پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۱۱ آذر ۱۳۹۱، ۷:۲۲

گزارش خبری/

محیط کار یا محل انگیزه کشی/ چرا کارمندها بی حوصله اند

محیط کار یا محل انگیزه کشی/ چرا کارمندها بی حوصله اند

مشهد - خبرگزاری مهر: این روزها برخی کارمندان در محیط های کار انگیزه کشی می کنند و در پشت میز خود با کشیدن خمیازه دچار فرسودگی شغلی شده و استرس و فشارهای روانی مختلفی را به دلیل بی علاقگی به کار خود متحمل می شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، کارمندانی که به کار خود علاقه ای ندارند و هر روز زودتر بر سرکار حاضر می شوند و دیرتر از محیط کار خارج می شوند و یا در پایان ساعت کاری خود به مسافر کشی روی می آورند تا حقوق و مزایایی بیشتری برای تامین معاش زندگیشان بدست آورند بسیار زودتر از آن زمان که فکرش را بکنند فرسوده و خسته می شوند.

مطابق آمارهای غیررسمی بیش از 70 درصد افراد شاغل و کارمند در خراسان رضوی در شغل هایی که علاقه داشته اند به دلیل پذیرش پایین و کافی نبودن حقوق و مزایای نتوانسته اند به ایفای نقش بپردازند که این عامل نیز در سرکوب و سرخوردگی فرد در پذیرش شغل نادلخواه کارمندی موثر و حائز اهمیت است.

از سوی دیگر فرهنگ و شرایط جامعه ما این گونه است که بسیاری از فعالیت ها به عنوان شغل مطرح نیست بنابراین برای بالا بردن انگیزه افراد در شغل هایی که به آن علاقه ندارند افزایش حقوق و قدردانی لازم است زیرا تنها در این صورت است که می توان خلاقیت و ارق به کار در کارمندان و یا شاغلین را افزایش داد.

فرسودگی شغلی

بسیاری از کارشناسان امور تربیتی معتقدند کسالت و بی حوصلگی اغلب کارمندان نوعی فرسودگی شغلی بوده و این امر گاها به یکنواختی محیط کار، بی علاقگی به شغلی که در آن ایفای نقش می کنند و انجام مسئولیت های پر استرس باز می گردد زیرا در بلندمدت کارمندان به دلیل داشتن استرس های زیاد شغلی از کاری که در ابتدا نیز به آن علاقمند نبوده خسته و بی حوصله می شوند.

کارمندانی که بیش از یک مدت زمان مقرر کاری همچنان مشغول فعالیت در محل اشتغالند و تحت فشار مضاعف روحی و فکری و فشارهای روانی ناشی از علاقه نداشتن به شغلی که در آن هستند قرار می گیرند بدون تردید فرسوده شده و قوای طبیعی خود را تضعیف می کنند.

سرکوب فشارهای روانی در کوتاه مدت ممکن است کارمندان را به افسردگی نیز دچار کند و خلاقیت و انگیزه را در آنها نابود کند.

ارتباط بی علاقگی به شغل و مسائل اقتصادی

به نظر می رسد فرسودگی شغلی با مسائل اقتصادی نیز ارتباط مستقیمی دارد زیرا عده زیادی از کارمندان و شاغلین معتقدند خستگی و دلزدگی از محیط کار ناشی از درآمد و حقوق پایین است و این امر در حالی روی می دهد که یک فرد شاغل از یک سو از محیط کاری خود راضی نیست و از سوی دیگر مجبور است برای تامین معاش خود به کاری که علاقه ندارد تن دهد.

یک کارشناس و مشاور تربیتی می گوید: نداشتن دستمزد مکفی برای تامین اقتصاد خانوار نارضایتی کارمندان را به بار می آورد  و می تواند روی سلامت نیروی کار بسیار موثر باشد که اثرات آن نامحسوس خواهد بود، مثل افسردگی روانی و پرخاشگری.

پروانه عابدی می افزاید: حقوق پایین و تب عشق کار پایین تر، بسیار زود کارمندان را دلزده و فرسوده می کند و نیروی خلاقیت و بازدهی را در آنان به صفر می رساند و اینگونه است که به محض ورود به محیط اداره با اولین موضوعی که مواجه می شویم بی حوصلگی و بی علاقگی کارمندان و شکایت از مزایای پایین است.

وی می گوید: حال که افراد بسیاری نمی توانند در شغلی که به آن علاقمند هستند کسب درآمد کنند بهتر است با افزایش حقوق و مزایای بیشتر کارمند را نسبت به بالا بردن توان کاری و خلاقیت بیشتر تشویق کنیم.

وی به دلایلی که افراد نمی توانند به شغل های مورد علاقه خویش دست یابند اشاره کرده و بیان می کند: غالبا در کشور ما به ویژه خراسان رضوی به بسیاری از کارها به چشم شغل نگاه نمی شود و طبیعتا پول و حقوقی بابت آن نیز وجود ندارد تا فرد به آن کار مورد علاقه خویش روی بیاورد.

علاقه به کار با افزایش مزایا

این مشاور تربیتی می افزاید: فرهنگ و شرایط جامعه ما این گونه است که بسیاری از فعالیت ها به عنوان شغل مطرح نیست بنابراین برای بالا بردن انگیزه افراد در شغل هایی که به آن علاقه ندارند تنها راهکار افزایش حقوق و قدردانی لازم است زیرا تنها در این صورت است که می توان خلاقیت و ارق به کار در کارمندان و یا شاغلین را افزایش داد.

برپایه این گزارش، خبرنگار مهر به سراغ کارمندانی رفته که از شغل خود ناراضیند و در مقابل از احوال کسانی پرسیده که از کار خود کاملا رضایت دارند.

یکی از کسانی که از شغل خود ابراز نارضایتی می کند، می گوید: روزی که در ثبت احوال مشغول به کار شدم احساس کردم این شغل با روحیات من سازگار نیست و هنگامی که خواستم به کار مورد علاقه خود که نقاشی است روی بیاورم همه مانع شدند و گفتند از هنر پولی در نمی آید و با مخالفت سرسختانه خانواده ام مواجه شدم.

علی سهرابی ادامه می دهد: من اعتقاد دارم که آدمی از هر شغلی که علاقه داشته باشد می تواند پول دربیاورد اما متاسفانه با این امر عده زیادی مخالف هستند.

شاغلین ناراضی از کار

وی می افزاید: اکنون من به شغل کارمندی خویش علاقه ندارم و احساس می کنم جای کسی را که به این کار علاقمند است گرفته ام و به نوعی دچار فرسودگی شغلی شده ام.

بهروز صادقی نیز شغلش ویزیتوری بوده و انرژی و توانش که تحلیل می رود، از کار ویزیتوری دست می کشد و بعد به عنوان یک کارمند حسابدار در شرکتی مشغول به فعالیت می شود.

 او حالا چند سالی است که دریافته کار حسابداری با خلقیات او سازگار نیست و بهتر است دوباره به همان شغل ویزیتوری با درآمد اندک روی بیاورد.

او می گوید: چند سال پیش به دلیل اینکه نمی توانستم درآمد خانواده ام را از راه ویزیتوری تامین کنم به شرکت رفتم و حسابدار شدم اما امروز از این اقدامم پشیمانم و دوست دارم به شغل سابق خود بازگردم.

عشق به کار

یکی دیگر از کارمندان می گوید: من کاملا از کار کردن در محیط زیست لذت می برم و از مزایا و حقوق خوبی نیز برخوردار هستم.

وی که 15 سال سابقه کاری دارد، بیان می کند: من هر روز با انرژی تمام بر سر کار خود حاضر می شوم و در تمام این 15 سال گذشته حتی یک بار احساس خستگی نکرده و گله ای از کار نداشتم.

نسرین سعادتی نیز که جزء کارمندان شرکت برق است، اعتقاد دارد که کار کردن باید همراه با عشق و علاقه باشد زیرا در غیر این صورت فرد بسیار زود به افسردگی و بیماریهای جسمی و روحی مبتلا می شود.

او می گوید: من خودم به معنای واقعی به کارم عشق می ورزم و هیچ گاه از اینکه یک کارمند هستم شرمنده و ناراحت نیستم.

نسرین می افزاید: کسانی که در شغل خود احساس بی علاقگی می کنند باید به همان شغلی که علاقه دارند روی بیاورند.

سپس به سراغ کاظم عقدسی می روم تا با او که در بانک کار می کند گفتگو کنم و جویای رضایت یا نارضایتی از شغلش شوم.

کاظم می گوید: 24 سال است که در بانک به مردم خدمت می کنم اما هیچ گاه از داشتن یک چنین شغلی رضایت نداشتم.

او می گوید: در جوانی عاشق کار در ثبت احوال بوده اما برای داشتن حقوق بیشتر کارمند بانک می شود و امروز در پریشانی حالی و نارضایتی به سر می برد.

ای کاش کارمند دولت بودم

اما در مقابل کارمندانی که از شغل خود ناراضی هستند کسانی نیز وجود دارند که از شغل آزاد می نالند و می گویند ای کاش کارمند دولت بودند.

صادق نعیمی یک مکانیک است او مانند پشت میزنشین ها دستان صاف و شفافی ندارد زیرا مدام در حال عوض کردن پیچ و مهره و تعمیر ماشین های مختلف است.

صادق کمی که از صحبت هایش می گذرد پوست دست هایش را نشان می دهد که در اثر تماس مداوم با روغ ماشین و ابزار آلات مختلف آسیب دیده است.

او می گوید: به این شغل هیچگاه علاقه نداشتم زیرا درآمدش پایدار نیست و یک روز کار هست و روزی دیگر نیست.

صادق می گوید: خوش به حال کارمندها چون همیشه می دانند یک پول ثابتی را ماه به ماه دارند اما برای کسانی که شغل آزاد دارند این موضوع وجود ندارد.

احساس بی حوصلگی

مجید درستکار نیز که راننده تاکسی و مغازه دار است بیان می کند: صبح ها مسافرکشی می کنم و بعد از ظهرها می آیم دکانم را باز می کنم.

او می افزاید: مجبورم صبح تا شب در چند جا کار کنم تا امور زندگی ام به سختی نگذرد.

او می گوید خسته از کار است، احساس بیحوصلگی می کند و اعصابش خراب می شود از صادق می پرسم چقدر به فکرسلامت خود هستی؟ در پاسخ می گوید: زیاد به سلامتی ام فکر نمی کنم. تنها به فکر درآمدی بخور و نمیرم.

کوروش باقری نیز که استاد روانشناسی است در برابر پرسشی مبنی بر چگونگی مقابله با فرسودگی شغلی می افزاید: کسانی که به شغل خود احساس بی رغبتی می کنند نباید تسلیم شوند بلکه باید با بالا بردن توان کاری و پرورش خلاقیت روحیه شکست پذیری را در خود نابود کنند و در کنار شغلی که دارند به کاری که علاقه دارند نیز بپردازند.

وی معتقد است، بسیاری از افراد مطمئنا اگر در شغلی که در آن به ایفای نقش می پردازند ناراضی باشند تنها خود را نابود می کنند بنابراین آنان باید این موضوع را با انجام دادن وظایف از بین ببرند و از سوی دیگر نیز دولت باید با افزایش مزایا و ارتقاء سیستم های حمایتی انگیزه را در کارکنان افزایش و فرسودگی شغلی را ریشه کن کند.

این استاد روانشناسی تصریح می کند: امنیت شغلی، ایجاد انگیزه و دریافتی برابر پرداخت ها به همه دغدغه های شغلی خاتمه می دهد و باعث می شود حتی کسانی که به کار خود علاقه ندارند عاشقانه و عاقلانه به فکر ایفای نقش باشند.

وی بیان می کند: افرادی که دچار فرسودگی شغلی و یا نارضایتی از کار خود هستند باید با تمام انرژی به ایفای نقش بپردازند و ساعاتی از روز را به شغلی که به آن علاقه دارند روی بیاورند چرا که این امر تنها راهکار مقابله با فرسودگی شغلی است.

 کارمندان و شاغلین بدانند که دست نیافتن آنان به شغل دلخواه نباید مانع انجام وظایفشان در شغل فعلی شود زیرا تنها با انعطاف پذیری و توان تغییر شیوه اندیشیدن در ساز و برگ کار و زندگی می توان به هر آنچه خواست رسید.

گاهی رسیدن به شغل دلخواه پایان ایستگاه زندگی نیست چرا که شرط زیستن کمک به دیگران و ایفای نقش در کاری است که به ما محول شده است، با انجام وظیفه در شغل فعلی می توان در اوقات فراغت از کار، به شغل دلخواه نیز پرداخت.

گزارش: مرضیه صاحبی

کد خبر 1754916

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha