به گزارش خبرگزاری مهر، سرگئی مارکوف در مطلبی در همین رابطه تحت عنوان "آزادی بدون نیکی، شرارت است" در روزنامه "نزاویسیمایا گازتا"می نویسد: جدیداً حکم دادگاه به اعضای گروه "پوسی رایوت" صادر شد که به دو سال حبس محکوم شدند. این حکم در رسانههای گروهی و در جامعه بحث عظیمی برانگیخت و بدین وسیله انرژی زیادی را که در جامعه اندوخته شده است، آزاد کرد. این یکی از آن موارد است که دو موج اجتماعی بلند شده و با هم برخورد میکنند.
سرگئی مارکوف می نویسد: این قضیه خیلی ساده شروع شد؛ سه دختر سعی کردند به هر وسیله ممکن شهرت و پول به دست آورند. آنها در موزهها صحنههای مبتذل جنسی بر پا می کردند و در وسایل نقلیه عمومی و در میدان سرخ به اجرای کنسرت می پرداختند که با استفاده از این فعالیتها به تدریج در میان طرفداران "هنر معاصر" مشهور میشدند. در حال حاضر هنرمندانی که استعداد ندارند، به اعمال تحریک آمیز دست میزنند. بالاخره این گروه تصمیم گرفتند به قوی ترین ارکان کشور یعنی کلیسای ارتدوکس و رئیس جمهوری اهانت کنند تا بدین وسیله تحریکات آنها ابعاد بزرگتری کسب کند.
این روزنامه می نویسد: مردم در این کشور برای مخالفان و هنرمندان حق انتقاد از هر کس از جمله از ولادیمیر پوتین را قائل هستند. ولی بی حرمتی به مقدسات دینی را غیرمجاز میدانند، چرا که بسیاری از مردم دیندار بوده و در شرایطی که نمیتوانند به کسی امید ببندند به خدا توکل میکنند. حادثه در کلیسای مسیح منجی در مسکو موج شدید اعتراضات را بر انگیخت. بعد از این اعتراضات شدید بود که تحقیقات در این پرونده شروع شده و اعضای "پوسی رایوت" بازداشت شدند.
این روزنامه در ادامه به خود داری این افراد از توبه اشاره می کند و می نویسد: اعضای گروه که از طرف دیگران تحریک و هدایت میشوند، به جای اقرار به تقصیر با نهایت تکبر خود را به سقراط و داستایوسکی تشبیه کرده و از توبه خودداری کردند. در همین حین در کشور موج متقابل سیاسی یعنی موج حمایت از آنها بلند شد که کسانی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور و ریاست کلیسای روسیه را به خاطر اتحاد با حکومت دوست ندارند و از تقویت بیش از حد نقش کلیسا در کشور میترسند و نمیخواهند که کلیسا به بخش عقیدتی حزب "روسیه واحد" تبدیل شود، این موج را بلند کردند. مخالفانی که قبل از آن نمیدانستند از منابع و انرژی سیاسی خود چگونه استفاده کنند ولی میدانستند که باید فعالیت بکنند. از این حادثه به عنوان بهانه استفاده نمودند.
نزاویسمیایا گازتا در بخش دیگری از این مطلب آورده است: آنچه که اوضاع را شدت میبخشد، این است که مخالفان در روسیه افراطی تر میشوند. آنها نه فقط با حکومت مخالفت میورزند بلکه حاضرند قوانین مدنی را تغییر دهند. همین گروه سعی میکنند نقش کلیسای ارتدوکس روسیه را کاهش دهند، زیرا کلیسا را حامل این قانون مدنی میدانند.
نویسنده می نویسد: در قضیه "پوسی رایوت" مشخصات دیگر مخالفان ما بروز کرد. مخالفان در شرایط جهانی شدن از حالت نیروی مستقل داخلی در آمده و بیش از پیش به حمایت سیاسی، مالی و عقیدتی خارجی متکی میشوند. بخشی از مردم اعتقاد قلبی دارند که روسیه باید اصالت خود را حفظ کرده و به کشور نیرومند و مدرن اروپایی تبدیل شود، ولی در کنار آنها در کمیتههای مختلف مخالفان سیاستبازانی نشستهاند که به مراکز ژئوپلتیکی خارجی وابسته هستند. هدف این مراکز، تبدیل کردن روسیه به کشور ضعیف و وابسته است. هدف آنها، بیرون راندن ملت و دولت روسیه از سیاست جهانی است که در سالهای 1990 تقریباً همین وضع مشاهده می شد. آنها از پرونده قضایی درباره تخلف سه زن ناکام در کلیسا استفاده کردند تا علیه کلیسای ارتدوکس روسیه، اسقف اعظم و ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه جنگ تبلیغاتی جهانی بر پا نمایند. بعد از آنکه "ستارههای فرهنگ پاپ" خارجی که با استفاده از شوهای ضد اخلاقی میلیونها دلار به جیب زدند، به حمایت از "پوسی رایوت" ملحق گردیدند، میلیون ها نفر ارتدوکس متوجه شدند که کار این سه نفر در ساختمان کلیسا تنها نتیجه حماقت آنها نبود بلکه باید به عنوان بخشی از برنامه زیرکانهای در جهت ویران کردن کلیسای ارتدوکس روسیه به عنوان حامل هویت ملت روسیه تلقی شود. لذا حمایت خارجی از "پوسی رایوت" هر چه بیشتر باشد، جامعه روسی بیش از پیش تأکید میکند که "حکومت روسیه باید جلوی جنگ اهانت به مقدسات ارتدوکس را بگیرد."
نظر شما