به گزارش خبرنگار مهر، مهدی قربانپورکارگردان فیلم سینمایی "صد و نود" ضمن بیان این مطلب در نخستین نشست از ششمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند که با حضور شاپور عظیمی؛ منتقد سینما و مازیار فکری ارشاد به عنوان منتقد و مجری کارشناس برگزار شد، با اشاره به این مطلب که میزانس بخشی از سینمای مستند محسوب می شود گفت: به نظر من چیدن میزانس میتواند بخشی از یک مستند باشد و طبیعتا میزانسن جایی است که میتوان در آن برای بازیگر جایگاهی تعریف کرد.اما این فیلم در نخستین نمایش خود با کیفیت بد و غیر استانداردی پخش شد و به نوعی تمام زحمات تصویربرداری و صدابرداری زیر سئوال رفت که امیدوارم در داوری ها کیفیت بد نمایش لحاظ نشود.
جشنواره "سینما حقیقت" باید به کیفیت فنی رسیده باشد
در ادامه این نشست مازیار فکری ارشاد درباره مراحل ساخت این مستند از کارگردان این اثر سینمایی چنین سئوال کرد: با توجه به اینکه جشنواره "سینما حقیقت" دوره ششم خود را سپری میکند و از این بابت جشنواره رفته رفته به یک پختگی میرسد؛ فیلم من هم در این جشنواره به نمایش در آمد، هر چند فیلم در ساعتی پخش شد که دست من نبود.
قربان پور در ادامه ضمن گلایه از کیفیت پخش فیلم خود در سالن سینما عصر جدید افزود: خوشحالم که فیلم نمایش داده شد؛ همانطور که دیدید داستان آن در خصوص زندگی در سال 90 در شهر بود، به دلیل اینکه من شمالی هستم و مدام در حال رفت وآمد، در جادههای شمال با موضوع فیلم و با رانندهای که در فیلم حضور دارد آشنا شدم؛ پس از آشنایی، به دلیل زندگی و داستان جذابی که زندگی این مرد داشت، تصمیم گرفتم که فیلمی در خصوص زندگی این راننده بسازم.
این مستندساز در ادامه داد: یازده سال این موضوع و این آدم ذهن من را به خود مشغول کرده بود تا اینکه سال گذشته با بودجه شخصی فیلم را ساختم و از اینکه این اثر تولید شده است خیلی خوشحال هستم. احساس کردم با تحقیق و پژوهش در زندگی این آدم میتوانم اثری خوبی را در سینمای مستند خلق کنم.
در ادامه این نشست شاپور عظیمی منتقد سینما در خصوص این فیلم مستند اظهار داشت: در مورد مستند "صد و نود" چند نکته مهم به ذهنم میرسد. ضمن اینکه قرار نیست، من به عنوان منتقد مدام در خصوص فیلمها ساز مخالف بزنم و تحلیل ارائه ندهم. به هرحال اولین نکتهای که در مورد این فیلم وجود دارد، نوع نگاه کارگردان به فیلم است که باید مورد توجه قرار گیرد، باید تحلیل کنیم که شخصیت فرهاد در مستند "صد و نود" چگونه آدمی است، شیوه برخورد او با خانوادهاش چگونه است و آیا فیلم توانسته در این خصوص پاسخ قانع کنندهای داشته باشد.
عظیمی تصریح کرد: به نظرم در فیلم لحظاتی وجود دارد که به نظر میرسد فیلمساز با استفاده از دکوپاژو و میزانس، این صحنهها را بازسازی کرده، مانند صحنههای بامزهای که در زندگی این آدم وجود دارد و او را در کنار دوستانش نشان میدهد، در این صحنهها انگار ما شاهد یک فیلم داستانی هستیم و این کمی از واقعیتها به دور است. معلوم نیست فیلمساز با استمرار این گونه صحنهها به دنبال چه چیزی است؛ آیا فیلمساز نگاه منفی یا مثبت میخواهد به این آدم داشته باشد؟ آیا ما به عنوان بیننده باید قضاوتی در خصوص این مرد داشته باشیم یا نه؟
کارگردان فیلم "صد و نود" در پاسخ به سخنان عظیمی متذکر شد: من در این مستند تلاش کردم زندگی این آدم تفاوت او با دیگران را نشان دهم، در تدوین کار هم تلاش کردم به این هدف برسم، حال چقدر موفق بودهایم، به نگاه و درک مخاطب از فیلم بر میگردد، اما فیلم ما نشان میدهد که این آدم خودش است بدون هیچ رفتار غیر منطقی.
در ادامه شاپور عظیمی افزود: به نظر میرسد که فیلمساز محصور و شیفته شخصیت اصلی فیلم خود شده باشد؛ در نتیجه مردد میماند که آیا فلان چیز را در خصوص زندگی این آدم بگویم یا نگویم. بنابراین احساس بنده این است که که این شخصیت توسط کارگردان به درستی مهار نشده است، مانند جاهایی که در خصوص ابروهای خود شخصیت اصلی فیلم صحبت می کند و مدام هم دیالوگهای بامزه برای مخاطب گفته میشود .
وی تاکید کرد: به نظر میرسد که کارگردان برخی از دیالوگها را در فیلم برای شخصیت فرهاد گنجانده تا فیلم بامزه شود، این نمیتواند ارزش اطلاعاتی برای فیلم مستند داشته باشد. ازطرفی به نظر میرسد که برخی از میزانسها چیده شده است، اگر این گونه نکات ریز در فیلم نبود، این فیلم برای مخاطب جذابتر به نظر میآمد.
قربانپور در پاسخ به عظیمی گفت: به نظر من چیدن میزانس میتواند بخشی از یک مستند باشد و طبیعتاً میزانسن جایی است که میتوان برای بازیگر جایگاهی را تعریف کرد و دید که رابطه فرد با طبیعت و محیط پیرامونی خود چگونه است. یادم میآید زمانی که من در مورد این آدم پژوهش میکردم رفتارهای این آدم قابل رویت بود، بنابراین من هم برای کلیت فیلم و ساختار آن برنامهریزی کردم و نتیجه هم این گونه شد که ارتباط مخاطب از اول تا آخر فیلم با فیلم حفظ شد.
مستند "اینجا مردمانی زندگی می کنند" ساختار تلویزیونی ندارد
در ادامه این جلسه، نشست نقد وبررسی فیلم مستند "اینجا مردمانی زندگی می کنند" به کارگردانی آزیتا رصافی با حضور "امیرفضل اللهی" منتقد سینما و "مازیارفکر ارشاد" منتقد مجری برگزار شد در ابتدای این نشست رصافی کارگردان این اثر سینمایی گفت: من بیشتر با تلویزیون کار میکنم،اما تلاشم این است که فیلمهایم از ساختار و قالب فیلم خارج نشده و شبیه برنامههای تلویزیونی نشود.
وی در ادامه با اشاره به داستان مستند"اینجا مردمانی زندگی میکنند"گفت: این مستند در خصوص مردمان کرمانشاه و به خصوص روستاهایی است که در زمان جنگ تحمیلی مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفتهاند و هنوز اثرات این بمبها مشخص است. به عنوان مثال کودکان این مناطق وقتی به دنیا میآیند معلولیت دارند و فلج به دنیا میآیند؛ چون خودم اهل کرمانشاه هستم دوست داشتم این مستند ساخته شود.
در ادامه این نشست امیر فضلاللهی منتقد سینما گفت: مستند پژوهشگونه و تگنگاری همیشه مطرح بوده و پراختن به آن همیشه جذاب و خوب است. خانم رصافی در حوزه مستندهای اجتماعی کار کردهاند، از تیتراژ این مستند هم معلوم است که ما با فیلمسازی با تجربه روبه رو هستیم. ازطرفی با توجه به اینکه خود فیلمساز هم اهل کرمانشاه هستند به نزدیک شدن وی به سوژه فیلم و جذب مخاطب کمک شایانی کرده است.
وی در افزود: نکتهای که در این مستند وجود دارد این است که فیلم یک راوی دارد که در فیلم زیاد برجسته نیست، میشد با حضور بیشتر او آخر فیلم را بست. راوی میتوانست در این فیلم مستند باشد و نریشنها را بگیرد، در این صورت فیلم حضور برجستهتری میداشت؛ اما در اول و آخر فیلم این راوی بیشتر به شکل ناظر دیده میشود.
آزیتا رصافی در ادامه این نشست گفت: ما درشرایط خاصی که در منطقه به لحاظ گرما وجود داشت، این اثر را ساختیم و به فرمی که امروز در فیلم وجود دارد رسیدیم. من به شخصه قبول میکنم که نریشنهای فیلم در نیامده است، اگر از اول ساختار رعایت میشد میتوانست این نریشنها بهتر شود. از طرفی من بیشتر با تلویزیون کار میکنم و تلاش میکنم که فیلمهایم از ساختار و قاب فیلم خارج نشود، همچنین شبیه برنامههای تلویزیونی هم نشود.
امیر فضل اللهی در ادامه این نشست تاکید کرد: فضاسازیهای تصویری و در مجموع پلانهایی که کارگردان در فیلم مورد استفاده قرار داده است همچنین دکوپاژ ها ما را به سمت فضاسازیهای فیلم رهنمون میکند، اینها یک شبه حاصل نمیشوند و به برنامهریزی و ساختار نیازمندند؛ ازطرفی به نظر میرسد کارگردانی خانم رصافی از نویسندگیشان جلوتر باشد. خیلی از جاها کارگردان موفق میشود از پس فضاهاسازیهای اثر خود برآید.
وی پایان افزود: اما در برخی از صحنهها مثل نماهای ساده و عادی فیلم ما را به یاد مستندهای تلویزیونی میاندازد و این شاید به خاطر این باشد که شما در صدا و سیمای استان کرمانشاه کار میکنید به همین خاطر این شباهت به وجود میآید؛ اما در مجموع شما در کارگردانی اثر پخته عمل میکنید و طبق فضاسازیهای فیلم کار خود را به پایان میرسانید.
نظر شما