پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۲۴ مهر ۱۳۹۱، ۹:۲۵

صدسال فرهنگ ایتالیا-1/

افسری: الزا مورانته معتقد است تاریخ تجربه‌ای از دست‌رفته است

افسری: الزا مورانته معتقد است تاریخ تجربه‌ای از دست‌رفته است

منوچهر افسری درباره رمان «تاریخ» نوشته الزا مورانته گفت: مورانته به دنبال معصومیت گمشده‌اش است و بهترین تجلی آن را در کودکی می‌بیند. مورانته معتقد است تاریخ یک تجربه از دست رفته است و هیچ‌چیز از آن باقی نخواهد ماند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «صد سال فرهنگ ایتالیا» با موضوع بررسی زندگی و آثار الزا مورانته و جولیو اینائودی ، دیشب یکشنبه 23 مهر با حضور کارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران، کلارا کرونا، آنتونیا شرکاء، منوچهر افسری، عمادالدین فیاضی و علی‌اصغر محمدخانی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

کارلو چرتی در ابتدای این برنامه گفت: من متخصص ادبیات معاصر ایتالیا نیستم ولی می‌توانم از منظر نقطه‌نظرات فرهنگی درباره جولیو اینائودی و آگوستو مونتی صحبت کنم چون ریشه‌ام به شهر توری باز می‌گردد. یکی از فلاسفه این شهر درباره انتشارات اینائودی گفته است که شترمرغی است که هیچ وقت سرش را زیر شن و ماسه پنهان نکرده است. این فیلسفوف با توجه به این که نشان این ناشر یک شترمرغ بود، این سخن را بیان کرده بود.
 
وی افزود: این انتشارات کار خود را از سال 1930 آغاز کرد و در خلال سال‌های وحشتناک حکمفرمایی فاشیسم در ایتالیا، هرج و مرج جنگ‌های جهانی، رونق اقتصادی اروپا تا اعتراضات دهه 1970 و به اوج رسیدن بحران جهانی در سال‌های دهه 1980 ادامه داد و توانست سیاستی را برپایه ارزش‌های فرهنگی و تحقق آزادی مدنی دنبال کند. اینائودی توسط استادش آگوستو مونتی آموزش دیده بود.
 
رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران در ادامه گفت:‌ سعی کرده‌ایم در این هفته ادبیات ایتالیا، برنامه‌های سخنرانی خود را ادبیات ایتالیای پس از جنگ اختصاص بدهیم چون ادبیات این دوره را ادبیات مقاومت می‌نامیم. آن‌ سال‌ها به نوعی سرنوشت کشور ما را تعیین کردند و نسل ادیبان آن دوره هم در حال از بین رفتن هستند.
 
چرتی گفت: از آن‌جایی که خودم استاد دانشگاه هستم و می‌دانم که در خیلی از موارد به استادان دانشگاه اهمیت داده نمی‌شود، فکر کردم بهتر است سخنرانی‌ام را به آگوستو مونتی اختصاص بدهم که او هم استاد دانشگاه بود و افرادی چون اینائودی را تربیت کرد.
 
وی در ادامه به خوانش مقاله یکی از دانشجویان مونتی درباره این استاد و محقق ایتالیایی پرداخت.
 
منوچهر افسری در ادامه گفت: ترجمه رمان «تاریخ» نوشته الزا مورانته بیشتر از 2 تا 3 سال طول کشید. بار اولی که کتاب را تا اندازه‌ای ترجمه کرده بودم و به ناشر سپرده‌ بودم، اواسط دهه 70 بود. آن زمان با انتشارات زمان همکاری می‌کردم که دو ترجمه دیگر من را هم چاپ کرده بود. این ناشر پیش از انقلاب یکی از ناشران مهم کشور بود و مدیرش هم آقای عبدالحسین آل رسول بود. او بینش دقیق هنری داشت و بعد از مطالعه همان بخش‌هایی که ترجمه کرده بودم، اظهار نظر جالبی داشت که موجب شد من دست از ترجمه این رمان بکشم.
 
وی افزود: آل رسول به من گفت این رمان،‌ سنتی است و همه چیز آن زیر سایه دانای کل است در حالی که امروز دیگر دانای کل زیر سوال رفته و در دوره‌ای هستیم که رمان حاوی حقیقت نیست بلکه به دنبال حقیقت است. حرف او برای من راهگشا بود تا در جستجوی رمان‌های مدرن درآیم. چند سال بعد انتشارات نیلوفر خواست تا این رمان را به هر قیمتی که شده ترجمه کنم و من هم این کار را کردم. نظر مدیران نیلوفر هم این بود که مخاطبان ایرانی حتما باید این کتاب را بخوانند. یعنی دیگر صحبت مدرن و سنتی نبود بلکه حرف آگاهی و به دست آوردن شناخت بود.
 
این مترجم ادامه داد: من هم کار را به دست گرفتم و ترجمه‌اش را به پایان رساندم. امروز 10 سال از به بازار آمدن این کتاب می‌گذرد. با توجه به این که در 20 سال اخیر، مخاطبان ایرانی به ادبیات داستانی ایتالیا تمایل زیادی نشان داده‌اند و با توجه به این که نویسندگان زن ایتالیایی هم در کشور ما صاحب کرسی و اهمیت زیادی هستند، بی‌توجهی به الزا مورانته عجیب و تامل‌برانگیز است. نمی‌توان اثر الزا مورنته را بدون مراجعه به حوادث قرن بیستم ترجمه کرد چون در قرن بیستم بود که ورود زنان به عرصه ادبیات ایتالیا بسیار غنی و قوی بود. به این ترتیب می‌توانیم به راحتی از نیم دوجین نویسنده زن ایتالیایی نام ببریم که در ایران شناخته شده هستند.
 
مترجم رمان «تاریخ» گفت: استقبالی که از این رمان و دیگر آثار نویسندگان ایتالیایی در کشورمان شده است، ما را وا می‌دارد تا دوباره به نقش زنان در نویسندگی نگاهی داشته باشیم. الزا مورانته در این رمان، جهان کودک را بازگشایی کرده است؛ چیزی که بزرگ‌ترها سرکوبش می‌کنند. مورانته به دنبال معصومیت گمشده‌اش است و بهترین تجلی آن را در کودکی می‌بیند. داستان کتاب هم در واقع سرنوشت یک کودک است. الزا مورانته معتقد است تاریخ یک تجربه از دست رفته است و هیچ‌چیز از آن باقی نخواهد ماند.
 
افسری در ادامه گفت:‌ مورانته علاقه دارد که حقیقت را از قبال صور خیال جستجو کند. در حقیقت این رمان بر 4 پایه شکل گرفته است. اولین پایه، تحاشی است. 3 پایه دیگر هم به ترتیب عبارت‌اند از شباهت‌ها، استحاله و انحراف از مسیر طبیعی. به تحاشی به این دلیل اشاره می‌شود چون نویسنده مطلقا به احساساتش اجازه بروز نمی‌دهد. او از شباهت‌های انسان و حیوان در کارش استفاده کرده و مورد استحاله هم در دنیای کودکان، خیلی دیده می‌شود. انحراف از مسیر اصلی هم به این دلیل بیان شد چون نویسنده در طول رمان در حالی که دارد سرنوشت‌ها را تعریف می‌کند، نقب می‌زند و به سراغ مسائل دیگری می‌رود.
 
کد خبر 1720096

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha