به گزارش خبرنگار مهر، برخی از بازنشستگان تلاش میکنند هر چه زودتر به دوران بازنشستگی برسند تا در آرامش و امنیت زندگی کنند اما بسیاری دیگر علاقه چندانی به بازنشستگی ندارند و بیش از آنکه بخواهند اوقات بیشتری برای حضور در خانواده داشته باشند تمایل دارند همچنان سر کار خود باقی بمانند. گروه اول از کار خسته شدهاند و گروه دوم از ترس بیکاری رنج می برند؛ ترسی که عاقبت آن افسردگی است.
بسیاری از کسانی که در آستانه سن بازنشستگی قرار میگیرند از این افسردگی احساس ترس میکنند و به همین دلیل به جای اینکه به فکر پرداختن و فراهم کردن تفریحات و مسائل رفاهی خود باشند، به فکر مسائل شغلی و کاری بوده که البته این امر هم ضربه بزرگی بر افسردگی آنها وارد میکند.
البته بسیاری هم از دوران بازنشستگی به نحو مطلوب استفاده کرده و آن دوران را فصلی برای ارضا شدن کنجکاویهای خود میدانند که در طول سالها نتوانستهاند به آن دست یابند و در این ایام با فراق بال بیشتری به آن مسائل بپردازند.
دوران بازنشستگی همچنین بهترین موقعیت برای ارائه تخصصهای شغلی به صورت داوطلبانه و در قالب نیکوکاری به جامعه است، فرصتی که شاید در دوران اشتغال به دلایل گوناگون فراهم نیامده است.
بازنشستگان افرادی هستند که 30 سال تجربه کار را دارند و چه بسیار افرادی که آنها تربیت کرده و در اختیار جامعه قرار دادهاند.
عدم توجه کافی به بازنشستگان
یکی از مسائلی که بازنشستگان را نگران کرده است عدم توجه و تکریم به آنهاست، یعنی اینکه در خانه و خانواده و اجتماع کسی به آنها توجه نکند و به عنوان قشر بدون استفاده تلقی شوند.
هر چند که آداب و رسوم زندگی ایرانی اجازه چنین برخوردی را با بزرگترها نمیدهد اما گوشه و کنار دیده و شنیده میشود که بازنشستهها دیده نمیشوند و این امر مشکلات بسیاری را برای آنها به همراه میآورد.
نباید از این امر غافل شد که بالارفتن سن بسیاری از توقعات را نیز به همراه دارد و بازنشستگان از اینکه تا چند روز پیش برای مجموعهای رئیس بودهاند و یا کار میکردند و حال باید در گوشهای بنشینند، رنج میبرند و باید به آنها اهمیت دهیم.
نکته دیگر، خانواده بازنشستهها هستند که چه بسا بسیاری از آنها پدر و یا مادر خود را فراموش می کنند و از اینکه باید یک نفر را در خانه ببینند شاید پرخاشگری هایی را هم انجام دهند و یا خدایی نکرده توهین هایی به آنها میکنند، که این منشا افسردگی در میان بازنشستگان است.
خانواده می تواند با رفتارهای خود این افسردگی را از فرد بازنشسته دور کرده و با فراهم کردن فضای شاد از تجربیات و نگاه های مثبت وی استفاده کنند.
به اعتقاد کارشناسنان، بسیاری از بازنشستهها برای رفع مشکلات مالی خود مجبور میشوند که پس از بازنشستگی مجدد مشغول به کار شوند و این امر نیز نوع دیگری از افسردگی را برای آنها به دنبال دارد. فرد کارمند که با هزار امید و آرزو به فکر بازنشستگی بوده تا از آن استفاده کرده و ادامه زندگی خود را در اختیار خانواده بوده و از زندگی لذت ببرد، اما متاسفانه به دلیل مشکلات مالی باید مجدد به سر کار رفته و به امرار معاش بپردازد.
همه میدانند فردی که بازنشسته می شود، خرج زندگی او بیشتر شده و این امر موجب می شود تا فرد کارمند به فکر تلاش بیشتری برای امرار معاش باشد، که در این عرصه باید نهادهای دولتی خدمات بیشتری را به بازنشستگان ارائه داده و به فکر رفاهیات و تفریح آنها باشند.
ناهمسانی دخل و خرج
محمد پیروزمنش یکی از بازنشستگان سازمان کشتارگاه قم است که از سال 87 بازنشسته شده است، وی میگوید: مشکلات مالی موجب شده تا مجدد با 68 سال سن به سر کار بروم و همانند یک جوان کار کنم.
وی می افزاید: حقوقی که به ما می دهند بسیار کم بوده و درست است که ما در خانه دو نفر هستیم اما خرج خانه بیشتر از گذشته شده است.
این بازنشسته در پاسخ به این سئوال که به مسائل رفاهی و تفریحات هم توجه میکنید یا نه؟ با خنده پاسخ میدهد: دلمان میخواهد اما نمی شود. وقتی مجبور هستی برای ادامه زندگی پول بیشتری به دست بیاوری، باید کار کنی و دیگر به تفریح و استراحت نمی رسی.
پیروزمنش میگوید: متاسفانه یکی از مشکلات ما این است که حتی تحقیر هم می شویم، یعنی خیلی از افراد می گویند 30 سال کار کرده باز هم سر کار میرود و حرص مال دنیا را می خورد، در صورتی که اینگونه نیست و ما فقط به خاطر اینکه پول کمی دریافت می کنیم و خرج زیادی داریم مجبور به این کار می شویم.
پشیمانی از بازنشستگی
رضا یوسفی دیگر بازنشسته قمی است که 30 سال در آموزش و پرورش کارهای فرهنگی انجام داده است و 2 سال از بازنشستگی او میگذرد. او می گوید: روز اول که می خواستم بازنشسته بشوم، شوق زیادی داشتم اما الان پشیمانم و دوست نداشتم که این اتفاق میافتد.
وی میافزود: 30 سال ما به فضای کار عادت کرده بودیم و متاسفانه فاصله گرفتن از آن موجب می شود تا در روحیه ما تاثیر بدی داشته باشد.
یوسفی معقتد است: کسی که بازنشسته می شود، بازنشسته از زندگی نشده و باید خود آن فرد تلاش بیشتری داشته باشد و بنده نیز به همین منظور با مطالعه کردن و نوشتن مطالب مختلف این خلاء را پر کردهام.
این بازنشسته میگوید: مشکلات زیادی در زندگی و امرار معاش وجود دارد که باید دولت و مسئولان کمک کرده تا با پرداخت معوقات مشکلات را رفع و همچنین مسیری برای استفاده از تجربیات فراهم شود.
حذف امور رفاهی
زهرا میرقیصری یکی دیگر از بازنشستگان است که امسال بازنشسته شده و میگوید: بازنشستگی دوران خوبی است چون حداقل به راحتی میتوانم به زندگیام رسیدگی کنم و برای خانوادهام وقت بگذارم.
وی ادامه میدهد: متاسفانه از زمانی که بازنشسته شدهام یک سری از مسائل رفاهی که در اداره به ما میدادند حذف شده، مثلا اگر کارت استخر رایگان می دادند دیگر وجود ندارد در صورتی که فرد بازنشسته بیشتر از آن دیگران هم وقت دارد و هم نیازمند به استفاده از امور رفاهی است.
این خانم بازنشسته قمی معتقد است باید از تجربیات بازنشستهها استقاده کرد و این موضوعی است که در میان ادارات قم جایی ندارد و کسی به آن توجه نمیکند.
هر چند که مشکلات بازنشستهها به قدری زیاد است که به واسطه حیایی که دارند از بیان آن منصرف میشوند، اما موضوع اصلی که بازنشستهها از آن رنج میبرند عدم توجه به آنها است که تغییر این نگاه به همت دست اندرکاران امر و مردم بستگی دارد.
نظر شما