وقتي مجموعه تلويزيوني " شب دهم " توليد و از تلويزيون پخش شد، به خصوص اينكه اين سريال يك اثر مناسبتي هم به شمار مي رفت، شخصيت هاي قديمي و كليشه اي فيلم هاي ايراني دوباره زنده شدند. به اين نوع شخصيت ها لمپن يا افراد كوچه - بازاري اطلاق مي شود. از طرف ديگر، استقبال قابل توجهي كه از سوي مخاطبان و برنامه ريزان تلويزيون نسبت به اين نوع شخصيت ها به وجود آمد، شرايطي را فراهم نمود كه تهيه كنندگان، نويسندگان و كارگردان هاي تلويزيوني - خواسته يا ناخواسته - به سمت استفاده گسترده از اين شخصيت ها پيش بروند و اين مساله آنقدر عمومي شد كه طي سال 83 بيشتر آثار بلند تلويزيوني بر اساس همين نوع شخصيت ها شكل گرفتند.
مجموعه " خوش ركاب " هم از جمله آثاري بود كه به افرادي پرداخت كه هر چند به مفهوم واقعي كلمه لمپن نبودند. اما افكار، پوشش، گفتار و اعمال چنين شخصيت هايي را تداعي مي كردند. اما امسال اين وجه در مجموعه " خوش غيرت " بسيار نمايان شده است و شخصيت عزتي چنان به سمت افراد لوطي مسلك و لمپن گرايش پيدا كرده است كه از شكل سبيل و نوع گفتار گرفته تا عملكردش تحت تاثير اين نوع شخصيت ها قرار دارد. حتي صحنه حضور عزتي در قهوه خانه كاملا" چنين وضعيتي را به ذهن منتقل مي كند.
استفاده از شخصيت هايي با ويژگي هايي كه از آن نام برده شد يك ايراد بسيار بزرگ دارد. اين نوع كاركتر هر چند كه از بطن جامعه برآمده است و مجموعه اي از صفات مثبت انساني همانند دوري از دروغ گويي و ريا، كمك به همنوع، ناموس پرستي، توجه به حفظ كشور و ... را در خود دارد، اما پشتوانه اخلاقي و معنوي اين نوع افراد معمولا" بسيار عاميانه، ضعيف و دور از صفات روحاني و ديني قابل اعتنايي است. از طرف ديگر، اين افراد در ذات خود از ادبيات و كلامي استفاده مي كنند كه در جامعه امروز ما اگر نگوييم مطرود و غير قابل قبول است، ولي به هر حال يكي از صفات نه چندان خوشايند به شمار مي رود.
شخصيت آتقي و به خصوص عزتي هم در مجموعه " خوش غيرت " به شكل مستقيم و غير قابل انكاري متاثر از اين نوع شخصيت ها است. اين كاركترها در اصل افرادي بي پايه هستند. آنها اعتقادات خود را به صورت سنتي كسب كرده اند و در عمل از مسايل عميق ديني دور هستند. اين مساله مي تواند بر روي مخاطب دو تاثير منفي داشته باشد. نخست اينكه، بروز و ظهور افرادي در جامعه را باعث شود كه به زعم خود را صواب را طي مي كنند و در پي به دست آوردن نيكي و رستگاري هستند. اما در عمل از صفاتي پيروي مي كنند كه همواره در سطح باقي مي ماند. نكته ديگر اينكه توجه افراطي به اين شخصيت ها و به عبارتي تطهير آنها مي تواند اين انديشه را شكل دهد كه از هر راهي مي توان طريق راستي و درستي را پيش گرفت بي آنكه به آداب و آموزه هاي واقعي انديشه و روح توجه كافي نشان داد.
اين سريال يك ايراد ديگر در عرصه شخصيت پردازي دارد كه با وجود تلاش نويسنده و كارگردان براي ارتقا سطح شخصيت پردازي و روابط افراد با يكديگر به هر حال چندان جالب توجه نيست. يعني در داستان افرادي وجود دارد همانند همسر آتقي، دختر كوچكش ( سحر)، خاله عزتي و حتي جواد ( پسر آتقي ) كه در عمل بود و نبودشان در قصه تاثير چنداني ندارد. انگار اين شخصيت ها خلق شده اند تا به عبارتي نمك داستان باشند. اما اين مساله در برخي اوقات از ضعف داستان پردازي و در عمل كش آمدن قصه حكايت دارد. براي نمونه در قسمتي از سريال كه سحر واسطه برگشتن برادرش به خانه مي شود، حضور و ديالوگ هاي او به قدري بي اهميت هستند كه حتي اگر به طور كلي از اين قسمت بيرون آورده شوند، هيچ تاثير منفي بر داستان نمي گذارند يا در يكي از قسمت هاي اين سريال جواد كه به خاطر نصب وسايل دريافت ماهواري از سوي پدرش طرد شده است، چنان به سرعت، بدون مقدمه و بي جهت تحول پيدا مي كنند كه بيننده متعجب مي شود.
در اين سريال حتي حضور پويا اميني به عنوان داماد آتقي بسيار بي منطق و به دور از سير واقع گرايانه قصه است. چون با آنكه جرقه اوليه وقايع را اين جوان به وجود مي آورد و به آتقي پيشنهاد جمع آوري دارو براي مجروحين عراقي را مي دهد و به عبارتي از اين طريق انگيزه اصلي حركت را ايجاد مي كند. اما به اگر جاي اين شخصيت هر كاركتر ديگري گذاشته شود يا حتي اگر به جاي حضور اين شخصيت مساله جمع آوري هر نوع ديگري مطرح شود، باز هم در روند شكل گيري داستان خللي ايجاد نمي كند.
به نظر مي رسد بيشترين دليل و انگيزه وقوع مسايل و رويدادهاي مختلف در قصه ايجاد موقعيت هايي است كه به خنده تماشاگر منجر شود و بتواند بر لب او خنده اي را به وجود بياورد. اين مساله هر چند كه انگيزه مثبت و خوبي به شمار مي رود، اما مي تواند به سطحي شدن و پايين آمدن كيفيت اثر منجر شود.
سريال " خوش غيرت " يك ايراد بزرگ ديگر هم دارد كه به روند قصه پردازي آن بر مي گردد. اين مجموعه از ريتم بسيار كند و كشداري برخوردار است كه اين مساله به حال و هواي قصه مربوط نمي شود. چون برخي از آثار، به خصوص مجموعه هاي تاريخي و عاطفي به دليل تاثير گذاري بيشتر بر مخاطب و ارايه جزييات دچار ريتم كند مي شوند. اما در اين مجموعه چون وقايع اندك و پيش پا افتاده هستند، شخصيت ها دچار ديالوگ گويي هاي بيهوده و طولاني مي شوند تا به طريقي زمان هر قسمت را پر كنند. اين مساله هم باعث مي شود تا ريتم آرام شود.
البته از اين مسايل كه بگذريم مجموعه " خوش غيرت " از نكات مثبت و خوبي هم برخوردار است. يكي از مهمترين ويژگي هاي اين اثر مخاطب پسندي آن به شمار مي رود. البته با اينكه مخاطب محك و گزينه چندان خوبي براي تعيين كيفيت يك اثر نيست، اما به هر حال چون يك مجموعه تلويزيوني ساخته مي شود تا مخاطب خود را بيابد، بايد مساله توجه به مخاطب جدي گرفته شود. يكي از دلايل مخاطب پسندي اين اثر به استفاده خوب از بازيگران اثر بر مي گردد. انتخاب درست بازيگرها و هماهنگي آنها با شخصيت هاي داستاني، شرايطي را به وجود مي آورد كه قصه و وقايع آن باورپذيرتر باشد و به دل بيننده بنشيند.
ديگر نكته قابل توجه در اين سريال فضا سازي قصه و چهره پردازي مناسب است. در اين اثر شخصيت ها به نسبت خصوصياتشان آراسته شده اند و جلوه مناسبي از كاركتر خود را نمايان كرده اند. همچنين فضا سازي و طراحي مناسب صحنه و لباس اين افراد باعث شده است تا شخصيت ها بيشتر واقعي به نظر برسند و در برقراري ارتباط با مخاطب موفق باشند.
نظر شما