گسترش فضاهای اجتماعی فراملی به واسطه ابزارهای ارتباطی جدید که به مهاجران امکان میدهد در کشور مقصد زبان و فرهنگ ملی خود را حفظ کنند، افزایش سرعت مبادلات، گسترش رفت و آمد میان جوامع مختلف و در یک کلام افزایش تأثیرپذیری جوامع از یکدیگر در عصر جهانی شدن چالشهایی را برای هویت ملی در مفهوم مدرن آن ایجاد کرده است.
هر چند در عمل هیچگاه حاکمیت مطلق دولتها بر سرزمین خود وجود نداشته است، اما در دوران موسوم به مدرن، دولتها مرزها و سرزمین خود را تحت کنترل داشته و در یک محدوده مشخص فضا ـ زمانی به تدوین و اجرای سیاستهای خود و از جمله سیاستهای فرهنگی میپرداختند. عبور و مرور افراد و کالاها از مرزها اغلب با نظارت دولت همراه بود و این نظارت پیشبرد مهندسی فرهنگی در داخل مرزهای دولت ـ ملت را تسهیل میکرد. فشارها و عوامل خارجی وجود داشت، ولی در نهایت اراده دولت و عوامل داخلی، مسیر فشارها و عوامل خارجی را تعیین میکردند.
اما به نظر میرسد جهان شدن فضا ـ زمان توسعه فرهنگی ـ اجتماعی مدرن را متحول کرده است. فضا به معنای کلاسیک آن الزاماً در اختیار دولت نیست، غیر از دولت بازیگران دیگری هم در فضای انحصاری دولت حضور دارند.
فناوریهای ارتباطاتی به دولتها امکان میدهد از طریق شبکههای ماهوارهای و اینترنتی در فضای یک دولت دیگر حضور جدی داشته باشند. لذا درون فضای فیزیکی قابل مشاهده یک فضای مجازی نامرئی شکل گرفته که گاه به اندازه فضای فیزیکی مرئی تأثیرگذار است. در این فضای مجازی نامرئی در هر ثانیه میلیونها کالا و تولید فرهنگی مبادله میشود، بیآنکه دولت کوچکترین نظارتی بر آنها داشته باشد.
فیلم، موسیقی، خرید کالا، ارتباط و حتی تروریسم از فضای فیزیکی به فضای مجازی هم سرایت کرده است. بحث هویتهای مجازی در این راستا مورد توجه قرار گرفته است. پیامد این امر گسستگی در فضای فیزیکی مدرنی است که هویت ملی در آن تعریف، تولید و بازتولید میشد. افزون بر فضا، زمان نیز بر اثر فرآیندهای جهانی شدن دچار تغییر شده است. امروزه با فشردگی زمان مواجه هستیم و ظهور شبکههای ارتباطی که با سرعت نور و امواج الکترو مغناطیسی کار میکنند این فشردگی را محسوس کرده است.
امروزه برای کسب اطلاع از نحوه زندگی و فرهنگ و وضعیت مردمان آن سوی مرزها نیازی به صرف زمان برای مطالعه در کتابخانهها، مسافرت به آن کشورها و نظیر اینها نیست. اینترنت این امکان را فراهم کرده است که در کمترین زمان ممکن انبوهی از اطلاعات در هر زمینهای فراهم شود. شبکههای ارتباطی پیشرفته بخشی از محدودیتهای ناشی از زمان فیزیکی را از بین بردهاند.
پیامد این امر از نظر هویتی، افزایش امکان مقایسه فردی و جمعی شباهتها و تفاوتها است. مخصوصاً در میان اقلیتهای قومی، مذهبی و زبانی پراکنده در چند کشور مختلف. در گذشته تنها افراد خاص توان مالی سفرهای سریع را داشتند، اما امروزه با گسترش وسایل حمل و نقل و ارتباطات مدرن این امکان برای بسیاری فراهم شده است که مسافرتهای سریعی انجام دهند.
اکنون عامل سرعت باعث قدرتمندتر شدن تعداد کثیری از مردمانی شده است که به وسایل ارتباط جدید دسترسی دارند. اگر هویت (فردی و جمعی) را برداشت از محیط پیرامون بدانیم، طبیعی است تغییر در فضا ـ زمان بواسطه جهانی شدن این برداشت را متحول کرده است. امروزه بسیاری از افرادی که در گذشته به دلیل داشتن یک هویت خاص (قومی، مذهبی، جنسیتی، نژادی و غیره) حاشیهنشین میشدند، امکان آنرا یافتهاند که با وسایل ارتباطاتی جدید به افراد دیگری متصل شده و از حاشیه به طرف متن حرکت کنند.
گروههای قومی خاص، طرفداران محیط زیست، فعالان صلح، مخالفان جهانی شدن، حامیان حقوق کودکان و اقلیتها با بهرهگیری از ابزارهای عصر جهانی شدن قدرت خود را در قیاس با گذشته بصورت قابل توجهی افزایش دادهاند و به تعبیری صدای آنها به گوش دیگران میرسد.
افزون بر جنبهای که بدان اشاره شد، جهانی شدن از ابعاد دیگری نیز هویت (ملی) را تهدید میکند که پیامد آن میتواند کاهش احساس تعلق یک گروه به دولت ـ ملت باشد. جهانی شدن در دورن خود حاوی دو روند متعارض کلی است، یعنی از یک سو شباهتها را افزایش میدهد و از سوی دیگر تفاوتها را. به همین دلیل برخی از جهانی شدن به جهانی محلی شدن یاد میکنند. در حالی که عدهای از مردم به سمت گرایشهای جهانی و همگانی و پشت سر گذاشتن مرزهای سنتی و تجمع حول ارزشها و منافع جهانی حرکت میکنند، عدهای دیگر از ترس نابودی فرهنگ و هویت خود به بازتعریف ارزشها و هویت محلی (یا ملی) خود اقدام میکنند و میکوشند از عدم قطعیت و به تبع آن فشار ناشی از جهانی شدن بکاهند. هویت و مهندسی هویتها نیز ناگزیر از این دو روند متعارض تأثیر میپذیرد.
عدهای از مردم با پشت سر گذاشتن وفاداریهای محلی، گروهی و ملی هویت خود را براساس منافع یا ارزشهای مشترک جهانی تعریف میکنند.
تجار و بازرگانان، دانشمندان حوزههای مختلف، فعالان زیست محیطی، کارفرمایان و غیره در ورای مرزهای ملی فعالیتهای مشترکی انجام میدهند و برای رسیدن به ارزشها و اهداف مشترکی فعالیت میکنند. از طرف دیگر عدهای در مقابل پیامدهای تحمیلی جهانی شدن در حوزه فرهنگ، اقتصاد و رسانه مقاومت کرده و در این راستا حتی به بنیادگرایی هم متوسل میشوند. روند نخست تلاش برای یافتن منابع مشترک هویتی است و روند دوم کوشش برای حفظ منابع هویت در حال زوال یا تهدید از سوی روندهای جهانی.
هویت ملی در حدفاصل این دو روند در سطح فراملی و فروملی قرار دارد. هم روندهای جهانی و هم روندهای محلی میتوانند همزمان تهدید و فرصتی برای توسعه اجتماعی ـ فرهنگی مدرن باشند. یک مهندسی فرهنگی کارآمد در درون این توسعه باید بتواند با شناخت چالشها و فرصتها در سطوح مختلف برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود تهدیدات را به فرصت تبدیل کند و از شدت تهدیدات بکاهد.
نظر شما