مجتبی حیدری
وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند
من که با تربت تو کام لبم باز شده / اصل این نوکریم از ازل آغاز شده / مادرم درس غلامی تو ام می آموخت / اولین پیرهن مشکی من را می دوخت / خاطرم هست مرا مجلس روضه می برد / خاطرم هست مرا دست ابالفضل سپرد /خاطرم هست که زنجیر خریدم آقا / پا برهنه شدم و سینه زدم روز عزا .
مجتبی حیدری
نظر شما