به گزارش خبرنگار مهر، استاد علی اکبر مرادی، استاد برجسته و منحصر به فرد تنبور ایران که اصالتا کرمانشاهی است پس از اجرای باشکوه خود در آمریکا مستقیم به دیارش آمد تا اینبار در دیارش هنر نمایی کند.
با اعلام این خبر به سراغ وی رفتیم تا علت حضورش را در کرمانشاه جویا شویم.
وی در پاسخ به سوال گفت: من هنوز هم در کرمانشاه زندگی می¬کنم، ولی همیشه در سفر هستم و حدود سه ماه نیز برای اجرای موسیقی مقامی به آمریکا سفر کرده بودم اما از چندی پیش تصمیم داشتم پس از ماه مبارک رمضان کنسرتی را در کرمانشاه برگزار کنم که به دلایلی مقدور نشد و هم اکنون به دعوت حوزه هنری استان کرمانشاه برای اجرای کنسرت موسیقی مقامی دعوت شدم که پذیرفتم و به پیشنهاد خودم نیز قرار بر این شد که کنسرتی پژوهشی باشد تا علاوه بر اجرای کنسرت کلاسی آموزشی برای شرکت کنندگان نیز باشد و تا حدی نیز موسیقی مقامی را بشناسانیم.
با توجه به توانایی ها و موفقیت هایی که در عرصه های مختلف بدست آوریده اید، پیشنهاداتی برای مهاجرت به خارج از کشور به شما شده، به چه دلیل نپذیرفتید؟
همانطور که قبلا گفتم من اصالتا کرمانشاهی هستم و هنوز هم در کرمانشاه زندگی می کنم و 30 سال نیز در این دیار معلم بوده ام و یکی از مهمترین دلایلی که من نمی توانم از کرمانشاه مهاجرت کنم عشقی است که به زادگاه و مردمم دارم چرا که من و اجدادم در این استان به دنیا آمده ایم و پرورش یافته ایم و همه خاطرات من اینجاست و برای این مسئله دلیل منطقی نمی توانم بیاورم و مهمترین دلیل آن عشق است.
با توجه به اینکه امکانات زیادی در خارج از کشور برای شما وجود دارد تنها دلیل نرفتنتان عشق و علاقه است یا اینکه دلایل دیگری نیز دخیل است؟
همانطور که همگان می دانند اهالی فرهنگ و هنر این سرزمین به خاک و مردمشان عشق می ورزند و مسلما خواهان پیشرفت آنان هستند، البته شاید در این بین تعدادی نیز وجود داشته باشند که به مقام و ثروت اهمیت بیشتری بدهند اما عقیده من بر این است که اکثر اهالی فرهنگ و هنر این عشق را دارند و دوست دارند که این عشق و هنر را به نسل های بعد منتقل کنند و به همین دلیل اکثر اینان در همین سرزمین و زادگاه خود به سر می برند و البته این جوهره عشق در قدیمی های عرصه فرهنگ و هنر برجسته تر و پررنگ تر است. و یک مثل معروف نیز هست که می گوید» کجا خوش است، آنجا که دل خوش است« و من اینجا دلخوشم پس دلیلی برای رفتن نمی بینم.
کرمانشاه در چه جایگاهی از نظر موسیقی قرار دارد؟
خوشبختانه پتانسیل های خوبی از نظر موسیقی در کرمانشاه وجود دارد و با توجه به سبک های مختلف موسیقی خصوصا موسیقی مقامی که در این دیار نواخته می شود می توان گفت دارای جایگاه مناسبی است.
تاکنون برای پرورش این هنر در استان چه اقداماتی شده؟
متاسفانه آنچنان اقدامی صورت نگرفته، یعنی با توجه به پتانسیل های موجود مکانی برای پرورش این استعداد و پتانسیل ها وجود ندارد یعنی در حال حاضر در کرمانشاه نه هنرستان موسیقی وجود دارد نه دانشکده موسیقی و نه حتی یک برنامه مدون برای این امر و تنها گه گاهی جسته گریخته برنامه هایی در این زمینه اجرا می شود.
پیشنهاد شما برای محقق شدن این امر و پرورش این استعدادها چیست؟
به نظر بنده ارگان هایی که متولی فرهنگ و هنر هستند باید با برنامه ریزی صحیح و اصولی امکانی را برای پرورش و شکوفایی این استعدادها خصوصا در جوانان بوجود آورند تا بتوان علاوه بر غنی سازی جوانان از موسیقی آنان را از فرهنگ های دیگر بی نیاز کنیم چرا که در زمینه موسیقی ایران و خصوصا کرمانشاه بسیار غنی و دارای پتانسیل های بالایی است.
استاد مقداری هم از کنسرت پژوهشی موسیقی مقامی بگویید و اینکه چگونه کنسرتی است؟
کنسرت پژوهشی به کنسرتی گفته می شود که در آن علاوه بر توضیح یک مقام نمونه ای از آن نیز به شرکت کنندگان ارائه می شود و کنسرت در دست اجرای ما مربوط به موسیقی مقامی کردی است.
موسیقی مقامی چطور موسیقی است و چه تفاوتی با ردیف دارد؟
نوعی از موسیقی است که مستقل است یعنی هر مقام بک نغمه مستقل دارد که قدمت آن بیشتر از دستگاه هاست، تا حدی نیز به هم شبیه هستند اما هر مقام شخصیتی مربوط به خود دارد و اما ردیف، مجموعه نواها و نغمه هایی است که در یک فرکانس و مد موسیقیایی مشخص به صورت متوالی قرار دارند.
موسیقی ملی چگونه موسیقی است؟ ایا مربوط به منطقه خاصی است؟
اشتباهی که در ذهن اکثر مردم وجود دارد این است که موسیقی ملی تنها یک نوع مشخص است در صورتی که موسیقی ردیف یا دستگاهی بخشی ارزشمند از موسیقی ملی ما است، موسیقی آذری، کردی، ترکمن، بلوچ، مازندرانی و... نمونه های مختلف موسیقی مقامی است و مجموع اینها موسیقی ملی ما را تشکیل می دهند و تنها مربوط به یک منطقه خاص نیست و حتی در خود استان ما که موسیقی مقامی وجود دارد خود دارای زیر مجموعه های مختلفی است که در این بین می توان به مقامات هوره، مور، سیا چمانه، تنبور و هزاران هزار ملودی محلی دیگر اشاره کرد.
نظرتان در خصوص ارکست ملی چیست؟
به نظر بنده ارکست ملی ایران اصلا ملی نیست، چرا که علاوه بر استفاده از ابزار آلات غربی نوازندگان این سازها نیز تحصیلکرده آموزشکده های موسیقی غربی هستند که با موسیقی ایرانی آشنایی ندارند و تقریبا هیچ نشانی از موسیقی های ایرانی در آن دیده نمی شود و البته باید این را بگویم که نواختن موسیقی ایرانی تنها با ابزار آلات موسیقی ایرانی امکان پذیر است.
شما به عنوان یک استاد منحصر به فرد تنبور علاوه بر آلبوم های تولید شده اثر مکتوبی نیز برای آموزش به علاقه مندان این هنر دارید؟
حدود 5 ماه است که یک کتاب آموزشی در دست چاپ دارم که منتظر جواز چاپ آن هستم و البته علت این تاخیر ارشاد در صدور جواز را نیز نمی دانم چرا که این کتاب تنها یک کتاب آموزش موسیقی است و زیانی را متوجه جامعه نمی کند.
استقبال مخاطبین از اجرای شما در آمریکا چگونه بود؟
در آمریکا 5 برنامه داشتیم که در آن علاوه بر استفاده از ساز تنبورکه یک ساز کهن ایرانی و دارای هویت است بخشی از اشعار شاعران فارسی و کردی زبانی ایرانی نیز در قالب آواز به اجرا در آمد و این باعث شد که از استقبال خوبی برخوردار باشد.
علیاکبر مرادی، تنبورنواز برجسته و توانا، در سال 1336 در ایل گوران کرمانشاه متولد شد. وی نواختن تنبور را از هفت سالگی نزد درویش علی میردرویشی آغاز کرد و سپس از محضر استادان بزرگ تنبور از قبیل سید ولی حسینی، سید محمود علوی، آقا میرزا سیدعلی کفاشیان و کاکیا... مراد کسب فیض نمود. او اولین فعالیت هنری خود را با تکنوازی تنبور
در زادگاهاش در 14 سالگی اجرا نمود و نخستین گروه تنبورنوازی را درسال1352 پایهگذاری کرد. بعد از انقلاب و تا سال 1359 وقفهای کوتاه به خاطر تحصیل برایش پیش آمد و از آن زمان به گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری پیوست. و سالیان سال عضو فعال گروه تنبور شمس بود.در سال 1370موفق به کسب مقام نخست اجرای تنبور و دیپلم افتخار شد و در سال 1381 از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان کشور به وی درجه دکتری افتخاری اعطا گردید. استاد مرادی ضمن اجرای کنسرتهای بیشمار در جشنوارهها و کشورهای مختلف جهان آثار بسیار ارزندهای همچون تریکهحانه، سحرواران، سیروان، مهجوری، مهر و ماه، سماع مستان، در آیینه آسمان، نسیم گندمزار، یارآسمانی، مقامات مجلسی تنبور و... از خود بر جای گذاشته است.
مرادی در چندین فستیوال جهانی از جمله فستیوال اوینون )Avenien( در فرانسه، گریک )Greec( در اسپانیا و )Flag( ایتالیا شرکت نمود. مرادی از معدود هنرمندانی است که هنوز فراموش نکرده در این سرزمین، یعنی کرمانشاه وظایفی دارد و شهرت را برای دوریگزیدن از مردمان شهرش بهانه نکرده است.
گفتگو: طیبه قدمی
نظر شما