پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۲۹ مهر ۱۳۹۱، ۸:۵۵

نعمت‌الله در نشست با مهر:

کار تلویزیونی شریف‌تر از سینماست/با پیک فیلمنامه نمی‌فرستم!

کار تلویزیونی شریف‌تر از سینماست/با پیک فیلمنامه نمی‌فرستم!

نویسنده سه سریال سیروس مقدم تأکید کرد که همواره برای خلق شخصیت‌های ماندگار با عناصر بسیار حتی خودسانسوری خودش جنگیده و از آن نویسنده‌هایی نیست که با پیک فیلمنامه می‌فرستند بلکه همواره سر صحنه تصویربرداری آثارش حاضر شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، "دیوار" سومین تجربه مشترک سعید نعمت الله و سیروس مقدم در سریال سازی است. گرچه این دو در چند تله فیلم نیز با یکدیگر همکاری داشته‌اند.

نعمت‌الله که به عنوان یکی از نویسنده‌های اجتماعی شناخته می‌شود، درباره این فیلمنامه و مسائل دیگر حرف‌هایی برای گفتن داشته که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و مهر: با شیوه تصویربرداری که درباره‌اش حرف زدیم، به نظر می‌رسد گاهی تقطیع‌های فراوان باعث می‌شود بازیگر ناچار شود با شیوه بیرونی فعالیت کند تا بازی‌اش به چشم بخورد و خود را نشان دهد.

سعید نعمت‌الله: نمایش یعنی عنصر غلو! اگر ما غلو را از نمایش بگیریم چیزی از شکسپیر تا همین "دیوار" سر سوزنی باقی نمی‌ماند.

مهرداد صدیقیان، بازیگر: ما افراد برون گرای فراوانی در اجتماع و دور و برمان می‌بینیم. چند وقت پیش همراه یکی از دوستانم فردی را دیدیم که زمان حرف زدن عضلات صورتش را تکان می‌داد، داد می‌زد و دست‌هایش را بالا و پایین می‌آورد... دوستم به من گفت اگر ‌همین را بازی کنی همه می‌گویند چقدر بد بازی می‌کند، چقدر درشتنمایی دارد.

بنابراین زمانی بازی بد می‌شود که باورپذیر نباشد. مثلا اگر تماشاگر مهدی سلطانی را در نقش جمیل باور نکرد، آنوقت می‌توانیم بگوییم بد بازی کرده است اما مسئله اصلی در بازیگری این است که مخاطب نقش را باور کند، اینکه کسی زیاد انرژی می‌گذارد یا کم اهمیتی ندارد.

* اما یک موضوع جالب اینکه انگار سیروس مقدم موفق شده تا یک سبک ایجاد کرده و رهروانی جذب کند! دیگر کارگردان‌ها هم از کلیشه‌های رایج در دکوپاژ دست کشیده‌اند و به دوربینشان حرکت بیشتری داده‌اند. این موضوع در دو سریال طنز شبکه تهران و شبکه سه قابل مشاهده بود.

مقدم: متأسفانه اشکالی که وجود دارد این است که ما گاهی وقتی چیز جالبی می‌بینیم، آنقدر شیفته‌اش می‌شویم که آن در ذهن ما غالب می‌شود و سعی می‌کنیم این اتفاق را به عنوان یک اصل رعایت کنیم. من چنین نظری ندارم. هر شکلی متناسب با قصه و محتوایی که داریم متغیر است. دوستان شاید ظاهر ماجرا را می‌بینند که جذاب به نظر می‌رسد اما این را نمی‌دانند که اگر استفاده درستی از آن نشود ممکن است نتیجه عکس بدهد. مثل اینکه من لباسی به رنگ سرخ را بر تن کسی ببینم و آنقدر شیفته این رنگ شوم که در مراسم ختم هم با آن لباس قرمز بروم!

*امکان ویژه‌ای که همکاری با ناجی هنر در اختیار گروه قرار داد، استفاده از هلی کوپتر برای گرفتن پلان‌های هوایی بود.

نعمت الله: هلی شات‌ها را که تهیه‌کننده متقبل شد. نیروی انتظامی فقط دو تا یک ساعت هلی کوپتر در اختیار ما گذاشت.

مقدم: نماهای هوایی ما را هلی‌کوپتر نگرفته است. دوستانی با ما همراهی کردند که دستگاهی با قابلیت سوار شدن دوربین ساخته بودند. دوربین را به این دستگاه می‌بستیم و با پرواز این وسیله نماهای هوایی ما تصویربرداری می‌شد.

*حتی صحنه‌های برج قوامین؟

مقدم: بله. تمام نماهای هوایی از جمله ساختمان نیمه کاره قسمت آخر با این هلی شات گرفته شد. تنها زمانی که خلبان را در کادر می‌بینید و عملیاتی در داستان در حال انجام بوده، از هلی کوپتر استفاده کرده بودیم. تنها دو جلسه یک ساعت و نیمی. چرا که استفاده از آن در سطح شهر سخت است.

نمی‌خواهم پز بدهم اما در "دیوار" چیزهایی دیده می‌شود که برای اولین بار در تلویزیون به چشم می‌خورد. از سوژه‌ تابوشکن گرفته تا نحوه تصویربرداری. من همیشه سر هر کاری که باشم به خودم می‌گوید شاید این آخرین کارم باشد و چون "دیوار" تنها کار پلیسی-حادثه‌ای-اکشن-خانوادگی من بود،‌ تصمیم گرفتم حداقل استانداردها را در آن رعایت کنم تا یک کار شرافتمند از آب دربیاید تا مخاطب احساس نکند وقتش هدر رفته است.

* آقای صدیقیان شما از "اتوبوس شب" تا "سقوط یک فرشته" و حالا "دیوار" رشد خوبی داشته‌اید و نکته جالب توجه هم ایفای نقش‌هایی در کارنامه شما بوده که بزرگ‌تر از سنتان بوده‌اند. موضوع دیگر هجرت شما از سینما به تلویزیون است. این موضوع ناشی از کیفیت پیشنهادها بوده یا این مدیوم جذبتان کرده است؟

مهرداد صدیقیان: الویت من کار خوب کردن است و همیشه ترجیح می‌دهم کار با کیفیت انجام دهم تا اینکه برایم مدیوم مهم باشد. مسلما اگر پیشنهاد حضور همزمان در یک فیلم سینمایی متوسط و یک تئاتر خوب را داشته باشم، قطعا تئاتر را انتخاب می‌کنم. در سال‌های اخیر جز چند فیلم محدود ما در سینما اتفاق خوبی ندیده‌ایم. جدا از اینکه کار اصغر فرهادی موفقیت عظیمی برایمان داشت اما فیلمنامه‌های خوبی در سینما ساخته نمی‌شود.

در این میان که صرفا فیلمنامه‌های متوسط و بد با کارگردان‌های معمولی به دستم می‌رسد، سریال سیروس مقدم به من پیشنهاد می‌شود که با خواندن متن آن یاد موفقیت‌های سعید نعمت الله در جذب مخاطب می‌افتم. اینجا دیگر سریال یا فیلم سینمایی مهم نیست. همه چیز نوید یک کیفیت خوب را می‌دهد و من قطعا سریال مقدم را انتخاب می‌کنم تا اینکه در سینما باشم.

مسئله دیگر این است که من با کار پنج شش ساله در سینما و ایفای نقش‌های اصلی،‌ مورد تقدیر قرار گرفتم، از من به عنوان یک بازیگر خوب تقدیر شد و دوستان لطف داشتند. این برای من جذاب بود. اما وقتی سریال بهرام بهرامیان را بازی کردم، آن وقت بود که مخاطب من را شناخت. اینکه احساس کنم کارم دیده شود برایم خیلی جذاب است. اینکه بدانم مردم کارم را می‌بینند. این یکی از امتیازهای سریال است. آثار سیروس مقدم هم که همیشه از پرمخاطب‌ترین آثار بوده است. بنابراین فرصت خوبی برایم شکل گرفت تا در جذب مخاطب عام موفق باشم.

* شما در کارهای قبلی نشان دادید که در نقش‌های بزرگتر از سنتان هم جا می‌گیرید. اما این نقش شباهت‌هایی به دیگر کارهایتان داشت. مثل فیلم سینمایی "پنهان" که آنجا هم پسری عاشق پیشه و در تلاش برای رسیدن به یک دختر بودید. با این حال شک و دودلی شخصیت امیرحسین آن را از دیگر نقش‌هایتان متمایز می‌کند و لحظه‌ای که ناچار به تصمیم گیری می‌شود، شما امکان بیشتری برای نمایش قابلیت‌هایتان به دست می‌آورید.

صدیقیان: من در "پنهان" بیشتر دودوزه باز و شیطان بودم. اما امیرحسین در "دیوار" کاملا عاشق است و به خاطر این عشق گاهی خلاف اعتقادات و امیال شخصی‌اش عمل می‌کند. باعث می‌شود جایی بلغزد و به پدرش خیانت کند. این عناصر کاراکتر را از دیگر نقش‌ها متمایز می‌کند. چرا که من اگر در نقشی شباهتی احساس کنم، قطعا قبولش نمی‌کنم.

نعمت‌الله: سینما به کویری بدل شده که در آن معدود گل‌هایی چون "بی پولی"، "جدایی نادر از سیمین" و "کلاه قرمزی" به چشم می‌خورد. سینمایی که جسارت ساختن یک ضدقهرمان را ندارد، کجایش جذاب است؟ گاهی به خودم می‌گویم باید سینما کار کنم. اما وقتی قراردادش را می‌نویسم،‌ همت مضاعف و نذر و نیازی انجام می‌دهم تا فسخش کنم... اما بخش نمایشی تلویزیون در حال حاضر کمتر درگیر روابط شده است و شریف‌تر کار می‌کند.

*همین موضوع باعث شده تا شخصیت محکمی چون جمیل شکل بگیرد؟

نعمت الله: من یک نویسنده جهان سومی هستم که برای مردمی درجه یک می‌نویسم. در این میان برخی منتقدان متخصص هستند و برخی تند تند می‌بینند و می‌نویسند تا به فوتبالشان برسند! من حد و اندازه خودم را می‌دانم. اگر من این جمیل را نوشته‌ام، خودم دست و پای خودم را نبسته‌ام، وقتی هم قرار باشد دست و پایم را ببندند همیشه کیفم آماده رفتن است. تلاش عجیب و غریبی برای کار کردن هم ندارم. جمیل را هیچ مدیر یا کارگردانی به من هدیه نمی‌دهد. اگر کسی جمیل را نفهمید و دوست نداشت، من متأسفم که نتوانسته‌ام در این زمینه موفق باشم.

مسئله این است که ذائقه مردم درجه یک است و چون درجه ما پایین تر است، مردم کم کم سرخورده می‌شوند و سراغ سریال‌های ترکیه‌ای می‌روند. مردم با این کار به ما اعتراض می‌کنند. من برای جمیل جنگیدم. حضور سیفی آزاد به عنوان مدیر گروه فیلم و سریال در این کار برای ما یک شانس بود. گرچه برخورد اولمان بد بود اما بعد اتفاقات بهتری رخ داد. در هر صورت جمیل را کسی به من هدیه نداد و من برای نوشتنش با مدیران، ممیزان و حتی خودسانسوری خودم جنگیده‌ام. حُسن این کار جمع شدن عده‌ای آدم تکلیف روشن، دور هم بود. من تا به حال دو کار داشته‌ام که چنین فضایی در آن جریان داشت. یکی "جراحت" و دیگری "دیوار" که تعدادی آدم تکلیف روشن با انگیزه در آن جمع شده بودند.

* حس من این است که شما در جنگی که به آن اشاره می‌کنید پیروز شده‌اید. این شخصیت خاکستری کاملا باورپذیر از آب درآمده بود.

نعمت‌الله:ما با مردم طرف هستیم و آنها هستند که همه چیز را تعیین می‌کنند. هروقت ما و مسئولان این را بفهمیم همه چیز درست می‌شود. با این حال همه چیز نسبی است،‌ وصل ممکن نیست همیشه فاصله‌ای هست. این کار مثل کارهای دیگر من ضعف دارد. قطعا همین طور است. من اصلا حلّ چیزی که می‌نویسم نمی‌شوم و اصولا آدم ذوق زده‌ای نیستم.

با این حال این ذائقه جهانی است که با شخصیت‌های خاکستری بهتر ارتباط برقرار می‌کنند. چون خودشان را در کار می‌بینند، چرا که جعلی نیستند. بازیگرای راستکی با قیافه‌های راستکی هم خیلی مهم است. من اگر به امیر جعفری علاقه دارم چون قیافه‌اش راستکی است. جمیل را هم چون بازیگر این چنینی بازی کرد، پذیرفته شد. بنابراین تمام عناصر کنار هم قرار می‌گیرند تا یک کار نسبی شکل بگیرد. با این حال باید بگویم شخصیت‌ها برای من معادل دارند؛ مثل شخصیت عطا در "زیر هشت". من چهار صبح میدان راه آهن بودم و عطا را از نزدیک دیدم.

*حضور همیشگی شما سر صحنه هم یکی از نکات قابل توجه است. این کمتر در میان نویسندگان رایج است.

نعمت‌الله: من دوست ندارم با پیک برای کارگردان فیلمنامه بفرستم یا دستیار کارگردان بازیگر انتخاب کند یا سر صحنه وظیفه تشریح نقش برای بازیگر بر عهده دستیار باشد! تحلیل سکانس باید به عهده خود نویسنده باشد. کسی که لحظه به لحظه فیلمنامه را نوشته، روزی 18 ساعت کار کرده. بنابراین من ترجیح می‌دهم لحظه به لحظه سر صحنه باشم. حتی در کار کارگردان قابل اعتمادی مثل سیروس مقدم.

من تنها کاری که نتوانستم سر صحنه‌اش بروم چون مشغول فعالیت در یک سریال بودم، سینمایی "حوالی اتوبان" بود. چون من و سیاوش اسعدیان یکی هستیم و شباهت فراوانی به یکدیگر داریم. سیاوش بهترین کار من را ساخته است.

از طرفی آنقدر حرفه‌ای هستم که اجازه نمی‌دهم القاب جعلی به من بچسبانند. مثل بازیگردان! این عنوان لااقل در ایران جعلی است. از یک طرف دیگر سر صحنه است که بسیاری از اتفاقات رخ می‌دهد. مثلا سر صحنه بود که من حس کردم مخاطب شاید دوست باشد آن شکل رویایی جمیل را هم ببیند. برای همین به نظرم رسید به متن اضافه‌اش کنم. متن مثل آب آکواریوم می‌ماند. هرچقدر عوضش کنی، شفاف‌تر می‌شود. گمان کنم این گفته برای ناصر تقوایی است که اگر لزوم ساخت یک فیلمنامه نبود نوشتن هیچوقت تمام نمی‌شد...

-------------------

ادامه دارد...

کد خبر 1722485

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha