به گزارش خبرنگار مهر، سریال "بیدارباش" به تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی و کارگردانی احمد کاوری به عنوان نخستین تولید بسیج صدا و سیما در عرصه سریالسازی اگرچه قرار بود در نوروز از تلویزیون پخش شود اما اکنون و در هفته دفاع مقدس شاهد پخش آن هستیم. سریالی که قالب طنز آن، فضایی برای انواع و اقسام شوخیها و انتقادات را فراهم کرده است. در این زمینه با علی اصغر جعفری رئیس سازمان بسیج صدا و سیما گفتگویی داشتهایم که میخوانید:
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: پیش از این در سریالها ندیده بودیم این قدر مستقیم با عنوان بسیج و بسیجی شوخی شود. به نظر می رسد خط قرمزها در این سریال به واسطه پشتیبانی سازمان بسیج صدا و سیما شکسته شده یا لااقل سازندگان روی خطوط قرمز حرکت میکنند.
علی اصغر جعفری؛ رئیس بسیج سازمان صدا و سیما: به نظرم خط قرمزی شکسته نشده بلکه نوآوریهایی وجود دارد و سعی شده فضای صمیمی و بی آلایش و همراهی مردم با بسیج نمایش داده شده و سعه صدر و ظرفیت بالای پذیرش افراد مختلف در بسیج را نشان دهیم.
در واقع در کنار خیل نیروهای متعهد برخی افراد بودند که ابتدا با نیاتی خلاف بسیجیها وارد جبهه شدند، اما با سعه صدر بسیجیها بستری برای اصلاح این افراد فراهم شد و ما کم نداشتیم کسانی که از همین طریق اصلاح و منشأ خیر و برکت شدند.
به نظر می رسد تا حدود زیادی هدف گذاریها توانسته ژانر و نگاه متفاوت و در نتیجه فضای دلنشینی فراهم کند که هم مخاطب علاقمند به تماشای سریال باشد و هم در گوشه گوشه کار درسهایی وجود دارد که امیدواریم به مردم منتقل شود.
*موضوعی که به آن اشاره کردید، یعنی حضور افرادی در جبهه که شبیه دیگر رزمندگان نیستند، فضای کار را به فیلمی چون "اخراجیها" نزدیک میکند. آیا در صدد ساخت اثری همچون "اخراجیها" در مدیوم تلویزیون بودید یا این تشابه اتفاقی است.
- در برخی از تحلیلها هم خوانده بودم که گفتهاند سریال شباهتهایی با "اخراجیها" یا "لیلی با من است" دارد یا از برخی کارهای دیگر نام برده بودند. من بر این اعتقادم که "بیدارباش" اثری مستقل در نوع خودش با ویژگیهای خاص خودش است. گرچه ممکن است برخی از بازیگران در آثار مشابه باشند یا برخی خطوط داستانی شباهتهایی نشان بدهد، اما کلیت موضوع، جهت گیری آن، پیامهای نهفته در کار، پایان قصه و فرآیندهایی که در زمینه رشد و تعالی این افراد به وجود میآید هر کدام فرآیندی است که کار را با آن مجموعهها متفاوت میکند. منتها ممکن است برخی پس زمینه ذهنی به ویژه با شخصیتهای مشترک آثار داشته باشند اما اعتقاد من است که این سریال کارکرد خودش را دارد. آثاری که اشاره کردید نیز در نوع خود خوب و قابل استفاده بودند.
*درباره شوخیها توضیح بدهید. پیش از این در آثار نمایشی دیگر، هیچوقت ندیده بودیم با لفظ برادر یا ایست بازرسی اینطور شوخی شود. یا درباره فیلمهای غیرمجاز حرف زده شود. به ویژه در فضای تلویزیون که نسبت به سینما بسته تر است و محدودیتهای خاص خود را دارد.
- در تلویزیون هم فضا بسته نیست. در این سریال سعی شده حریمها و حرمتها رعایت شود. در جبهه بخش زیادی از طنازیها هست که ما حتی نتوانستیم از اندکی از آنها بهره بگیریم. البته این طنازی با لودگی و رفتارهای جلف متفاوت است. بسیاری از فرصتهایی که رزمندگان آنجا بودند به قدری با نشاط و سرحال با رعایت همه اصول اخلاقی بود که جزو بهترین خاطرات تمام کسانی که توفیق حضور در جبهه را داشتند شکل داده است.
در واقع لطافت و سرزندگی و شادابی در آن مجموعهها وجود داشت. قطعا نمیتوان همه آنها را بازسازی کرد یا عین آن موارد را بازنمایی کرد اما این سریال خواسته بخشی از آن رفاقتها و صمیمتها را نشان دهد.
معمولا وقتی کسی با فرهنگی بیگانه است و وارد فضای خاصی میشود سعی میکند با بهره گیری از الفاظی که خیال میکند ادبیات آن مجموعه است، زمینه حضور خود را طبیعیتر جلوه دهد اما به طور معمول چون آن منطق و روابط را نمیشناسد، دستش رو میشود. مثلا شاید هیچ کدام از بچههای جبهه با آن ادبیاتی که گرزین صحبت میکند، با یکدیگر حرف نزنند. اما او ادبیاتی را فهمیده و یاد گرفته و در واقع خیال میکند آنها با ادبیاتی سمپاتی دارند و سعی میکند به این وسیله زمینه حضور و نفوذ خود را در مجموعه تسهیل کند اما عملا چون حرکات او برای آنها مصنوعی است، دستش پیش بسیجیان و البته مخاطبان رو میشود و این فاصله گذاری کاملا روشن است.
*نقطه حساسی که توجه به آن برای این طیف آثار بسیار ضروری است، پایان بندی و سرانجام شخصیتهایی چون گرزین است. در این سریال سعی شده به یک تلنگر و دریافت معنوی از حضور در جبهه در وجود شخصیت اصلی بسنده شود یا قرار است او از رو به آن رو مدل شود؟
- پایان را باید مخاطبان ببینند و قضاوت کنند. به نظرم میآید این کار پایان بندی خیلی خوبی دارد. من چند بار آن را تا انتها دیدم. فرآیند تحول منطقی و باور پذیر است و فرد به همان باور میرسد. قرار نیست تمام ویژگیهای مثبت به شخصیتی که فاصله فراوانی با الگوها و ایدههای بسیج دارد، تزریق شود. او باید به باور برسد، تمرین کند، بفهمد تا بتواند آن رفتارها را در خودش پیاده کند. بنابراین در حدی که منطق کار اقتضا میکند در او تغییر ایجاد میشود.
*سریال چقدر دچار ممیزی شد؟ چندی پیش گفتگویی از امیر نوری در یکی از رسانهها منتشر شد که در آن با توجه به شباهتهای "بیدارباش" به برخی آثار، به قلع و قمع سریال اشاره شده بود.
- من هم این گفتگو را خواندم. اما اینطوری نبوده. ما این سریال را برای ایام نوروز 91 آماده کرده بودیم. فضای نوروز، شرایط آنجا و ادبیاتی که در آن مقطع وجود دارد، با هفته دفاع مقدس متفاوت است. مثلا اگر در سریال سفره هفت سینی چیده شده بود، ما نمیتوانستم برای پخش در این ایام این سکانس را نگه داریم. بنابراین برای اینکه تم نوروز، فضا، شرایط و ادبیات آن با هفته دفاع مقدس متفاوت است، ما آن را با حال و هوای امروز متناسب کردیم. بنابراین ممیزی در کار نبوده. هم کارگردان این مجموعه بچه جنگ و جانباز است و هم تهیه کننده. بازیگران هم به کار علاقمند بودند و ممیزی را هم میدانستند.
*پس در مجموع از این سریال رضایت دارید.
بله. خوشبختانه تماسها و ارتباطهایی که با روابط عمومی سازمان برقرار شده نیز حاکی از رضایتمندی بالای مردم است. خوشبختانه مخاطبان به ما زنگ زده و گفتهاند اهداف لطیف و متعالی را در یک برنامه بانشاط و مخاطب پسند جمع کردهاید. با این حال ژانرها با هم متفاوت است. ممکن است کسی از یک برنامه جدی و رئال خوشش بیاید و دیگری از عکس این برنامه. این ناشی از سلایق متفاوت است.
*در "بیدار باش" با دو نفر از جمله مسعود فراستی و محمدرضا شریفی نیا شوخی شد. نظیر این را هم کمتر داشتیم که اگر با کسی شوخی میشود علنا از او نام ببرند.
- ما هم این اعتقاد را داریم که باید ملاحظه افراد را داشته باشیم. اما موضوعی که در سریال مطرح شده تخریبی نبوده. به ویژه که چون به سه دهه قبل مربوط است، میخواستند این را مطرح کنند که افراد نامبرده فلان توانمندی را از قبل داشتهاند و در واقع میخواستند یک ذهنیت مثبت ایجاد کنند. قرار هم بر این بوده که این موضوع با آنها هماهنگ شود تا احیانا اگر رضایت ندارند از سریال حذف شود. با این حال در مجوع نکته منفی در این زمینه وجود نداشته است.
------------------
گفتگو: مریم عرفانیان
نظر شما