به گزارش خبرنگار مهر، زینب جان، چه واژه ای میتوان برای توصیف شما به کار برد جز همانکه باید گفت: شما بانوی صبر و استقامت بودید که این صبر را نه در دریای پرخون کربلا، که در هنگام شکستن پهلوی مادر و سوختن در، هنگام ضربت خوردن فرق پدر در محراب کوفه و هنگام شهادت برادرتان امام حسن(ع) نیز به نمایش گذاشتید و صحرای کربلا اوج صبور بود.
بانوی من، عصر عاشورا بر شما چه گذشت و چگونه توانستید گهواره خالی علی اصغر و جای خالی علی اکبر و نبود حسین(ع) را تاب بیاورید و ندای ما رایت الا جمیلا را سردهید.
چگونه توانستید سر بریده برادر را بر روی نیزه تاب آورید و چگونه توانستید مرحمی بر دل داغدیده رباب باشید چگونه توانستید این همه مظلومیت را صبوری کنید.
زینب من، چه بی عزتند کسانی که میپندارند عزت انسان در دستان آنان است در حالی که امروز همانها که محبت اهل بیت(ع) را به زر و زیور دنیا فروختند حقیرترین افراد در تاریخ بشریتند و حسین و یارانش عزتمند ترین انسانها.
بانوی من انگار مظلومیت شیعه تمام شدنی نیست، هنوز که هنوز است شیعیان، مظلومان تاریخند و هنوز بیعزتان و حقیران این دنیای خاکی به دنبال کشت و کشتار.
هنوز شیعیان و محبان حسین(ع) قربانی محب اهل بیت بودن خود میشوند و هنوز که هنوز است آرامگاه حسن(ع) را از پشت میلهها زیارت می کنند و هنوز سجاد(ع) قربانی کیته توزی متعصبین بی عزت است و هنوز باقرالعلوم و صادق آل محمد(ع) بدون بارگاه در بقیع آرمیدهاند و شیعه چقدر مظلوم است.
بانوی من، هنوز که هنوز است کوردلان شیعیان، زائران حسین(ع) را نه با شمشیر که با بمب هایی که در روی قلب خود نصب میکنند به خاک و خون میکشند و انگار مظلومیت و صبوری تمام شدنی نیست وهنوز کل یوم عاشورا و کل الارض کربلاست.
نظر شما