استقلال درحالي ازقهرماني ليگ برتر در6 هفته مانده به پايان اين مسابقات نا اميد شد كه اين تيم جام حذفي را نيزازدست داده و هيچ روزنه اميدي براي استقلالي ها دراين فصل باقي نمانده است.
اميرقلعه نويي كه درزمان مربيگري پورحيدري وحجازي در استقلال همواره يكي ازمنتقدين شماره يك آنها بود، با سروصداي فراوان مربيگري استقلال را برعهده گرفت، ولي درمدت اين دوفصل هيچگاه نتوانسته مطابق ادعاهاي خود دراستقلال حركت كند. اوپس ازهر پيروزي جلوي دوربينها وخبرگزاريها حاضرشد و آنرا نشانه درايت خويش دانست وهرگاه كه استقلال شكست خورد به حاشيه زد و دشمنان فرضي وخيالي را عالم ناكامي استقلال دانست.
قلعه نويي فصل قبل كه نتوانست با استقلال بعنواني دست يابد، جوانگرايي وتغييروتحولات را عامل ناكامي استقلال برشمرد و قول داد كه فصل بعد (يعني همين فصل) استقلال با بازيهاي زيبا به سوي قهرماني گام برخواهد داشت. آبي پوشان با قبول شكست از ايران جوان بوشهرجام حذفي را براحتي از دست داد و اكنون نيزهيچ اميدي براي قهرماني درليگ برترندارد. آيا قلعه نويي امروزهم توجيهي براي اين ناكامي ها دارد؟
بدون شك او بهانه هايي براي اين ناكامي جورخواهد كرد، اما اين سوال مطرح است كه پس تكليف استقلال واين همه هوادار استقلال چه مي شود؟
هواداراني كه از زمان مربيگري قلعه نويي پرحرارت تر ويكدست تر ازگذشته به تشويق وحمايت استقلال پرداختند و انصافا در اين فصل نقش بسزايي درپيروزيهاي تيمشان ايفا كردند، امروزبا چه اميدي به تيم محبوب خود چشم داشته باشند؟
منكر اين نكته نيستيم كه قلعه نويي درمدت اين دوفصل منشا تحولات خوب ومثبتي هم براي استقلال شده است كه ميدان دادن به جوانان در تيم بزرگي مثل استقلال ازآن جمله است. بازيكناني مثل اميرحسين صادقي، پيروز قرباني، وحيد طالب لو وشاهين خيري از جمله كساني هستند كه توسط قلعه نويي شكوفا شدند و اكنون جزو برترين فوتبال ايران محسوب مي شوند. همچنين نمي توان ازبازيهاي شجاعانه و ريسك پذيري قلعه نويي در استقلال غافل ماند. اوبعنوان يك مربي جوان توانست با ارائه بازيهاي زيبا وتماشاگرپسند در استقلال تحولي چشمگيردراين قسمت ازفوتبال بوجود آورد. اگر اين جنبه هاي مثبت دركار قلعه نويي توام با نتيجه گيري استقلال مي شد، اكنون استقلال نگران حال و آينده خود نبود، اما امروز استقلالي ها اعم ازمديريت، بازيكنان و بخصوص هواداران حق دارند اين سوال را مطرح كنند كه پس خواسته ها، آمال و آرزوهاي آنها چه مي شود؟
بياد داشته باشيم كه انتظارات ازاستقلال وپرسپوليس غيرازقهرماني چيزديگري نيست و اكنون كه استقلال چند سالي است ازاين عنوان دورمانده، بايد به فكرتغييروتحولاتي جدي تر وبنيادي تر ازاين حرفها باشد. وقتي كه استقلال قهرمان نشود، نمي توان افكارعمومي وهواداران را با دومي و سومي قانع كرد. زيرا براي استقلال وهمچنين پرسپوليس غير ازكسب عنوان قهرماني، عنوان ديگري بي مفهوم است.
قلعه نويي كه درگذشته وحتي زماني كه استقلال با پورحيدري وحجازي قهرمان مي شد، ازآنها انتقاد مي كرد، امروزمتوجه كاربزرگ آنها شده است و اين واقعيت تلخ كه خودش دراين راه تا چه اندازه اي ناكام بوده را حتما قبول خواهد داشت.
* سيد رضا فيض آبادي
نظر شما