به گزارش خبرنگار مهر، برنامه شب گذشته «هزار و یک شب» در شبکه چهار سیما به بزرگداشت قیصر امینپور و سلمان هراتی دو شاعر فقید حوزه شعر انقلاب اختصاص داشت که با حضور محمدرضا عبدالملکیان و حمیدرضا شکارسری و با اجرای رشید کاکاوند برگزار شد.
عبدالملکیان در این برنامه با برشمردن شاعرانی مانند اخوان ثالث که بهترین شعرهایشان را در دوران جوانی سرودهاند، گفت: واقعیت این است که سلمان هراتی در آغاز شکفتگی و شکفتن بود که از میان ما رفت و معتقدم اگر میماند، کارهای متفاوتی از او میدیدیم.
وی به سه مجموعه شعر از آسمان سبز (1365)، از این ستاره تا آن ستاره (1367) و دری به خانه خورشید (1368) که از سلمان هراتی بر جای مانده، افزود: اگر سیر کارهای سلمان را بررسی کنید، سیر حرکت او از شتابزگی و هیجانزدگی به سمت تغییر و بالندگی را خواهید دید و این را در تفاوتهایی که در سومین مجموعه شعر او وجود دارد، میبینید.
این شاعر که مجموعه شعر «گل چه پایان قشنگی دارد» به یاد سلمان هراتی منتشر کرده، همچنین درباره شعرزدگی برخی شعرهای او و نیز قیصر امینپور گفت: پابلو نرودا در جایی از نوشتههایش میگوید که شاعر در مقاطعی و بنا به ضرورت مجبور میشود شعار هم بدهد.
عبدالملکیان سپس یادآور شد: در مقطعی از شعر انقلاب، شعرهای برخی از شاعران فعال در این عرصه به شعار نزدیک شد و این ضرورتاً اشکالی هم ندارد.
سراینده «حالا که رفتهای» در ادامه با اشاره به جدایی قیصر امینپور و برخی از دوستانش از حوزه هنری در مقطعی خاص، گفت: ما در خدمت قیصر و زندهیاد سیدحسن حسینی و برخی دیگر از دوستان، دفتر شعر جوان را در سال 68 شکل دادیم و قیصر بعداً رفت و سروش نوجوان را هم تاسیس کرد.
وی همچنین با بیان اینکه شعر بزرگسال قیصر امینپور از «آینههای ناگهان» به بعد شروع میشود، اضافه کرد: قیصر دائماً در حال بازنگری کارهای خودش (شعرهایش) بود. او همچنین یک آدم به شدت درونگرا بود و شما نمیتوانستید از ظاهرش، متوجه دردمندیهایش شوید.
عبدالملکیان سپس از یادنامه دفتر شعر جوان برای سلمان هراتی سخن گفت و با اشاره به ویژگیهای شخصیتی این شاعر، یادآور شد: در جایی از این یادنامه، همسر سلمان هراتی از سفرشان به کاشان سخن میگوید که هراتی در آن بر سر قبر سهراب سپهری میرود و بسیار اشک میریزد.
این شاعر همچنین گفت: سلمان پنجشنبهها با یک کوله پشتی پر از نارنگی و دیگر مرکباتی که از شمال با خود میآورد، به حوزه هنری میآمد و در جلسات شعرخوانی پنجشنبههای حوزه شرکت میکرد و جمعه هم به شمال برمیگشت، ولی قبلش حتماً سری هم به قیصر در کوی دانشگاه میزد.
وی ادامه داد: یک بار سلمان صبح پنجشنبه آمد، ولی با کوله پشتی خالی. برخی از دوستان از جمله زندهیاد حسن حسینی شروع کردند به شوخی و میگفتند که «سلمان پس چی شد این نارنگیها؟». سلمان پاسخی نداد و در آن جلسه تقریباً ساکت بود، ولی بعد از جلسه به ما گفت: «من قبل از اینکه بیایم اینجا رفتم ظهیرالدوله سر قبر فروغ (فرخزاد) و نارنگیها را بر سر قبر او قرار دادم».
در این برنامه همچنین حمیدرضا شکارسری در سخنانی گفت: سلمان هراتی، فشرده قیصر امینپور است. البته قیصر روند تکاملی دیگری طی کرد؛ او از شعرهای نسبتاً صریح و برونگرای سالهای جنگ به «دستور زبان عشق» رسید.
سراینده «باز جمعهای گذشت» در ادامه سبک شعری قیصر و سلمان هراتی را متاثر از شرایط سیاسی و اجتماعی مقطع مربوط به فعالیت ادبی آنها دانست و افزود: به عقیده من سبک از شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مربوط به یک شاعر میآید؛ شعر قیصر و سلمان در ابتدا، بیانی صریح و برونگرا دارد اما همواره متعهد است.
شکارسری اضافه کرد: اگر میبینیم در بحبوحه حوادث، شعرهای این دو شاعر رنگی از شعار به خود میگیرد، باید این را به حساب رسالتی گذاشت که آنها خود را به آن متعهد میدیدند. این منهای رسالتهای ادبی است.
این شاعر گفت: در مقطعی این صراحت و شفافیت زبان باعث میشود دیگر مخاطب خاص نباشد و عام باشد.
در برنامه دیشب «هزار و یک شب» همچنین فیلمی کوتاه از قیصر امینپور و سلمان هراتی در کنار هم و مربوط به سال 1364 و نیز فیلمی از شعرخوانی قیصر امینپور و صدای سلمان هراتی که در حال خواندن شعر «گنجشکک اشی مشی...» پخش شد.
نظر شما