به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم و پایانی نشست مهر با عوامل فیلم سینمایی "پنهان" درباره مواجهه بازیگران با فیلمنامه و فیلم اول رحمانی، فضای متافیزیکی اثر، ایده و طرح ابتدایی "پنهان" و شرایط فیلمسازی برای کارگردانان جوان سینما و... صحبت کردیم.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: قبل از ورود به بحث داستان و ساختار "پنهان" بهتر است کمی درباره "دیگری" صحبت کنیم که اثری کاملا متفاوت از فیلم دوم شما است.
رحمانی: خاستگاه من در سینما مستند است. فیلمهای کوتاه من هم تقریبا مستند هستند. سینمای مورد علاقهام هم در واقع رئالیسم و نئورئالیسم است.
در "دیگری" هم به سراغ جنس سینمایی رفتم که همیشه دوست داشتم و فکر میکردم بلد هستم. شاید به لحاظ محتوایی و سوژه آن زمان هم دغدغهام نبود و بیشتر دغدغه نوستالژیک من بود. سینمایی که بر پایه یک قصه رئالیستی و عناصر آن هم رئالیستی است. قرار نیست بازی در آن صورت بگیرد. شخصیت محور نیست و فضا تعیینکننده است.
من برای فیلم اولم احساس کردم به سمت فضایی بروم که بیشتر به آن آشنایی دارم. در "پنهان" هم همان علاقه را داشتم اما به شکل و حال و هوای امروزی. "پنهان" سلیقه سینمایی امروز من است. "دیگری" سلیقه سینمایی است که با آن بزرگ شدهام.

رحمانی: نه اصلا. من همان موقعی که "پنهان" را میساختم میدانستم در حال حاضر دارم با چه سلیقهای کار میکنم. در "دیگری" به سینمایی فکر میکردم که با آن بزرگ شدهام. سینمای موج نو فرانسه که از دیدن فیلمهای آن لذت میبردم. با سینما نئورئالیستی ایتالیا که از انجمن سینمای جوان فیلمهای آنها را دیدم و حتی در کارهای مستند نیز آنها را لحاظ کردم. با علاقهای که در من بود "دیگری" را ساختم. ولی برای فیلم "پنهان" تصمیم گرفتم مسئله امروزم را به تصویر بکشم.
* خانم نعمتی شما بهعنوان بازیگر "پنهان" آیا فیلم "دیگری" را دیده بودید؟
* اینکه عنوان میکنید فکر نمیکردید کارگردان "دیگری" یک فیلمساز جوان باشد این ناظر بر پختگی زبان فیلم است و یا اینکه احساس نمیکردید یک فیلمساز جوان چنین دغدغهای داشته باشد؟
نعمتی: نگاه مهدی رحمانی پخته است. من با او همکاری کردم و حس کارگردان - بازیگر هم در فیلم دیدم. نوعی با بازیگر برخورد میکند که اصلا تصور نمیشود این فیلم دوم وی باشد. وقتی سر "پنهان" رفتم تمام عادات و تصوری که شخصا از کاراکتر رعنا داشتم بالاجبار کنار گذاشتم. برای اینکه با مشورتهایی که با رحمانی داشتم متقاعد شدم که این شخصیت هیچ ارتباطی با من ندارد و باید به یک تصور جدید از رعنا برسم. به نوعی اعتمادی بین من و کارگردان شکل گرفت.
فتانه ملکمحمدی: من قبل از اینکه برای "پنهان" دعوت شوم فیلم "دیگری" را دیده بودم. "دیگری" به عقیده من فضای شهری و یا حتی جادهای را در فیلم به خوبی نشان میدهد و این میتواند حتی برای مخاطب خارجی هم جذاب باشد.
رحمانی: درباره نریشنهای فیلم که شما عنوان میکنید باید بگویم ابزار این نوع سینما است. باید بگویم به نوعی تمهیدی بود برای مخاطب که برای صحنه تصادف آماده شود و مخاطب از طرف دیگر درگیر رشد و بلوغ و نتیجهگیری شخصیت یلدا(ملک محمدی) از پیرامونش شود. سکانس تصادف در ابتدای فیلم باعث میشود در پس ذهن مخاطب بماند مدام او در جریان فیلم دنبالش باشد.
* شما خیلی از این فضای معناگرا و متافیزیکی فیلم ترسی نداشتید.
افشار: حقیقتا به عقیده من، ما در حوزه سینمای معناگرا فیلمهایی داریم که شاهکار به حساب میآیند. در سینمای ایران چون ما در این نوع آثار بدی هم داریم واژه معناگرا کلیشه شدهاست. در صورتی که اگر پرداخت درستی داشتیم این واژه دیگر در سینما نامبهم و بیمعنا نبود.
رحمانی: نمیتوان گفت "پنهان" فیلم معناگرایی است اما متافیزیک در آن وجود دارد چون من در زندگی خودم هم به این موضوع توجه دارم.
*چرا این درگیریهای متافیزیکی در "پنهان" باید در این طبقه خاص مطرح میشد؟
رحمانی: متافیزیک به شکلی از طریق شخصیت ملیحه (آزاده شمس) وارد این طبقه میشود. البته ملیحه هم وقتی درباره چشم و نظر صحبت میکند برداشت خیلی پیچیدهای از متافیزیک ندارد و صرفا به شکل سمبلیک و سنت به جریان نگاه میکند. پدیده متافیزیک میتواند به عقیده من دیده شود یا نه. آن انرژی است که اگر فرد آن را درک کند ممکن است برای او اتفاقی بیافتد.
*یکی از ویژگیهای "پنهان" طراحی صحنه و لباس فیلم است که بسیار آن را خوش آب و رنگ کرده است و این تصویر توسط مخاطب دیده میشود. در کنار گریم هم قطعا نقش مهمی دارد تا مخاطب به شخصیتها نزدیک شود. فکر نمیکنید گریم شخصیت رعنا میتوانست متفاوتتر از این باشد.
رحمانی: وقتی یک فیلم تمام میشود خیلی چیزهای میتواند بهتر از آن چیزی باشد که شما روی پرده میبینید. ما که معتقد نیستیم فیلمی ساختیم که بی نقص است. من اتفاقا نظرات مختلفی درباره گریم رعنا شنیدم و خیلیها معتقد بودند به شخصیت وی در فیلم نزدیک است. این مسائل بیشتر سلیقه ای است سعید ملکان هم خیلی برای این کار وقت گذاشت. ما سر "دیگری" هم با هم کار کردیم. با "پنهان" اگر با مختصات خود فیلم برخورد کنیم بدون پیش فرض و مقایسه، شخصیت ها باورپذیر میشود.
* خانم نعمتی شما در این باره صحبتی ندارید؟
نعمتی: من اصلا به این موضوع فکر نکردم. این گریم نظر کارگردان و طراح چهره پردازی است و وقتی آنها از این گریم راضی هستند من دیگر درگیر این بخش کارنمی شوم.
* گریم جزئی از نقش است که میتواند به باورپذیر بودن نقش کمک کند؟
نعمتی: من با این گریم مشکلی نداشتم و آنقدر این شخصیت رعنا برای من تازگی داشت که این نوع گریم هم میتوانست جزئی از آن تازگی باشد. از شخصیتهایی که تاکنون درآنها قرار گرفتم جدایم میکرد و این ویژگی این نقش برای من بود. حتی اگر برخی این چهره را از آنا نعمتی دوست ندارند باز هم برای من جذاب است و حتی اینکه این را از مخاطب بشنوم دوست دارم.
*شما یک مثلث از نسل گذشته (اسفندیار، نازنین، رعنا) یک مثلث دیگر از نسل فعلی (یلدا، ریحانه، روزبه) و در کنار آن دو شخصیت کامران و ملیحه از نسل میانی را در "پنهان" به تصویر میکشید. اما هر سه نسل مشکلاتی دارند و هر کدام به یک شکلی اتفاقا به هم شباهت دارند. در صورتی که من در واکنش در برخی از مسائل نسل جدید را متفاوت از نسل میانی می دانم و یا حتی گذشته اما این سه نسل در فیلم شما کاملا درگیر روزمرگی در مشکلاتی هستند که گویا اصلا این فاصله سنی تغییری در آن ایجاد نکرده است.
رحمانی: به عقیده من مشکل این افراد باهم متفاوت نیست اما شکل آن فرق میکند. مشکل روزبه و اسفندیار به نوعی شبیه هم است فقط شکل متفاوت است. تنهایی آدمها به نظر من درشکل تغییر میکند و دردصد بیشتر میشود. یعنی درجمعیت همه گیرتر می شود و در روزمرگی ها تکرار بیشتری پیدا میکند. ولی در کل آن تنهایی از بین که نرفته بلکه همه گیرتر هم شده است.
"پنهان" دغدغه آدمها است به این شکل که در این شرایط در جامعه کم کم از خودشان هم فاصله میگیرند. این به مفهوم بدی افراد نیست بلکه شرایط زمانه و جامعه ای که در آن زندگی می کنند. در همه دنیا این شرایط مکانیزه ماشینی زندگی امروز، فردیت افراد را از آنها میگیرد. بحث فیلم هم همین مفهوم تنهایی است که در هر شخصی به یک شکل نمود پیدا کرده است. حتی ما به این شخصیتهای فیلم در اجتماع خودشان نپرداخته ایم بلکه آنها را در تنهایشان نشان دادیم. به نظر من این خیلی فرقی ایجاد نمیکند.
*شما جزء فیلمسازانی هستید که توانستهاند با وجود شرایطی که هم اکنون در سینمای ما است فاصله زیادی بین فیلم اول و دومتان نیفتاد و حالا هم تاجایی که میدانم میخواهید کار سومتان را شروع کنید اما تعدادی از فیلمسازان جوان که اتفاقا موفق بودهاند در کار اول سالهاست که نتوانستند فیلم دوم را بسازند.
رحمانی: من سینما را به مفهوم خود سینما واقعا دوست دارم. به همین دلیل برای رسیدن به این علاقه تمام سختیها را تحمل میکنم و به نوعی برای رسیدن به هدف باید مبارزه کرد. خیلی از جوانان نسل من برخوردشان با کارشان واقعبینانه نیست. کار کردن در سینما در همه جای دنیا کار سختی است. حتی در هالیوود، بالیوود، در اروپا هم شرایط و ضوابط سختی برای فیلمسازی است.
برخی از فیلمسازان اول فیلم، فیلمشان خیلی میدرخشد به نوعی فریب این درخشش را میخورند و آنقدر درگیر این جریان میشوند که به یکباره سه سال از تولید فیلم اول او میگذرد و حالا بعد از این زمان باید تازه به فکر کار بعدی باشد. من همه فیلم های کوتاهم در جشنواره های داخلی وخارجی حضور داشته و جوایزی هم گرفته و من همیشه همه جا همراه فیلم بودم و فضای فیلم را دوست داشتم .
وقتی "دیگری" در جشنوارههای مختلف به نمایش در میآمد من در دفترم فیلمنامه "پنهان" را مینوشتم و خیلی از سفرهای فیلم را نرفتم. جایزهها را برایم پست میکردند. من همراه فیلم نمیچرخیدم و سفر نمیرفتم فکر کردم من "دیگری" را ساختم و اگر بخواهد هر اتفاقی در جشنواره ها برای آن میافتد پس باید درگیر فیلم بعدی خودم شوم.
من به فیلمسازی اینگونه نگاه نمیکنم که چون یک کارگردان و یا فیلمسازم پس کار مهمی انجام میدهم و باید تهیهکننده برای ساخت فیلم از من خواهش کند. اگر هم این موضوع درست باشد من این انتظار را ندارم به همین دلیل فیلمنامه را مینویسم، دنبال تهیهکننده میروم و حالا هم دنبال پروانه ساخت کار سوم هم میروم. به فکر پول و سرمایه هم نیستم چون بعد از گرفتن مجوز دنبال این مرحله هم میروم وقتی فیلمساز به کار خود ایمان داشته باشد حتما میشود.
*درباره کار جدیدتان توضیح دهید؟
رحمانی: "برف" ماجرای خانوادهای است که بسیار پولدار بودند اما حال همه چیز را ازدست دادند و از دارایی خود یک خانه دارند که آن هم از دستشان در حال خارج شدن است. فیلم در یک روز است که برای دخترشان قرار است خواستگار بیاید. فیلمنامه توسط حسین مهکام نوشته شده و آماده است. هم اکنون متن در شورای پروانه ساخت است و امیدواریم به زودی مجوز بگیرد تا کار کنیم.
گفتگو از بیتا موسوی و محمد صابری
نظر شما