سخن گفتن از ناآگاهی مردم، دردآور است. شاید به همین دلیل باشد که عده ای در این باره سکوت اختیار می کنند. هنگامی که آدمی به حس نیت عوام نظر می افکند، تردید می کند که از ناآگاهی آنان سخن بگوید، اما چه چاره از گفتن آنچه پوشیده نیست؟، البته عده ای هم هستند که باد در آستین مردم می کنند و آنان را آگاه می شمارند.
اینها به مردم تملق می گویند و این تملق از فحش بدتر است. برخی از متملقان به مردم، از سر عشق و شفقت به مردم است که نمی خواهند از گل نازکتر به آنها بگویند. اینها چیزی را می دانند و چیزی را نمی دانند: این نکته را آموخته اند که باید دوستدار مردم بود، اما این نکته را در نیافته اند که باید عیب پوشی نکرد، هرچند از دوست، دوست آن است که صادق باشد نه مصدق. از دیرباز گفته اند «صدیقک من صدقک لا من صدقک»
راست گفت سعدی: به نزد من، آن کس نکوخواه توست/که گوید فلان خار در راه توست*هر آن گه عیبت نگویند پیشِ/ هنر دانی از جاهلی عیب خویش(بوستان سعدی، ص 70)
هنر، در جمع اضداد است: باید دوستدار مردم بود و متملق نبود، باید مردم گرا بود و عوام زده نبود. لازمه مردم گرا بودن، عوام زدگی نیست؛ چنانکه هر عوام زده ای، مردم گرا پیراستگی از آفتش است. درست گفته اند که «کن فی الناس و لا تکن مع الناس» در میان مردم باش و با مردم مباش.
نحسی عدد سیزده
خرافات اختصاص به ما ندارد، در آن سوی دنیا نیز عوام عدد سیزده را نحس می پندارند و در هتل های بزرگ، پس از طبقه دوازدهم، طبقه چهاردهم است!
در آسانسور یک هتل بزرگ در نیویورک طبقه سیزدهم وجود ندارد و پس از طبقه دوازدهم، طبقه چهاردهم قرار گرفته است. این رویه و عادات در اغلب هتل ها رعایت می شود، چون عده زیادی از به سر بردن در طبقه سیزدهم وحشت دارند و به دنبال این گفته، افزود: حتی بعضی به حساب این که طبقه چهاردهم جایگزین طبقه سیزدهم است، از سکونت در طبقه چهاردهم نیز خودداری می کنند.
به هر حال، پوشیده نمی توان داشت که مردم ناآگاهند، اما ناآگاهی آنها برای کسی افتخار نیست، بلکه همه آگاهان را بر صندلی اتهام می نشاند. به ازای هر ناآگاهی همه آگاهان مسئولند و هرچه در جامعه ای مردم بیشتر ناآگاه باشند، آگاهان نیز بیشتر مسئولند. پس بیش از ناآگاهی مردم از گناه ناآگاهی است و این، مولود آن است.
شکایت از ناآگاهی مردم، طفره روی است و انتقاد از معلول. با شکایت از مردم، کسی تبرئه نمی شود و چیزی چاره نمی شود، اگر بنا بر شکایت باشد، مردم باید از نخبگان شکایت کنند.
در آموزه های دینی ضمن اینکه به ناآگاهی عوام اشاره رفته، کتمان علم و عالم کاتم نیز مذمت شده است. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «خداوند پیش از آنکه از ناآگاهان برای آموختن پیمان بگیرد، از آگاهان برای آموزش پیمان گرفته است.»
نظر شما