به گزارش خبرنگار مهر، بهداشت روان مقوله ای فراتر از آن چیزی است که بسیاری از مردم در ذهن خود دارند و می پندارند که شخص دچار مشکلات روانی تنها می تواند از بهداشت روانی محروم باشد غافل از اینکه تحقق بهداشت روانی و رشد آدمی مستلزم رفتارها، عادتها، اندیشهها و ارزشهای فردی است که می توان با سازماندهی درست آن ها به رشد و بالندگی همه جانبه فردی و سعادت اجتماعی دست پیدا کرد.
اینکه چگونه در مقابل هر رفتاری از انسان و طبیعت عکس العمل نشان دهیم و فرصت هایی را برای استعدادها و توانایی هایمان خلق کنیم بهداشت روانی نام برده شده است.
یکی از این محیط های اجتماعی به ظاهر کوچک، مدرسه است که تعدادی از معلمان و کارکنان در آن مشغول به امر فرهنگ سازی بوده و در مقابل آن ها سیل عظیمی از افکار و منش ها در وجود دانش آموزانی که در سنین تاثیرپذیری و خطرپذیری هستند قرار دارند.
با توجه به وجود آمدن یک سری تغییرات در برنامه ریزی های آموزش و پرورش از جمله اضافه شدن کلاس ششم به مقطع ابتدایی؛گستره مسئولیت ها نیز فراتر رفته است و ضرورت بهداشت روانی نیز بیشتر احساس می شود چرا که عدم بهداشت روانی خطری جدی برای دانش آموزان، محیط اجتماعی، معلمان، کارکنان و خانواده آنان محسوب خواهد شد.
و اما آیا این بهداشت روانی باید تنها دانش آموزان را دربرگیرد و از بهداشت روانی مدرسان و سایر کارکنان در مدرسه باید غافل بود؟
دانش آموزان یکی از قشرهای آسیب پذیر در جامعه هستند و معلم ضمن دانش اندوزی دانش آموزان، بهداشت روانی را نیز خواسته یا ناخواسته با رفتار و حتی طرز بیانش به دانش آموزان القاء می کند.
مشکلات هم در بیرون از فضای مدرسه هم در خود مدرسه به وجود می آید و خود را به صورت علائم روانی و علائم جسمی در هر فردی نشان می دهد. قطع روابط با دوستان، رسیدگی نکردن به وظایف محوله، کناره گیری و خود را در تنهایی محبوس کردن و ... همه و همه علائمی از عدم بهداشت روانی قلمداد می شوند.
آلوده کردن محیط مدرسه با رفتارهای پرخاشگرانه که یکی از هیجان های طبیعی انسان است و درست راهبری نکردن این احساس می تواند بسیار خطرآفرین باشد و درست راهبری کردن این رفتارها نیاز به یک سری آموزش دارد که کمک مسئولان امور اجتماعی و بهداشت و درمان را در این مدرسه ها می طلبد.
دانش آموزان در محیط مدرسه تجربیات زیادی را در زمینه عاطفی و سازگاری با دیگران و محیط، مسئولیت پذیری و راه های مبارزه با کینه توزی، دیگرآزاری و حسادت می آموزند که این امر بر گستره محبت دانش آموز افزوده و آن در مسیری عالی هدایت می کند.
تعلیم و تربیت در دوره جدید آموزش و پرورش با گذشته قابل قیاس نیست به این معنی که هدف آموزش و پرورش تنها دیگر در دروس و مطالب آن خلاصه نمی شود بلکه پرورش شخصیت، جسم و روان را نیز در برمی گیرد.
محیط مدرسه با داشتن مدرسان و کارکنان با بهداشت روانی می تواند با راهبری کردن درست هدف های دانش آموز جایگاه و نقش آن ها را نیز در جامعه مشخص کند اما عدم این بهداشت روانی تاثیرات نامطلوب و اختلالات روانی را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت.
دنیایی که روز به روز بر تکنولوژی های آن افزوده می شود و با همین سرعت نیز موضوع بهداشت روانی را به خصوص در آموزش دهندگان( معلمان و کارکنان دیگر مدرسه) به خطر می اندازد و جای خالی مسئولان این امر چون مشاوران و اعتماد به آن ها را به ما یادآوری می کند.
با به وجود آوردن اعتماد معلمان به مشاور و حل شدن مشکل توسط مشاور پس از شناسایی مسئله ای که بهداشت روانی معلم را به خطر انداخته است می توان بدون حضور اختلالات روانی و جسمی با فکری سالم بدون نگرانی شاهد تربیت، پرورش روح و جسم دانش آموزان در جامعه باشیم.
نظر شما