پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۸ مهر ۱۳۹۱، ۱۳:۳۵

طی یادداشتی بررسی شد؛

کاهش ارزش پول ملی و تاثیر آن بر امنیت ملی و ثبات سیاسی

کاهش ارزش پول ملی و تاثیر آن بر امنیت ملی و ثبات سیاسی

سفیر پیشین ایران در اردن در یادداشتی برای مهر کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی به ویژه دلار آمریکا و تبعات آن را در حوزه های سیاسی و اجتماعی مورد بحث قرار داده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، نصرت الله تاجیک دیپلمات سابق ایران و کارشناس مسائل کشورمان که هم اکنون در انگلیس تحت بازداشت خانگی است  در این یادداشت به رویکردهای مشورت نشده برای کاهش پول ملی در برابر ارزهای خارجی اشاره می کند و تبعات آن را در حوزه سیاسی و امنیت ملی مورد بررسی قرارمی دهد.

این مقاله کاهش ارزش پول ملی و برابری آن با ارز خارجی را نه از دید اقتصادی و کارکرد بنگاهها و فعالین اقتصادی برای سودبری و نه حتی از دید سیاسی از جهت مقصر دانستن این و آن و کشف جنبه های امنیتی و روانی مسئله، بلکه از جنبه مدیریت مسائل سیاسی -اجتماعی و جلوگیری از بحران در شرایط کنونی منطقه و کشور در ارتباط با تحولات خارجی برررسی می کند.

متن این یاد داشت به شرح زیر است.

اگرچه غرب و در راس آن آمریکا تحریمهایی که مهمترین منبع در آمد اقتصادی کشور و نحوه دریافت و انتقال ارز حاصل از فروش نفت را تا انتها ادامه خواهد داد و این سیاستمداران هستند که باید در پرتو یک سیاست راهبردی و با استفاده از عزم و توان ملی بتوانند مشکلات کشور را حل کنند تا با کمترین خسارت و بیشترین بهره برای ملت از این مرحله بگذرد و به یک ثبات نسبی برای رشد و تحول اقتصادی برسد. ولی کاهش پنجاه در صدی ارزش پول ملی صرفاً ارتباطی به مسئله تحریمها ندارد اگرچه از شیطنت و سودجویی داخلی و خارجی نمی توان غافل بود ولی نباید خیلی آنها را بزرگ نمود زیرا این امر بیشتر به جنبه مدیریت مسائل سیاسی- اجتماعی بازمی گردد که نیاز به برنامه ریزی صحیح در سطح کلان، تلاشی دراز مدت در کنار عزم مسئولین و شفافیت برنامه ها دارد.

متاسفانه مجموعه اقدامات سیاسی و حقوقی و تلاشهای انجام شده در زمینه برخورد با کاهش و یا خنثی کردن تحریمها دارای راهبرد مشخصی نبوده و هر سازمانی سعی کرده مشکل خود را به تنهایی دنبال کند و به اصل مطلب و چرایی و دلایل این تحریمها نیز توجه کافی نشود زیرا اصل و تاثیرات آن تا مدتها انکار شد و بالطبع خمیر مایه و قدرت چسبندگی اجتماعی که اعتماد به مردم و توجه به نظرات کارشناسی و نیز فراهم کردن زمینه های مشارکت نخبگان، کارشناسان و فعالین اقتصادی در تصمیم سازی و تصمیم گیری و وسیع کردن دایره نظر خواهی به بوته فراموشی سپرده شد. 

چندی پیش وقتی وزیر کار مصاحبه کرد که گران شدن ارز به نفع اقتصاد ملی است آنهایی که مسائل اقتصادی را رصد می کنند متوجه شدند که دولت با اهدافی قصد گران کردن دلار را دارد البته تحلیلهای مختلفی در مورد این اهداف ارائه می شد که مهمترین آن جمع آوری نقدینگی از دست مردم و کاهش میزان کمبود بودجه دولت بود. البته استدلال وی با توجه به بافت اقتصادی ایران فقط ده تا پانزده درصد ممکن است درست باشد که با نگاهی به آمار و نوع کالاهای وارد شده در یک دوره زمانی قابل بررسی است. کاهش ارزش پول ملی به مراتب زیانهایی دارد که در یک بررسی کارشناسانه می توان به جمعبندی رسید که آیا این میزان از تاثیر وزن کالاهای مصرفی ارزش اتخاذ چنین سیاستی را دارد و یا خیر؟ درست است که در اقتصاد گفته می شود که برای کشوری که واردات  دارد بالارفتن نرخ ارزش برابری باعث می شود که صادرات آن کالا برای صادر کننده خارجی گران تمام شود و مردم تمایل به کالای داخلی پیداکنند. ولی همین سیاست برای کشورهایی که دارای کالاهای صادراتی هستند از جمله خود ما و مخصوصا آنهایی که توریست پذیر هستند مطلوب نیست.

همچنین اگر کالاهای  وارداتی که بیشتر جنبه سرمایه ای و یا موادی خامی که قرار است در کارخانجات کشور تبدیل به کالا شوند نیز گرانتر شده و به موازات پائین آمدن قدرت خرید مردم همان کالاها نیز روی دست تولید کنندگان داخلی خواهد ماند. البته اگر شرایط به گونه ای بود که قدرت صادرات کشور قوی و اینگونه کالاها صادر می شد آنوقت می توانستیم ادعا کنیم که از این تاثیر منفی کاسته ایم زیرا به موازات ارز بیشتری می توانستیم وارد کشور کنیم ولی همگی اذعان داریم که با توجه به مشکلاتی که گریبانگیر روابط خارجی است  و عدم رقابتی بودن بعضی از کالاها که حتی با استفاده از یارانه های گوناگون همچنان بدلایلی همچون بافت صنعتی و کارگری، قوانین و مقررات و میزان کارمفید روزانه و .. گرانتر از مشابه خارجی و حداقل از مشابه چینی آن تمام می شود لذا از مزایای این امر نیز نمی توانیم استفاده کنیم و حداکثر کاری که می شود کرد حفظ همین بازارهای موجود صادرات غیر نفتی است و توسعه آن قبل از ثبات بازار و تثبیت اوضاع اقتصادی کمی بعید و سخت است.

ولی وقتی رئیس کل بانک مرکزی گفت که "نمی گذاریم دلار به سه هزار تومان برسد" تقریبا یقین شد که دولت چنین رقمی را هدف گذاری کرده است و طبیعتاً عوامل مختلفی دست بدست هم دادند و قیمت دلار و به تبع آن سایر ارزها را افزایش و در حقیقت ارزش پول ملی و یا قدرت خرید مردم را کاهش داده و روند صعودی آنقدر سریع بود که بلاتکلیفی وسیعی در کارکرد بنگاههای اقتصادی در مبادلات خود ایجاد کرد.

اما وقتی آقای احمدی نژاد در مصاحبه اش گفت که یک نهاد نظارتی به دولت گفته است که قیمت ارز را بالا ببرند دیگر یقین حاصل شد که بالا رفتن ارز توسط خود دولت بوده و بحث من از همینجا آغاز می شود. اینکه دولت می خواهد سیاستی را اتخاذ و جلو ببرد در دنیای کنونی راه آن نیست که در سه اظهار نظر بالا ذکر شد. ساعتها و روزها باید در یک موضوع کوچک که به مسائل اجتماعی مربوط می شود بحث کرد تا هم موضوع از جهات گوناگون دیده و هم عواقب آن بطور جدی بر تمامی آحاد ذیربط بررسی شود. مسئله ارزش پول ملی در چنین شرایطی هم به منافع ملی بستگی دارد و حتی با توجه حادثه کوچک بازار تهران که بعد از سخنان رئیس اتاق بازرگانی تهران اتفاق افتاد و حبیب الله عسگر اولادی نیز در دهمین کنگره موتلفه بیان نمود که باید حرف آنها را شنید، نشان داد این مسئله حتی می تواند به امنیت ملی هم مربوط شود لذا آنچه مهم است ایجاد ثبات در بازار اقتصادی ایران است که دامنه تاثیرات بی ثباتی به سایر بخشها تسری پیدا نکند. 

کد خبر 1715543

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha