرمانشاهی، محمدباقر محمدی، اکبر تاجیک، حاج حسن شیرکوند، حسین گتمیری(که به تازگی از دنیا رفت) نیز به عنوان معلمان قدیمی نسل اول آموزش و پرورش ورامین نام برده و یاد کرد.
تأثیر مکتبخانه ها در حوزه تعلیم و تربیت
به هر حال، مکتبخانه ها در سیر حرکت تاریخی خویش از تأثیرات و جایگاه برجسته ای در حوزه تعلیم و تربیت در جنوب شرق استان تهران(ورامین، پیشوا و پاکدشت)، برخوردار بودند که بعدها با پیدایش و تأسیس مدارس در ایران که با مقاومت جامعه سنتی روبرو شد، حوزه نفوذ مکتبخانه ها نیز کم کم از رونق افتاد.
سرانجام نهاد مدارس در مقابل مکتبخانه ها رونق بیشتری گرفتند و در کل جامعه ایران گسترش و توسعه پیدا کردند، اما تأثیرات رفتار آموزشی اشتباه نهاد مکتبخانه ها مانند ادب کردن دانش آموزان که از مکتبخانه ها در مدارس به ارث رسیده بود، در مقاطعی، در مدارس نیز پیگیری می شد.
مدارس کم کم به لحاظ آموزش به شیوه مدرن، منطقه سنتی جنوب شرق استان تهران(ورامین، پیشوا و پاکدشت) را در طی سالهای 1330 تا 1350 با دستاوردهای جامعه مدرن آشنا کرد که با تأسیس نهادهای مدرن در شهرستان مثل ادارات، کارخانجات صنعتی قند، روغن کشی و... و افزایش قشر تحصیل کرده این منطقه، دستاوردهای جامعه مدرن در نظام آموزشی نیز آشکار شد که از بطن آن، روشهای آموزشی نوین و ظهور مدارس جدید غیرانتفاعی، رشته های صنعتی در هنرستانها و کار و دانش و..... به منصه ظهور رسید.
گزارش: احسان تاجیک
نظر شما