به گمان او در اینجا اهداف میتوانند غیر عقلانی یا عقلانی باشند. در این تعریف شیوه و روش رسیدن به هدف ملاک ارزیابی عقلانیت خواهد بود.
به عنوان مثال کسی برای خرید یک گردنبند برای خوشحال کردن خواهرش توانایی ندارد اقدام به دزدی کند بر اساس آن تعریف شیوهای ممکن برای رسیدن به هدف انتخاب کرده است. شیوه رفتاری او عقلانی است ولی رفتار او آشکارا اخلاقی نیست. از سوی دیگر دزدیدن عملی عقلانی نیست.
شیوه رفتار شخص از آن جهت عقلانی است چون او با اختیار کردن یکی از راههای ممکن برای رسیدن به هدف دست به اقدام زده است. به اعتقاد "پاگ"البته در مورد خود اهداف نیز تعیین دقیق عقلانی بودن کمی پیچیده است. چرا که ممکن است این اهداف متشکل از هدفهای گوناگونی باشد که برخی از آنها عقلانی به نظر نرسند.
در مثال مذکور هدف "خوشحال کردن خواهر" هدفی عقلانی است. ولی تنها این هدف را نمیتوان به تنهایی در نظر گرفت. در این هدف، اهداف غیرعقلانی دیگری نهفته است.
عقلانیت در این تعریف ناظر بر شیوه و روش است و نه ناظر بر هدف. در مورد هدف هم از جنبه عقلانی و هم از جنبه اخلاقی میتوان صحبت کرد.
نظر شما