پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۱۲ شهریور ۱۳۹۱، ۸:۰۴

تحلیل مهر/

نقش مدیران فرهنگی در صنعت فرهنگی

نقش مدیران فرهنگی در صنعت فرهنگی

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: از آنجائی که جنس صنعت فرهنگی از مقوله فرهنگ است طبیعی است مدیران فرهنگی به عنوان اصلی ترین متولیان این صنعت باید در کشور نقش آفرین باشند. از سوی دیگر ضعف در برنامه ریزی و توسعه این صنعت در کشور نیز می تواند از چالش های اساسی مدیران فرهنگی محسوب شود.

آسیب شناسی صنعت فرهنگی به عنوان هدفی استراتژیک که خود زمینه ساز و تامین کننده سایر ابعاد صنایع فرهنگی است، چالش پیش روی مدیران به ویژه مدیران فرهنگی در همه سطوح است؛ چراکه دستیابی به افق ترسیم شده در چشم انداز بیست ساله(ایران1404)و نیز تامین اهداف برنامه های توسعه پنج ساله به طور چشمگیری نسبت به آن وابستگی نشان می دهد.

اهمیت و جایگاه این مقوله در فرایند توسعه ملی به ویژه توسعه پایدار، تا بدانجاست که هم اکنون به عنوان مسئله ای مهم در حوزه مدیریت فرهنگی و اجرایی کشور خصوصاً در سطح سازمان های فرهنگی، ضرورت ها و الزامات خاص برنامه ای یافته است.

انتظار می رود برنامه ریزان و مدیران فرهنگی با طراحی سیاستها، برنامه ها و اقدامات موثر نسبت به صنایع فرهنگی در قالب حق دسترسی عادلانه به امکانات، فضاها، محصولات و خدمات فرهنگی و هنری اقدام نمایند.

در واقع اصطلاح «مدیریت فرهنگی» در برگیرنده دو مفهومی است که باید از یکدیگر متمایز شوند:

1ـ نخست بر مفهوم هیأت اجرایی در امور فرهنگی. این هیأت معمولاً یک سازمان دولتی، نیمه دولتی یا شبه دولتی است که می‌تواند در فعالیت‌های خود با بخش خصوصی یا حتی‌ بخش تجاری مشارکت کند و یا امور فرهنگی را کلاً به این بخش‌ها واگذار نماید.

2ـ دوم اصطلاح مدیریت فرهنگی به طور تلویحی، مؤید این نکته است که حتی در ساده‌ترین جوامع انسانی هم انجام فعالیت‌های انسانی نیازمند مدیریت است؛ یعنی افرادی باید مسئولیت سازمان فعالیت‌های انسانی را بر عهده داشته باشند.

اصولاً در تمامی کشورها دو نوع مدیریت فرهنگی وجود دارد:

 ابتدا، مدیریت فرهنگی عمومی، دولتی یا شبه دولتی که معمولاً در سه سطح مختلف ملی، منطقه‌ای و محلی وجود دارد. توزیع مسئولیت بین این سطوح، معمولاً به میزان تمرکزگرایی یا تمرکززدایی قدرت سیاسی بستگی دارد.

دیگری، مدیریت مجامع، سازمان‌ها، نهادها و انجمن‌های فرهنگی، صرف‌نظر از پایگاه اجتماعی، وظایف، اندازه و اهمیت آنها.

هر دو نوع مدیران فرهنگی، وظیفه بهره‌برداری از منابع برای پیشبرد سیاست‌ها را بر عهده دارند. مدیریت فرهنگی در بر گیرنده ابزارهایی برای پیشبرد یک سیاست فرهنگی در تمام سطوح است. این ابزارها در کشورهای مختلف و برحسب سیاست‌های مختلف ممکن است ویژگی‌های متفاوتی داشته باشند.

الگوهای سازمانی متفاوت مدیریت فرهنگی نیز براساس معیارهایی همچون متمرکز بودن یا فدرال بودن ساختار سیاسی، تمرکز یا عدم تمرکز اقتصادی و . . . متمایز می‌گردند.

کد خبر 1686079

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha