نقش زن بر مبنای ویژگیهای زنانگی
اگر به ویژگیهای زنانه زن دقت کنیم، در مییابیم که این ویژگیها نه تنها ازارزش انسانی زن نمیکاهند بلکه بر آن میافزاید و صرفاً در نوع وظایف زن و مرد تأثیر میگذارد. بدین معنی که تقدیر الهی برای زن و مرد در فرآیند توسعه فردی و اجتماعی، نوعی تقسیم وظایف را متعهد نموده است.
زنی که همسر یا مادر باشد، بدون شک وظایف متفاوت با مردی که شوهر یا پدر است به عهده دارد؛ اما ایندو، نقش و وظیفه همدیگر را تکمیل میکنند و نمیتوان از یکی صرف نظر و یا جایگزین دیگری کرد. پس زن در توسعه نقش بزرگی دارد و هر قدر که علل توسعه متعدد باشد- علل فاعلی، غایی، صوری و مادی- نقش زن آثار بیشتری در پی خواهد داشت.
در اینجا به برخی از این آثار اشاره میشود:
1- ایجاد محیط خانوادگی سالم
زن با ایجاد محیط خانوادگی سالم -در صورت موفقیت- میتواند سنگبنای جامعه انسانی قدرتمند، آیندهنگر و آرام را فراهم سازد. بدون وجود چنین محیطی، جامعه از لحاظ عاطفی گسسته و ازلحاظ معنوی و روحی آسیبپذیر و آلوده به جنایات میشود، سستی در آن ریشه میدواند و خلاقیت افراد جامعه به تدریج از دست میرود. بنابراین، همسر شایسته، مایه قوام زندگی خانوادگی صحیح است و خانواده صالح نیز مایه قوام جامعه است.
امام خمینی(ره) میفرمایند: " زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و میتواند به عکس آن باشد".
2- فراهمسازی فضای مناسب برای تربیت نسلی قدرتمند و فعال
انسان صالح، محور توسعه به شمار میرود، اما تربیت انسان صالح، نیازمند یک برنامه مستمر است که کورکورانه و تصادفی رخ نمیدهد و بدون شک بزرگترین نقش در تربیت عناصر انسانی، به زن اخصاص دارد و همانطوری که میگویند- در پشت هر امر بزرگی- زن وجود دارد و چقدر فراوانند زنان بزرگ در تاریخ طولانی ما.
امام خمینی(ره) میفرمایند: " دامن شما، دامن عصمت وعفت وعظمت است، شماها موظف هستید که اولاً خودتان را خوب تربیت کنید، اسلامی تربیت کنید، انسانی تربیت کنید، مجاهد تربیت کنید، ما با مجاهده، شما و همه طبقات این نهضت را تا اینجا پیش بردیم و جمهوری اسلامی را اعلام کردیم".
3- آمادهسازی فضا و محیطی حماسی و عاطفی
زن به واسطه استعداد طبیعی خود قادر است نیازهای عاطفی و حماسی خانواده را برآورده سازد و بدین وسیله گردنه مسیر کمال و رشد را طی کرده، و توسعه اجتماعی پایداری را پدید آورد. اما جامعهای که فاقد این حالت عاطفی و حماسی باشد، جامعهای خمود و محیطی خشک خواهد داشت. این جامعه هرچند در برخی زمینههای مادی پیشرفت کرده، اما از حیث صفات انسانی دچار خلأ میباشد و توان ایجاد یک توسعه متوازن و متعادل را از دست میدهد.
از اینجا به خوبی روشن میشود که زن در ایجاد فضای پاک خانوادگی نقش بزرگی دارد و خانواده به مفهوم سنتی آن در نزد جوامع و ادیان، سنگبنای توسعه تلقی میشود.
امام خمینی(ره) میفرمایند: " زن، مربی جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا میشوند و... مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود".
بنابراین، هر لطمهای به نقش خانوادگی زن و هر بیاعتنایی نسبت به اهمیت پیوند خانوادگی و یا هر اقدامی که در صدد ابقای مفاهیم جدید و مصادیق نوینی برای نقش زن بود، یا به دنبال جایگزینی برای جایگاه خانوادگی زن باشد، دارای آثار منفی است که متوجه آینده تمام بشریت خواهد شد. حتی میتوان گفت که اینگونه اقدامات، توطئهای آشکار علیه موجودیت انسان آست؛ اگر چه تحت پوشش خدمتی بین المللی و اقدامی برای ایجاد توسعه باشد.
نقش زن در توسعه اجتماعی
گاهی زن را به عنوان یک انسان فعال در فرآیند توسعه نگاه میکنیم و گاهی نیز ویژگیهای منحصر به فرد او را به عنوان مادر، خواهر و همسر در نظر داریم. در حالت دوم زن موجودی متمایز با مرد است که از تواناییهای عاطفی خاص و ظرفیتهای تکوینی معین و در نتیجه، وظایف اجتماعی ویژهای برخورداراست.
اگر زن را از جنبه انسانی او لحاظ کنیم و این حقایق را در نظر داشته باشیم که اولاً انسان، محور توسعه است و توسعه پایدار، آن است که میان عناصر مبانی زیربنایی فرهنگ معنوی خود، انسجام و توازن کامل برقرار مینماید. دوم آنکه ویژگیهای فطری انسان، مهمترین این عناصر و مبانی تلقی میشوند و بدون آنها انسان هویت خود را از دست میدهد و به یک "شیء" تبدیل میشود که دیگر نمیتوان از حقوق، رشد اجتماعی، حرکت متعادل، اخلاقی بودن یا حتی بقای تمدنی او سخنی به میان آورد.
دینی که اصولش سرچشمههای فطری دارد؛ کاملترین قالبی است که از سوی آفریدگار انسان برای تحقق کامل مادی و معنوی انسان وضع شده است؛ و تنها دین میتواند به انسان شخصیت، اطمینان قلب و امید به اینده ببخشد؛ کما اینکه قادر است مشکلات اجتماعی انسان را حل کند. اگر تمام این حقایق بزرگ را در نظر داشته باشیم، در مییابیم که زن محور توسعه و رکن اصلی آن است و هیچ فرآیند توسعهای به نتیجه مطلوب نخواهد رسید، مگرآنکه حس انسانی و فطری را در وجود زن متحول سازد و بهبود بخشد، جایگاه طبیعی و انسانی زن ا در اختیار او قرار دهد و حساب عناصر متمایز کننده او- به عنوان زن در مقابل مرد- را از شخصیت انسانی اثر جداسازد؛ و با دادن نقش انسانی مساوی به زن، از توان انسانی سازنده او در جهت مصالح تمام اجتماع به شکل بهتری بهرهبرداری نماید.
این نکته را نیز به خاطر داشته باشیم که ثبات شخصیت، آرامش قلبی و امید" زن" به آینده، به تمام جامعه توانی بالا میبخشد و تمام مقدمان لازم را برای حرکت در مسیر صحیح را فراهم میآورد.
نظر شما