خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: فریده خلعتبری مدیر انتشارات شباویز که خود در شصت و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت حضور داشته، به برخی اظهارات مطرح شده از سوی علیاکبر اشعری مدیر پروژه باغ کتاب و احد رضایی رئیس هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران بینالملل در نشست آسیبشناسی حضور ایران در نمایشگاه که در «مهر» برگزار شد، واکنش نشان داده است. متن کامل پاسخ خلعتبری به اظهارات اشعری و رضایی، در زیر از نظر مخاطبان میگذرد:
مسوولان محترم بخش فرهنگی خبرگزاری مهر
با سلام، خبر مربوط به میزگرد برگزار شده درباره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت را خواندم. از آنجا که در اظهارات حاضران در میزگرد اشتباههای بزرگی وجود داشت که میتواند موجبات به بیراهه رفتن خوانندگان را فراهم آورد، لازم دیدم تا حد امکان، مطالبی را برای اصلاح آنچه گفته شده بود، بنویسم.
1ـ در نمایشگاه فرانکفورت، 14 غرفه ایرانی بود که در سالنهای 0ـ5، 1ـ4، 1ـ3، 0ـ6، 1ـ5، 0ـ3 و 2ـ4 مستقر بودند و اسامی کامل آنها در صفحههای 108 و 109 راهنمای جیبی فرانکفورت آمده است. این غرفهها به ترتیب الفبای لاتین نوشته شده در راهنما، عبارتند از:
1ـ 1ـ غرفهی مشترک ناشران ایرانی ـ سالن 0 ـ 5، غرفهی 903D.
2ـ 1ـ مجمع جهانی اهل بیت ـ سالن 0ـ 5، غرفهی 910D.
3ـ 1ـ مرکز تحقیقات کامپیوتری حوزهی علمیه ـ سالن 1 ـ 3، غرفهی 222J.
4ـ 1 ـ انتشارات علمی فرهنگی ـ سالن 0ـ 5، غرفهی 905D.
5ـ 1ـ آژانس ادبی حوا ـ سالن 0ـ 6.
6ـ 1ـ موسسهی نمایشگاههای فرهنگی ایران ـ سالن 0 ـ 3، غرفهی 809K، و سالن 1ـ 5 غرفهی 977C.
7ـ 1ـ بنیاد ادبیات داستانی ایران ـ سالن 0ـ 5، غرفهی 902D.
8ـ 1ـ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ـ سالن 0ـ 3، غرفهی 349J.
9ـ 1ـ کتاب خروس ـ سالن 0ـ 3، غرفهی 326J.
10ـ 1ـ نشر مثلث ـ سالن 0ـ 5، غرفهی 981B.
11ـ 1ـ سمت ـ سالن 2ـ 4، غرفهی 439J.
12ـ 1ـ شباویز ـ سالن 0ـ 3، غرفهی 332H.
13ـ 1ـ نشر شهر و باغ کتاب تهران ـ سالن 0ـ 5، غرفهی 901D.
ناگفته نماند که نامهای آورده شده، بر اساس آنچه در راهنما آمده است، نوشته شدهاند. به عبارت دیگر، اینکه انجمن ناشران دفاع مقدس، ساقی یا روایت فتح (نام برده شده در میزگرد) با چه نامی حضور داشتند را نمیدانم.
2ـ بر خلاف آنچه در میزگرد عنوان شده است، هیچ بخشی در نمایشگاه فرانکفورت مختص ناشران داخلی نیست. تقسیمبندی سالنها به شرح مندرج در صفحه 6 کاتالوگ 2012، عبارت است از:
1ـ 2ـ 0ـ 3، 1ـ 3 و 1ـ 4، داستانی و غیرداستانی (زبان آلمانی).
2ـ 2ـ 0ـ 3، کودک و نوجوان.
3ـ 2ـ 1ـ 3، ادیان و جهانگردی.
4ـ 2ـ 0 ـ 4، نوشتافزار، هدایا، سرگرمی و رسانهها.
5ـ 2ـ 1ـ 4، کتابهای هنری.
6ـ 2ـ 0ـ 5، 1ـ 5، 1ـ 6 و 0ـ 8 ناشران خارجی.
7ـ 2ـ 0ـ 6، آژانسهای ادبی.
ناشران آلمانی، به شرح مندرج در صفحههای 37 تا 104 راهنمای جیبی، در سالنهای 0ـ 3، 1ـ 3، 0ـ 4، 1ـ 4، 2ـ 4،
0ـ 5 و 1ـ 5 حضور داشتند. سایر کشورهای آلمانی زبان مثل سوئیس، اتریش، لوکزامبورگ و ... هم در سالنهای 1ـ 3 و 1ـ 4 در کنار ناشران آلمانی جای داشتند.
3ـ اشتباه دیگر حاضران در میزگرد آن است که سالن 0ـ 8 را جایگاه «ناشرانی که کار بینالمللی انجام میدهند» قلمداد کردهاند. سالن 0ـ 8 بیشتر مختص ناشران انگلیسی زبان است، همانطور که سالنهای 1ـ 3 و 1ـ 4 بیشتر در اختیار ناشران آلمانی زبان بود. ناشرانی از کشورهای استرالیا، کانادا، هندوستان، اسراییل، ایرلند، زلاندنو، آفریقای جنوبی، انگلستان، آمریکا و ... در سالن 0ـ 8 جای داشتند، آن هم تنها به دلیل انتشار کتابهای انگلیسی. به طور مثال، هیچ ناشر فرانسوی در این سالن نبود، زیرا که ناشران فرانسه به زبان انگلیسی کتاب منتشر نمیکنند.
4ـ در میزگرد گفته شده بود، «بخش بزرگی از نمایشگاه کتاب فرانکفورت به فروش کتاب اختصاص دارد و شاید فروش رایت». جای تاسف است که بدون مطالعه و دانش کافی در مورد نمایشگاه کتاب فرانکفورت اینگونه قضاوت میشود. در صفحهی 5 کاتالوگ نمایشگاه آمده است، «به طور کلی، تنها فروش کتاب به طرفهای تجاری در نمایشگاه مجاز است. در نشستهایی که برگزار میشود و روز یکشنبه، فروش کتاب به عموم بلامانع است، البته با رعایت مقررات قیمت ثابت. در بخش نمایشگاه کتابهای عتیقه در سال 0ـ 6 کتابها را میتوان در تمام روزهای نمایشگاه فروخت». بنابراین، در نمایشگاه فرانکفورت، درست برعکس مطالب عنوان شده به وسیله حاضران در میزگرد، فروش کتاب مجاز نیست، به جز در موارد خاص و با رعایت مقررات ویژه. این نمایشگاه برای فروش و مبادله حقنشر است.
5ـ باز هم، حاضران در میزگرد به اشتباه بیان کردهاند که در غرفهها، «معمولا یکی دو میز میبینید که مخصوص فروش رایت کتاب است و بقیه در حال داد و ستد برای فروش کتاب هستند». چنین نیست. هر ناشر بزرگی هم حقنشر میخرد و هم میفروشد. کارکنان متفاوتی در هر انتشارات این دو بخش را اداره میکنند. آنهایی که مایل به خرید حق نشر ناشری هستند، به غرفه آن انتشارات مراجعه میکنند و با مسئولان فروش حق نشر، که در غرفه مستقر هستند، به مذاکره مینشینند. نمایندگان انتشارات هم که قصد خرید حق نشر را دارند، به غرفه ناشران فروشنده میروند و کتابهای مناسب انتشارات خود را انتخاب میکنند. در این میان، به مراجعانی که بدون وقت قبلی به غرفه آمدهاند یا پرسشی دارند، به وسیله حاضران در غرفه پاسخ داده میشود. هیچ ناشر معتبری از مقررات منع فروش تخطی نمیکند، چه رسد به آنکه فرد یا افرادی را برای «داد و ستد برای فروش» در غرفه بگمارد.
6ـ قضاوت سطحی درباره سبب موفقیت نمایشگاه فرانکفورت هم از دیگر مسائلی است که موجب تاسف است. بدون آنکه کوچکترین تحقیق و بررسی علمی انجام شده باشد، اظهارنظرهای به دور از کارشناسی و نتیجهگیریها و پیشنهادهای غیرعلمی در مورد مدیریت نمایشگاه فرانکفورت و تعمیم آن به نمایشگاه تهران جز پشیمانی به بار نخواهد آورد. در میزگرد گفته شد، «به نظر من خوب است از این الگوی نمایشگاه کتاب فرانکفورت استفاده کنیم و برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را به تشکلهای نشر واگذار کنیم»! مستند تحقیقی این توصیه چیست؟ یا اینکه گفته شد، «شاید موفقیت نمایشگاه فرانکفورت» به سبب آن است که «دولت به آن شکل نقشی در برگزاری نمایشگاه ندارد»! باز هم باید پرسید که مستند گوینده برای این اظهارنظر چیست؟
7ـ آنچه بیش از همه مطالب غیرعلمی و غیرتخصصی عنوان شده در این میزگرد موجب تاسف است، باور نداشتن ناشران ایرانی و توانمندیهای آنان است. در این میزگرد گفته شد، «با توجه به اینکه ما ناشری نداریم که آوازه بینالمللی داشته باشد و بتواند در آن سالن 8 مانور بدهد...» همانگونه که شرح دادم، ناشران مستقر در سالن 0 ـ 8 هیچ برتری و امتیازی نسبت به ناشران مستقر در سالنهای دیگر ندارند. تنها تفاوت، تجمع ناشران انگلیسیزبان در این سالن است و بس. ما که انگلیسیزبان نیستیم تا بخواهیم در سالن 0ـ 8 غرفه داشته باشیم.
اگر کتابهای منتشرشده به زبان انگلیسی داشتیم، هیچ مانعی برای حضورمان در آن سالن وجود نداشت. اگر به طور مثال شباویز در سالن 0ـ 3 مستقر است، نه به دلیل ابرازی آن عزیز حاضر در میزگرد است. این، درخواست خود شباویز بوده است که در سالن 0ـ 3 جای داده شود، زیرا که منتشرکننده کتاب کودک و نوجوان است، درست مثل سایر حاضران در سال 0ـ 3. من به درستی نمیدانم «آوازه بینالمللی» در فرهنگ گوینده این سخن چه معنا و مفهومی داشته است. اما، به درستی میدانم که در هیچ فرهنگ و قاموسی، ناشری را که بیش از 400 عنوان کتابش به بیش از 50 زبان زنده دنیا ترجمه و در بیش از 30 کشور منتشرشده است، نمیتوان فاقد «آوازه بینالمللی» خواند. ما، در کشورمان ناشران بسیاری داریم که حق نشر کتابهاشان در کشورهای دیگر به فروش رفته است و این، یعنی داشتن آوازه بینالمللی. چرا باید همیشه مرغ همسایه را غاز ببینیم و بر زحمات خودیها، قلم بطلان برکشیم؟ گوینده این سخن، خود نیز یک ایرانی است. دست کم به حرمت ایرانی بودن، نباید به هموطنانمان چنین بیاحترامی کنیم و آنها را لایق حضور در سالن یک نمایشگاه هم ندانیم.
با تقدیم احترام
فریده خلعتبری
نظر شما