پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۲ شهریور ۱۳۹۱، ۹:۱۰

پرونده ای برای "مرگ"-5/

مرگ از دید یک روستایی تا یک فیلسوف/ خودکشی پایان دادن به یک نعمت است

مرگ از دید یک روستایی تا یک فیلسوف/ خودکشی پایان دادن به یک نعمت است

یک عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه همه انسان‌ها آگاهی از مرگ دارند ولی کاربست از آگاهی یا شدت و مراتب آن کم و زیاد خواهد بود، گفت: به همین خاطر تأثیر آن در زندگی و سبک زندگی که اختیار می‌کند متفاوت خواهد بود. گاهی وقت‌ها انسان دچار غفلت می‌شود.

دکتر "قاسم پورحسن" عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با مهر در مورد تأثیر "مرگ آگاهی" بر سبک زندگی گفت: طبیعتا مرگ همیشه پرسش انسان‌ها بوده است. درست است که عموم انسان‌ها توجه فلسفی به مسأله مرگ ندارند، اما در نهایت رویکردی که در حیات خودشان نسبت به زندگی دارند متأثر از آگاهی‌شان از مسأله مرگ است.

وی با بیان اینکه توجه به موضوع مرگ می‌تواند فهم ما نسبت به مرگ و نسبتی که با زندگی خواهیم داشت را شکل دهد، افزود: حقیقت این است که عموم انسان‌ها حقیقت مرگ را یکسان نمی‌نگرند، یعنی یک انسان روستایی اگر در دوره و قلمرو نگاه بدبینانه قرار گیرد یا اگر در مکتبی مانند مکتب هندوئیسم قرار گیرد وقتی که از او پرسیده می‌شود که چرا چنین زندگی‌ای را انتخاب می‌کنید که توأم با ریاضت است او طبیعتا همان پاسخی را می‌دهد که فیلسوف هندوئیسم دارد پاسخ می‌دهد یعنی او معتقد است دنیا ارزشی ندارد.

پورحسن در ادامه سخنانش اظهار داشت: او می‌گوید که پایان انسان‌ها همین خواهد بود لذا نگاه بدبینانه‌اش در سراسر زندگی‌اش غلبه دارد ولی وقتی سراغ یک انسان ساده الهی می‌روید می‌بینید که او به پاداش اخروی و زندگی دیگر و به حیات مجدد و استمرار زندگی خواه ناخواه توجه دارد لذا معتقد است که پاداش اخروی نتیجه اعمالی است که انسان در دنیا انجام می‌دهد. حیاتی که بر می‌گزیند و رفتارهای اخلاقی که خواهد داشت.

این محقق و استاد دانشگاه بیان کرد: توجه به دیگران و کمک به آنها، توجه به خویشتن و توجه به اینکه اعمال غیر اخلاقی از او سر نزند و یا توجه به اینکه حقوق انسان‌ها و حقوق الهی مهم است و ... اینها سبب می‌شود که سبک زندگی او در نسبت با پاداش اخروی(بهشت، جهنم، عذاب، عقاب و ثواب) قرار گیرد، لذا زندگی را نه براساس زندگی بدبینانه که پایان حیات انسانی خواهد بود، بلکه بر این اساس که این زندگی بخشی از زندگی بزرگی است که او در انتظارش در آخرت است؛ همان تعبیری که در دیدگاه فیلسوفان مطرح کردم که انتقال می‌دانند ممکن است او تعبیر فلسفی انتقال را مطرح نکند، اما معتقد است که بعد از این دنیا حیات دیگری خواهد داشت. بعد از این دنیا پاداش و ثواب و عقابی خواهد بود. بنابراین یک فرد عادی ممکن است پرسش‌های فلسفی نپرسد ولی از مرگ و از نسبت مرگ با زندگی که در پیش می‌گیرد می‌پرسد.

وی با تأکید بر اینکه زندگی اخلاقی و دینی انسان‌ها اتفاقی نیست، گفت: زندگی ریاضتی انسان‌ها هم اتفاقی نیست. زندگی بدبینانه و پوچ‌گرایانه انسان‌ها هم اتفاقی نیست، بلکه منشأ دینی و فلسفی و مکتبی دارد، لذا اینکه در درون مکتب هندوئیسم و بودیسم یا در درون مکتب اسلام قرار گیریم کاملا متقاوت خواهد بود و همه انسان‌ها چه متفکر و چه عامی سبک حیاتی که انتخاب می‌کنند به معنای سبک پایان این دنیا و حیات و استمرار حیات آینده برداشت می‌کند. این امر فوق‌العاده مهم است که ما در مسأله مرگ تفاوت چندانی میان فیلسوف و متفکر و انسان عامی نمی‌بینیم و عموم انسان‌ها همان نگاهی را درباره حیات مجدد و بقا و جاودانگی خودشان دارند که در حیات زندگی اخلاقی و دینی انتخاب می‌کنند به همین خاطر شخصی که خودکشی می‌کند، چون به نعمت خداوند پایان داده می‌شود هیچ گاه نور الهی را دریافت نخواهد کرد و خودکشی را کفر و خروج از دین تلقی می‌کنند و به همین خاطر آنرا مذموم می‌دانند.

پورحسن در پاسخ به این سؤال که درست است که مردم به حیات پس از مرگ اعتقاد دارند اما اخلاق و رفتار و سبک زندگی‌شان تحت تأثیر این امر نیست، تصریح کرد: باید میان دو مسأله تفکیک قائل شد: مسأله نخست این است که آیا عموم انسان‌‌ها آگاهی به مرگ دارند یا فقط فیلسوفان و متفکران آگاهی به مرگ دارند. همه انسان‌ها آگاهی به مرگ دارند اما شدت و مرتبه این آگاهی کم و زیاد دارد به همین خاطر تأثیر آن در زندگی و سبک زندگی که اختیار می‌کند متفاوت خواهد بود. گاهی وقت‌ها انسان دچار غفلت می‌شود.

وی با بیان اینکه این صراحتی است که در آیات قرآن وجود دارد که انسان‌ها به خاطر غفلت، خودشان را هم فراموش می‌کنند. خودشان را فراموش می‌کنند به این معنا نیست که همه انسان‌ها در این موضوع شریک هستند یا نه انسان‌ها همواره در خود‌فراموشی هستند. مراتب آگاهی انسان به مرگ متفاوت است به مقداری که آگاهی افزایش پیدا کند نسبت و تأثیر آن آگاهی در زندگی بیشتر خواهد شد و لذا وقتی جامعه‌ای اخلاقی‌تر است آن جامعه نسبت به این مباحث آگاهی بیشتری دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: مسأله دوم این است که چرا مردم این نگاه را به کار نمی‌گیرند؛ طبیعتا هرگاه آگاهی به مرگ بتواند بر لذات دنیوی و دنیامداری استعلاء پیدا کند تأثیر را خواهد گذاشت، اما اگر آگاهی بر مرگ در استیلای لذت محوری و دنیامحوری باشد برعکس خواهد شد. ابن سینا معتقد است هرگاه عقل استعلاء یابد طبیعی است که دنبال شهوت و غضب نخواهد رفت اما اگر در استیلای قوای دیگر باشد دیگر نمی‌توان حیات معقول را از سوی آن انسان انتظار داشت. همه انسان‌ها آگاهی از مرگ دارند، ولی کاربست از آگاهی یا شدت و مراتب آن کم و زیاد خواهد بود.

کد خبر 1686494

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha