پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱ آذر ۱۳۹۱، ۹:۵۳

فیلمسازی در هالیوود هم سخت است

فیلمسازی در هالیوود هم سخت است

کارگردان فیلم "پنهان" گفت: برخی از فیلمسازان اول فیلم، فیلمشان خیلی می‌درخشد به نوعی فریب این درخشش را می‌خورند و آنقدر درگیر این جریان می‌شوند که به یکباره سه سال از تولید فیلم اول او می‌گذرد و حالا بعد از این زمان باید تازه به فکر کار بعدی باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم و پایانی نشست مهر با عوامل فیلم سینمایی "پنهان" درباره مواجهه بازیگران با فیلمنامه و فیلم اول رحمانی، فضای متافیزیکی اثر، ایده و طرح ابتدایی "پنهان" و شرایط فیلمسازی برای کارگردانان جوان سینما و... صحبت کردیم.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: قبل از ورود به بحث داستان و ساختار "پنهان" بهتر است کمی درباره "دیگری" صحبت کنیم که اثری کاملا متفاوت از فیلم دوم شما است.

رحمانی: خاستگاه من در سینما مستند است. فیلم‌های کوتاه من هم تقریبا مستند هستند. سینمای مورد علاقه‌ام هم در واقع رئالیسم و نئورئالیسم است.

در "دیگری" هم به سراغ جنس سینمایی رفتم که همیشه دوست داشتم و فکر می‌کردم بلد هستم. شاید به لحاظ محتوایی و سوژه آن زمان هم دغدغه‌ام نبود و بیشتر دغدغه نوستالژیک من بود. سینمایی که بر پایه یک قصه رئالیستی و عناصر آن هم رئالیستی است. قرار نیست بازی در آن صورت بگیرد. شخصیت محور نیست و فضا تعیین‌کننده است.

من برای فیلم اولم احساس کردم به سمت فضایی بروم که بیشتر به آن آشنایی دارم. در "پنهان" هم همان علاقه را داشتم اما به شکل و حال و هوای امروزی. "پنهان" سلیقه سینمایی امروز من است. "دیگری" سلیقه سینمایی است که با آن بزرگ شده‌ام.

 
* پس یعنی سلیقه شما عوض شده است؟

رحمانی: نه اصلا. من همان موقعی که "پنهان" را می‌ساختم می‌دانستم در حال حاضر دارم با چه سلیقه‌ای کار می‌کنم. در "دیگری" به سینمایی فکر می‌کردم که با آن بزرگ شده‌ام. سینمای موج نو فرانسه که از دیدن فیلم‌های آن لذت می‌بردم. با سینما نئورئالیستی ایتالیا که از انجمن سینمای جوان فیلم‌های آنها را دیدم و حتی در کارهای مستند نیز آنها را لحاظ کردم. با علاقه‌ای که در من بود "دیگری" را ساختم. ولی برای فیلم "پنهان" تصمیم گرفتم مسئله امروزم را به تصویر بکشم.

* خانم نعمتی شما به‌عنوان بازیگر "پنهان" آیا فیلم "دیگری" را دیده بودید؟
 
نعمتی: تقریبا "دیگری" در زمان پیش‌تولید فیلم "پنهان" در حال اکران بود. وقتی این فیلم را دیدم به واقع جنس نگاه کارگردان من را با خود همراه کرد. البته این دو فیلم کاملا با هم متفاوت هستند. وقتی مهدی رحمانی را دیدم تعجب کردم که "دیگری" را وی با توجه به تجربه در فیلمسازی و سن و سالی که دارد، ساخته باشد. احساس می‌کردم باید کارگردان آن فیلم فرد با تجربه‌تر و مسن‌تری باشد.
 
فیلمنامه‌ "پنهان" را هم که خواندم برایم جالب بود. این اولین پروژه‌ای بود که در تمام مدت فیلمبرداری مهدی شیرزاد به همراه رحمانی سر صحنه بود. نگاهی که از وی در "دیگری" دیده بودم به نوعی در "پنهان" هم دیدم.
 
من تجربه‌هایی با کارگردانان فیلم اول و دوم داشتم. اولین چیزی که برایم همیشه در این فضا مهم بوده است انگیزه این فیلمسازان و نگاه آنها است که من را در داخل فضایی قرار می‌دهد که خودم را جدا از آن نمی‌دیدم. بیشتر افرادی که از این نسل هستند با آثارشان جایگاه ویژه‌ای در سینما دارند.
 
"پنهان" فیلمی است که به شدت مخاطب را درگیر می‌کند و برای تمام جزئیات آن فکر شده و فکر می‌کنم پشت تمام اینها تجربه و یک نگاه درست است.

* اینکه عنوان می‌کنید فکر نمی‌کردید کارگردان "دیگری" یک فیلمساز جوان باشد این ناظر بر پختگی زبان فیلم است و یا اینکه احساس نمی‌کردید یک فیلمساز جوان چنین دغدغه‌ای داشته باشد؟

نعمتی: نگاه مهدی رحمانی پخته است. من با او همکاری کردم و حس کارگردان - بازیگر هم در فیلم دیدم. نوعی با بازیگر برخورد می‌کند که اصلا تصور نمی‌شود این فیلم دوم وی باشد. وقتی سر "پنهان" رفتم تمام عادات و تصوری که شخصا از کاراکتر رعنا داشتم بالاجبار کنار گذاشتم. برای اینکه با مشورت‌هایی که با رحمانی داشتم متقاعد شدم که این شخصیت هیچ ارتباطی با من ندارد و باید به یک تصور جدید از رعنا برسم. به نوعی اعتمادی بین من و کارگردان شکل گرفت.

* خانم ملک محمدی شما به‌عنوان بازیگری که پیش از "پنهان" با تهمینه میلانی همکاری داشتید و به نوعی این دومین کار سینمایی شما محسوب می‌شود، آیا آشنایی با رحمانی داشتید و فیلم او را دیده بودید؟

فتانه ملک‌محمدی: من قبل از اینکه برای "پنهان" دعوت شوم فیلم "دیگری" را دیده بودم. "دیگری" به عقیده من فضای شهری و یا حتی جاده‌ای را در فیلم به خوبی نشان می‌دهد و این می‌تواند حتی برای مخاطب خارجی هم جذاب باشد.
 
اما "پنهان" خیلی برای من فیلم متفاوتی از "دیگری" بود. با اینکه من اصلا تجربه زیادی ندارم اما به نوعی خیلی خام و بی‌تجربه سر کار حاضر شدم و کارگردان کاملا این نقش را برای من شکل داد و خیلی به من کمک کرد. البته من قبل از "پنهان" پیشنهادهایی داشتم اما فیلمنامه این فیلم را خیلی دوست داشتم و احساس می‌کردم که این شخصیت خیلی به من نزدیک است.
 
به عقیده من این نقش نماینده نسل من است. دیالوگ‌نویسی که متعلق به این نسل است و شناخت درستی که مهدی شیرزاد و رحمانی از این نسل داشتند برای من در فیلمنامه و حتی زمان کار خیلی جالب بود. " پنهان " تجربه خیلی خوبی برای من بود.
* قبل از اینکه شما به عنوان بازیگر وارد سینما شوید. چقدر جریان تولید در سینمای ایران را دنبال می‌کردید و تا چه میزان در جریان آثار روز بودید. آیا بیشتر این نگاه تفریحی بوده یا تحلیلی؟
 
ملک‌محمدی: تصور من از سینما قبل از اینکه وارد آن شوم خیلی متفاوت از حالا بود. سر صحنه "سوپراستار" متوجه شدم که چقدر کار کردن در این فضا سخت است. اینکه ممکن است برای یک سکانس حتی 3 تا 4 روز زمان بگذارند. به نوعی انگار شخصیت‌ها و حتی فضای فیلم‌ها قبل از اینکه وارد آن شوم، خیلی برایم قابل باورتر از حالا بود. به همین دلیل شاید قبلا بیشتر از دیدن فیلم‌ها لذت می‌بردم.
 
من آدم فیلم‌بینی نیستم. صادقانه بگویم خیلی فیلم خارجی نمی‌بینم. متاسفانه خیلی از فیلم‌های مهم سینمای دنیا را ندیدم. البته فیلم‌های اروپایی را بیشتر دنبال می‌کنم.
 
* خانم افشار شما درباره رودرویی خودتان با مهدی رحمانی و "پنهان" بگویید؟
آناهیتا افشار: وقتی برای حضور در "پنهان" دعوت شدم، رفتم و فیلم "دیگری" را دیدم. بعد از دیدن این فیلم مطمئن شدم باید در "پنهان" بازی کنم. زیرا به عقیده من نگاه رحمانی شریف و حرفه‌ای است.
 
به نوعی مطمئن شدم که اگر در این فیلم بازی کنم حتما در کارنامه کاری‌ام جایگاهی دارد. به همین دلیل با اطمینان رفتم و احساس کردم که اگر حتی فیلم شاهکار نشود، اما قابل دفاع است و فیلمنامه هم به عقیده من خیلی خوب بود. کاراکتر ریحانه در این فیلم خیلی خوب پرداخته شده‌است. این شخصیت برای بازیگر جای کار داشت و فکر می‌کنم از پس آن برآمده‌ام. از مهدی رحمانی جا دارد تشکر کنم برای انتخابم.
 
ملک محمدی: من وقتی سرصحنه برای اولین‌بار در این فیلم حاضر شدم واقعا می‌ترسیدم. به هر حال من قبل از این کار فقط در یک فیلم حضور داشتم که با هدایت صددرصدی کارگردان بود. خیلی استرس داشتم اما مهدی رحمانی خیلی به من کمک کرد.
 
* شما برای انتخاب نقش‌هایتان همیشه با خانم میلانی مشورت می‌کنید.
 
ملک محمدی: بله همیشه در اولین تماس بعد از پیشنهاداتی که دارم با وی صحبت می‌کنم. حتی در مسائل دیگر مثل درس و دانشگاه نیز با او مشورت می‌کنم.
 
* لحن و فضای "دیگری" به گونه‌ای است که خیلی از مخاطبان احساس می‌کنند که یک فیلمساز جوان پشت این فیلم نیست. به نوعی شاید فیلم "پنهان" با تم موضوعی و فضایی که دارد بیشتر به یک فیلمساز جوان می‌آید.
 
رحمانی: "دیگری" به نوعی ادای دین من به آن سینمایی بود که دوست داشتم و حتی امکان دارد دوباره به آن فضا برگردم. مهم این است که من در آن لحظه به چه فضایی فکر می‌کنم. من هرگز خود را در یک قالب خاص کلیشه نمی‌کنم.
 
* فکر می‌کنم به‌اندازه کافی درباره تغییر فضای فیلمسازی شما نسبت به کار اولتان صحبت کردیم. ایده اولیه "پنهان" چقدر متعلق به شماست؟
 
رحمانی: من یک ایده داشتم درباره دختری که یک درک متافیزیکی از اطراف خود دارد. بعد با مهدی شیرزاد از طریق محمد علی نجفی آشنا شدم. این ایده را با وی مطرح کردم و همان ابتدا هم تاکید کردم که با فضای که در ذهن من است پرداختن به آن و به نتیجه رسیدن در فیلمنامه کار سختی است.
 
من و مهدی شیرزاد هر روز از صبح تا غروب روی فیلمنامه "پنهان" کار می‌کردیم. درباره تک تک شخصیت‌ها ساعت‌ها با هم حرف می‌زدیم و شیرزاد این صحبت‌ها را یادداشت می‌کرد. به نوعی حتی این دیدارها و صحبت‌های من و شیرزاد در تمام ساعات شبانه‌روز حتی تا پایان شب طول می‌کشید.
 
"پنهان" برای ما یک زندگی یک ساله بود. بعد از اینکه درباره شخصیت‌ها و فضای آنها به نتیجه رسیدیم، شیرزاد نگارش فیلمنامه را شروع کرد. اما فیلمنامه و بازنویسی آن قبل از شروع کار برای ما تمام نشد. به طوری که مهدی شیرزاد هر روز تا پایان فیلمبرداری سر صحنه بود. حتی کوچکترین تغییرات سر صحنه را با هم هماهنگ می‌کردیم.
 
* ایده اولیه درباره دختری که یک درک متافیزیکی دارد به شدت پتانسیل این را داشت که به دام فیلم‌های معناگرای بی‌کیفیت سینمای ایران بیافتد، اما شما خیلی موفق از کنار این دره رد شده‌اید و فیلم وارد آن ورطه معناگرایی مبتذل نشده است.
 
رحمانی: من از ابتدا این موضوع را مدنظر قرار دادم و هدفم هم این بود که این شخصیت‌های داستانی و درگیری‌های آنها با خودشان و یا اطرافیانشان را در یک پدیده متافیزیکی تعریف کنم. خودم به فضای متافیزیک اعتقاد داشتم و این در فضای فیلم وجود داشت ولی تعیین کننده نبود.
 
من تلاش کردم فضایی ایجاد کنم که مخاطب به شخصیت‌ها نزدیک شود. به نوعی این فضای متافیزیکی در فیلم به گونه‌ای است که اگر مخاطب به آن اعتقاد داشته باشد می‌تواند از آن بهره بگیرد و اگر هم اعتقادی ندارد او را اذیت نکند. این جریان روی محور اصلی فیلم سوار نیست تا تعیین کننده باشد.
 
* حتی ابزار نریشن هم که در فیلم‌های معناگرا در این دهه اخیر سینمای ایران باب شده هم به فیلم "پنهان" لطمه نمی‌‌زند.
 
رحمانی: پدیده‌های علت و معلولی بیشتر در تعریف و شخصیت‌های "پنهان" غالب بود. اتفاقات متافیزیکی در محیط اطراف برای شخصیت‌ها وجود داشت. از اول ما پایه را بر اساس بررسی جزئیات شخصیت پنهان این مجموعه کاراکترها گذاشتیم که با هم به یک شکلی ارتباط دارند که یکی از آنها مثلث نسل قدیم است اسفندیار، نازنین و رعنا.
 
یکی دیگر نسل جدید است یلدا، ریحانه و روزبه. که این دو در کنار هم آن درونیات و پنهان‌شان بررسی می‌شود و خانواده دیگر در موازی اینها به نوعی با دیگر کاراکترهادرگیر هستند و ارتباط دارد که کامران و ملیحه است. درگیری این دو شخصیت هم از جنس دیگر شخصیت‌ها است.
 
* این بعد متافیزیکی فیلم زمانی که فیلمنامه را خواندید شما را نترساند؟
 
نعمتی: اذیت که نکرد. نمی‌توانم از واژه ترس استفاده کنم. ما قبل از شروع کار در جلسات دورخوانی خیلی درباره شخصیت‌ها صحبت می‌کردیم و به نوعی همه چیز روشن بود به خوبی طراحی شده بود. حتی به جنس بازی و نوع بیان بازیگران هم فکر شده بود. من فقط باید خودم را تطبیق می دادم.
خیلی سخت بود. چون شخصیت رعنا از من خیلی دور بود. ممکن است تشابهاتی با این شخصیت داشته باشم اما از لحاظ شخصیتی به من نزدیک نبود. قبل از فیلمبرداری توی تمرینات برای من حل شده بود و من کاملا به فضای رعنا نزدیک شده بودم. از طرف دیگر خیالم هم راحت بود به خاطر حساسیت و سختگیری رحمانی داشت و من این را زمان تمرین متوجه شده بودم به همین دلیل مطمئن بودم اگر سر کار هم در صحنه‌ای به دلیل دوری من از این شخصیت، اگر لغزشی هم داشته باشم، او حواسش هست و ما با توجه به دقت و حساسیتی که رحمانی داشت دیگر از چیزی نمی‌ترسیدیم.
 
از طرف دیگر این فیلم به نوعی دغدغه‌ا‌م شده بود چون تماما در جریان تولید آن بودم و جنس ارتباطی که من با گروه داشتم به شکلی بود که بیشتر می‌خواستم آن چیزی را اجرا کنم که در ذهن کارگردان است.

رحمانی: درباره نریشن‌های فیلم که شما عنوان می‌کنید باید بگویم ابزار این نوع سینما است. باید بگویم به نوعی تمهیدی بود برای مخاطب که برای صحنه تصادف آماده شود و مخاطب از طرف دیگر درگیر رشد و بلوغ و نتیجه‌گیری شخصیت یلدا(ملک محمدی) از پیرامونش شود. سکانس تصادف در ابتدای فیلم باعث می‌شود در پس ذهن مخاطب بماند مدام او در جریان فیلم دنبالش باشد.

* شما خیلی از این فضای معناگرا و متافیزیکی فیلم ترسی نداشتید.

افشار: حقیقتا به عقیده من، ما در حوزه سینمای معناگرا فیلم‌هایی داریم که شاهکار به حساب می‌آیند. در سینمای ایران چون ما در این نوع آثار بدی هم داریم واژه معناگرا کلیشه شده‌است. در صورتی که اگر پرداخت درستی داشتیم این واژه دیگر در سینما نامبهم و بی‌معنا نبود.

رحمانی: نمی‌توان گفت "پنهان" فیلم معناگرایی است اما متافیزیک در آن وجود دارد چون من در زندگی خودم هم به این موضوع توجه دارم.

*چرا این درگیری‌های متافیزیکی در "پنهان" باید در این طبقه خاص مطرح می‌شد؟

رحمانی: متافیزیک به شکلی از طریق شخصیت ملیحه (آزاده شمس) وارد این طبقه می‌شود. البته ملیحه هم وقتی درباره چشم و نظر صحبت می‌کند برداشت خیلی پیچیده‌ای از متافیزیک ندارد و صرفا به شکل سمبلیک و سنت به جریان نگاه می‌کند. پدیده متافیزیک می‌تواند به عقیده من دیده شود یا نه. آن انرژی است که اگر فرد آن را درک کند ممکن است برای او اتفاقی بیافتد.

*یکی از ویژگی‌های "پنهان" طراحی صحنه و لباس فیلم است که بسیار آن را خوش آب و رنگ کرده است و این تصویر توسط مخاطب دیده می‌شود. در کنار گریم هم قطعا نقش مهمی دارد تا مخاطب به شخصیت‌ها نزدیک شود. فکر نمی‌کنید گریم شخصیت رعنا می‌توانست متفاوت‌تر از این باشد.

رحمانی: وقتی یک فیلم تمام می‌شود خیلی چیزهای می‌تواند بهتر از آن چیزی باشد که شما روی پرده می‌بینید. ما که معتقد نیستیم فیلمی ساختیم که بی نقص است. من اتفاقا نظرات مختلفی درباره گریم رعنا شنیدم و خیلی‌ها معتقد بودند به شخصیت وی در فیلم نزدیک است. این مسائل بیشتر سلیقه ای است سعید ملکان هم خیلی برای این کار وقت گذاشت. ما سر "دیگری" هم با هم کار کردیم. با "پنهان" اگر با مختصات خود فیلم برخورد کنیم بدون پیش فرض و مقایسه، شخصیت ها باورپذیر می‌شود.

* خانم نعمتی شما در این باره صحبتی ندارید؟

نعمتی: من اصلا به این موضوع فکر نکردم. این گریم نظر کارگردان و طراح چهره پردازی است و وقتی آنها از این گریم راضی هستند من دیگر درگیر این بخش کارنمی شوم.

* گریم جزئی از نقش است که می‌تواند به باورپذیر بودن نقش کمک کند؟

نعمتی: من با این گریم مشکلی نداشتم و آنقدر این شخصیت رعنا برای من تازگی داشت که این نوع گریم هم می‌توانست جزئی از آن تازگی باشد. از شخصیتهایی که تاکنون درآنها قرار گرفتم جدایم می‌کرد و این ویژگی این نقش برای من بود. حتی اگر برخی این چهره را از آنا نعمتی دوست ندارند باز هم برای من جذاب است و حتی اینکه این را از مخاطب بشنوم دوست دارم.

*شما یک مثلث از نسل گذشته (اسفندیار، نازنین، رعنا) یک مثلث دیگر از نسل فعلی (یلدا، ریحانه، روزبه) و در کنار آن دو شخصیت کامران و ملیحه از نسل میانی را در "پنهان" به تصویر می‌کشید. اما هر سه نسل مشکلاتی دارند و هر کدام به یک شکلی اتفاقا به هم شباهت دارند. در صورتی که من در واکنش در برخی از مسائل نسل جدید را متفاوت از نسل میانی می دانم و یا حتی گذشته اما این سه نسل در فیلم شما کاملا درگیر روزمرگی در مشکلاتی هستند که گویا اصلا این فاصله سنی تغییری در آن ایجاد نکرده است.

رحمانی: به عقیده من مشکل این افراد باهم متفاوت نیست اما شکل آن فرق می‌کند. مشکل روزبه و اسفندیار به نوعی شبیه هم است فقط شکل متفاوت است. تنهایی آدم‌ها به نظر من درشکل تغییر می‌کند و دردصد بیشتر می‌شود. یعنی درجمعیت همه گیرتر می شود و در روزمرگی ها تکرار بیشتری پیدا می‌کند. ولی در کل آن تنهایی از بین که نرفته بلکه همه گیرتر هم شده است.

"پنهان" دغدغه آدم‌ها است به این شکل که در این شرایط در جامعه کم کم از خودشان هم فاصله می‌گیرند. این به مفهوم بدی افراد نیست بلکه شرایط زمانه و جامعه ای که در آن زندگی می کنند. در همه دنیا این شرایط مکانیزه ماشینی زندگی امروز، فردیت افراد را از آنها می‌گیرد. بحث فیلم هم همین مفهوم تنهایی است که در هر شخصی به یک شکل نمود پیدا کرده است. حتی ما به این شخصیتهای فیلم در اجتماع خودشان نپرداخته ایم بلکه آنها را در تنهایشان نشان دادیم. به نظر من این خیلی فرقی ایجاد نمی‌کند.

*شما جزء فیلمسازانی هستید که توانسته‌اند با وجود شرایطی که هم اکنون در سینمای ما است فاصله زیادی بین فیلم اول و دومتان نیفتاد و حالا هم تاجایی که می‌دانم می‌خواهید کار سومتان را شروع کنید اما تعدادی از فیلمسازان جوان که اتفاقا موفق بوده‌اند در کار اول سال‌هاست که نتوانستند فیلم دوم را بسازند.

رحمانی: من سینما را به مفهوم خود سینما واقعا دوست دارم. به همین دلیل برای رسیدن به این علاقه تمام سختی‌ها را تحمل می‌کنم و به نوعی برای رسیدن به هدف باید مبارزه کرد. خیلی از جوانان نسل من برخوردشان با کارشان واقع‌بینانه نیست. کار کردن در سینما در همه جای دنیا کار سختی است. حتی در هالیوود، بالیوود، در اروپا هم شرایط و ضوابط سختی برای فیلمسازی است.

برخی از فیلمسازان اول فیلم، فیلمشان خیلی می‌درخشد به نوعی فریب این درخشش را می‌خورند و آنقدر درگیر این جریان می‌شوند که به یکباره سه سال از تولید فیلم اول او می‌گذرد و حالا بعد از این زمان باید تازه به فکر کار بعدی باشد. من همه فیلم های کوتاهم در جشنواره های داخلی وخارجی حضور داشته و جوایزی هم گرفته و من همیشه همه جا همراه فیلم بودم و فضای فیلم را دوست داشتم .

وقتی "دیگری" در جشنواره‌های مختلف به نمایش در می‌آمد من در دفترم فیلمنامه "پنهان" را می‌نوشتم و خیلی از سفرهای فیلم را نرفتم. جایزه‌ها را برایم پست می‌کردند. من همراه فیلم نمی‌چرخیدم و سفر نمی‌رفتم فکر کردم من "دیگری" را ساختم و اگر بخواهد هر اتفاقی در جشنواره ها برای آن می‌افتد پس باید درگیر فیلم بعدی خودم شوم.

من به فیلمسازی اینگونه نگاه نمی‌کنم که چون یک کارگردان و یا فیلمسازم پس کار مهمی انجام می‌دهم و باید تهیه‌کننده برای ساخت فیلم از من خواهش کند. اگر هم این موضوع درست باشد من این انتظار را ندارم به همین دلیل فیلمنامه را می‌نویسم، دنبال تهیه‌کننده می‌روم و حالا هم دنبال پروانه ساخت کار سوم هم می‌روم. به فکر پول و سرمایه هم نیستم چون بعد از گرفتن مجوز دنبال این مرحله هم می‌روم وقتی فیلمساز به کار خود ایمان داشته باشد حتما می‌شود.

*درباره کار جدیدتان توضیح دهید؟

رحمانی: "برف" ماجرای خانواده‌ای است که بسیار پولدار بودند اما حال همه چیز را ازدست دادند و از دارایی خود یک خانه دارند که آن هم از دستشان در حال خارج شدن است. فیلم در یک روز است که برای دخترشان قرار است خواستگار بیاید. فیلمنامه توسط حسین مهکام نوشته شده و آماده است. هم اکنون متن در شورای پروانه ساخت است و امیدواریم به زودی مجوز بگیرد تا کار کنیم.

گفتگو از بیتا موسوی و محمد صابری

کد خبر 1749144

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha