به گزارش خبرگزاری مهر، در ابتدای این نشست حسن دولت آبادی، مدیر دفتر تئاتر کودک و نوجوان به معرفی مدرس کارگاه پرداخت و در ادامه اکرم قاسمپور با پیشنهاد توقف یادداشت‌برداری و لزوم کار عملی گفت: طبق عادت، به آن چیزی که یادداشت می‌کنیم و می‌نویسیم، رجوع نمی‌کنیم اما چیزی که بر ما اثر می گذارد، ماندگارتر است.
این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به نکات مطرح شده درباره تئاتر سنتی و خلاق گفت: در مقابل سنت تئاتری که از آن صحبت شد، شیوه "تئاتر خلاق" به وجود آمده است که روی خود اجراگر اثر می گذارد و در این تئاتر این سوالات برای فرد اجراگر مطرح می شود که چگونه می توانی با محیط ارتباط برقرار کنی ؟ چگونه راه حل مشکل خود را بیابی ؟ این سیستم باعث می شود حرکت فکری و درونی منظم تر شود و فرد به جستجو در درون خود و اتفاقات انسانی بپردازد.
وی در ادامه گفت: در تئاتر خلاق ما دیگر با یک متن نمایشی فیکس روبرو نیستیم و بر اساس تجربیات و اتفاقات یک متن نمایشی تولید می شود. همه چیز بر پایه شناخت های درونی از وضعیت فکری خود شخص و برپایه مشارکت گروه است که منجر به تولید یک متن نمایشی می شود.
برگزاری کارگاه نمایش همراه با توپ‌بازی!
در ادامه این نشست تخصصی، مدرس کارگاه با انجام یک بازی ساده با یک توپ ، تلاشی برای یک ارتباط متفاوت مبتنی بر اعتماد متقابل و راحتی افراد حاضر در کارگاه انجام داد و باعث ایجاد یک روند مثبت حرکتی در مشارکت افراد شد.
وی درباره این بازی و تاثیراتش گفت: باید به دنبال یک فضای صمیمی و جدی بود که مقدماتی است که باید برای تشکیل یک گروه پدید آید، و این مهم ترین نکته برای حفظ و انسجام یک گروه است. یکی از دلایل زوال گروه همین مقدمات است.
وی درباره شیوه اجرای تئاتر خلاق گفت: بداهه‌پردازی روردرویی لحظه ای با اتفاقی که می افتد، ما در عرصه بداهه پردازی ذهن خلاق داریم، ذهنی است که در برابر مشکلات راه حل می سازد، ما باید بیاموزیم که چگونه از بداهه پردازی به متونی با ارزش هنری برسیم، با کمک مشارکت جمعی یک متن ابتدایی ایجاد می شود، که می تواند پایه اساسی شود و در کنار آن به جزئیاتی پرداخته می شود که با کمک تمام حاضرین تکمیل می شود و این نقطه ای برای مشارکت و همدلی گروه اجرایی است.
با ادامه روند نشست، مدرس کارگاه با ایجاد یک بازی ساده دیگر به وسیله توپ، حاضران با مفهوم همپوشانی و هماهنگی به صورت عملی آشنا شدند و متوجه شدند که گاهی برای آنکه توپ به زمین نرسد باید همگان مانند یک تن واحد عمل کنند و هر یک وظیفه ای را به عهده گیرند و اگر خطایی در وجود شخصی بود نفر دیگر آن را جبران کند. در این بازی فرد می آموزد که فقط شکوفایی و درخشش مهم نیست بلکه یک تیم و گروه وجود دارد و باید به اهداف گروهی و مشارکت جمعی فکر و عمل کرد.
وی در پایان افزود: در تئاتر دیالوگ و گفتار، باعث جذب، اثر بخشی، پیدا کردن استعداد ها و باید آگاه بود مشارکت در تضاد و اختلاف نظر ها هم اتفاق می افتد و فقط محدود به نقاط اشتراک نیست. در تئاتر خلاق شناخت جایگزین قضاوت می شود.
نظر شما