دکتر محمد بقایی ماکان در مورد سبک زندگی مبتنی بر باور دینی و عدم این باور به خبرنگارمهر گفت: تفاوت انسان با ایمان و کسی که عاری از ایمان است در فردیت و شخصیت آنان متبلور است. به این معنا که شخص با ایمان به دلیل اینکه به یک اصل معتبر معتقد است نه تنها دارای منشی استوار است و هماهنگی باطنی دارد، بلکه اطرافیان و وابستگان به او با دیده مطمئن مینگرند زیرا میدانند که چنین کسی به قواعد و اصولی پایبند است که ریشه در باورهای قلبی و عواطف انسانی دارد.
وی افزود: اوج چنین ایمانی در اعتقاد به خالق هستی یافت میشود که در دو وجه دین وعرفان تجلی یافته است. بنابراین دنبال کردن چنین الگویی به وسیله فرد و جامعه سبب استحکام ویژگیهای فرد دارنده آن ایمان میشود. در بررسی تاریخی این نکته به شواهدی بر میخوریم که نیروی ایمان توانسته از افرادی عادی چهرههایی محتشم بسازد که عامل اصلی آن اعتقاد و ایمان به مبادی امورقلبی به خصوص ارزشهای وابسته به الوهیت بوده است.
این محقق و پژوهشگر حوزه مسائل فرهنگی درمورد اینکه چه نسبتی میان تعریف ما از مرگ و سبک زندگی وجود دارد به عبارت دیگر افراد معتقد به جهان پس از مرگ چه نوع سبک زندگیای با افراد عدم اعتقاد به آن دارند هم تصریح کرد: غالب اندیشمندان بزرگ در تجزیه و تحلیل پدیدهای به نام مرگ بر این باورند که مؤثرترین عامل در نظام طبیعت است. دیدگاههای مختلف که در این زمینه چه از سوی معتقدان به دنیای دیگر و چه از سوی اهل الحاد مطرح شده، این نتیجه را به دست میدهد که چنین پدیدهای به رغم آنکه با مفهوم عدم، سازگاری دارد ولی مؤثرترین انگیزه برای ابداع و آفرینش است که نهایتا منجر به جاودانگی است.
این نویسنده و مترجم ادامه داد: از تأثیر چنین اندیشهای که آثار هنری بزرگ در زمینههای مختلف اعم از شعر، موسیقی، هنرهای تجسمی و امثال اینها به وسیله بشر خلق شده که به قول ولتر واکنشی در برابر پدیدهای به نام مرگ است که بشر از این طریق خود را به اثبات میرساند اما گذشته از این موضوع معتقدان به دنیای دیگر مرگ را درواقع دهلیزی میدانند که برای رسیدن به جاودانگی موعود است.
بقایی درپایان یادآورشد: اما این جاودانگی به میزان ارزشهایی است که هرکسی در زندگی کنونی خود کسب میکند. بنابراین جاودانگی در تفسیر دینی و عرفانی، حق هرکسی نیست، بلکه فقط از آن کسانی است که شایستگی آن را در جهان فانی کسب میکنند و در دنیای باقی بهرهمند میشود.
نظر شما