پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۳ آذر ۱۳۹۱، ۱۱:۰۸

مهر گزارش می دهد؛

همراه تجارب یک معلول کارآفرین/سحر را نمی‌توان دید، مگر با گذار از شب

همراه تجارب یک معلول کارآفرین/سحر را نمی‌توان دید، مگر با گذار از شب

کرج - خبرگزاری مهر: روز معلولان همیشه فرصتی است برای بیان کمبودها و مشکلات این قشر از جامعه، اما گاهی می‌توان به بهانه این روز سراغ چهره‌های موفق معلول رفت و از نزدیک دید که این افراد چطور شعار معلولیت محدودیت نیست را در زندگی معنا کردند.

به گزارش خبرنگار مهر، همه ما قصه افراد موفقی را شنیده‌ایم که با وجود محدودیت‌های خاصی که در قوای جسمانی آنها بوجود آمده است، مهارت‌ها و توانایی‌های ویژه‌ای را از خویشتن بروز داده‌اند و تا آن جایی پیش رفته‌اند که در دوران زندگی خویش و در بین همنوعان خودشان شاخص و برتر بوده‌اند. برخی از این افراد که اتفاقاً جزو نامداران تاریخ نیز محسوب می‌شوند عبارتند از:

-‌لودویک وان بتهوون موسیقیدان برجسته آلمانی (1827-1770 میلادی) که ناشنوا بود!
 
- هلن کلر(1936-1880 میلادی)، دختر نابینا و ناشنوای معروفی است که در 18 ماهگی ناگهان ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. اما چنان محکم و آرام در برابر ناملایمات پیش رفت که به عنوان اولین فرد نابینا- ناشنوا، از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.
 
- استیون ویلیام هاوکینگ: هاوکینگ یکی از بزرگترین فیزیکدانان نظریه معاصر است که در سال 1942 میلادی، در انگلستان به دنیا آمد و هم اکنون در دانشگاه کمبریج، صاحب کرسی ریاضیات لوکاس است. او دچار بیماری «ALS »  یا فلج نخاعی و مغزی است و بر رو صندلی چرخدار زندگی می‌کند و قدرت تکلم خود را نیز از دست داده است. 
 
                                               اثر هنری معلول کارآفرین کرجی
 
- دکتر محمد خزائلی به سال 1292 هجری شمسی در اراک چشم به جهان گشود و در هجده ماهگی بر اثر ابتلا به بیماری آبله، بینایی خود را از دست داد. دکتر خزائلی بنیانگذار جمعیت حمایت از روشندلان ایران و آموزشگاه مخصوص نابینایان و صاحب امتیاز مجله روشندل بود. او را با «هلن کلر» و «طه حسین» نویسنده معروف مصری مقایسه می‌کردند. این شخص علاوه بر فارسی به سه زبان عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط کامل داشت. می‌گویند اصول اولیه یادگیری زبان انگلیسی را  فقط در عرض دو هفته فرا گرفت.
 
- زهره اعتضاد، بانوی هنرمندی است که به سال 1341 در تهران متولد شده است و به صورت مادرزادی دچار معلولیت از ناحیه دو دست است و با کمک پاهایش نقاشی، خوشنویسی، قالیبافی و گلسازی می‌کند. او عضو انجمن بین‌المللی نقاشان آلمان است و تاکنون بیش از 60 نمایشگاه داخلی و 10 نمایشگاه خارجی برگزار کرده است و معتقد است اگر معلول نبود، انسان بلاتکلیف و بی هنری بود چراکه نیازی به اثبات چیزی نداشت و معلولیتش نشانی از جانب خداوند است برای او.
 
آنچه در پی آمد فقط شرح حال کوتاهی است از تعداد اندکی از این افراد که با اعتماد به نفس خویشتن  قدم در راه گذاشته‌اند و فطرت و قدرت انسانی را جلوه‌گر شده‌اند. آنچه زیباست و مغتنم، این است که ما نیز از تجربیات هریک از این افراد استفاده‌های لازم را ببریم.
 
جالب است بدانیم که یکی از این افراد نیز در ایران کوچک ما یعنی البرز زندگی می‌کند و با تلاش‌های خود و بهزیستی استان البرز توانسته از سد معلولیت عبور کند و گام در مسیر کارآفرینی قرار دهد. مصطفی حاج‌اسماعیلی 43 سال سن دارد، و تا مقطع سوم راهنمایی تحصیل کرده‌ است. این معلول کارآفرین تا 13 سال پیش در آبیک قزوین زندگی می‌کرد و در یک باشگاه ورزشی بدنسازی فعالیت می‌کرد و در کنار آن در مسابقات این رشته نیز شرکت داشت. فرصت را غنیمت شمردیم و با این کارآفرین البرزی گفتگویی را که در ادامه خواهد آمد انجام دادیم.
 
  
چطور شد تحت پوشش بهزیستی البرز درآمدید؟
 
13 سال پیش وقتی به کرج مهاجرت  کردم به دلیل شرکت در برخی از مسابقات ورزشی و به دلیل آنکه از ناحیه پا معلول بودم از طرف بهزیستی وارد این مسابقات شدم.
 
 به سبب اینکه علاقه فراوانی به نوآوری و جستجو در مشاغل مختلف داشتم، رفته رفته نزدیک به 72 شغل را بدون آنکه شاگردی کرده باشم آموختم، مشاغلی همچون جوشکاری، کار با فلزات مختلف و چرم، کار با چوب، انواع کارهای ساختمانی و غیره. تجربه تمام این کارها به من این فرصت را داد تا بتوانم به راحتی کار دکورسازی را شروع کنم و تمام احتیاجات و ملزومات این کار را هم خودم انجام دهم.
 
تا به امروز 28 سال است که به کار دکورسازی برای آتلیه عکاسی‌ها، تئاتر، سینما و هر چیزی که به دکورسازی نیاز داشته باشد اشتغال دارم.
 
چرا به شما عنوان کارآفرین یا نوآور را اطلاق می کنند؟
 
البته آنقدر سرگرم کارم هستم که فراموش می‌کنم که چرا این عناوین را به من اطلاق می‌کنند. اما شاید به خاطر آن باشد که  هیچگاه معلولیت من نتوانسته است مانع از رسیدن به هدف‌هایم باشد و مهمتر از آن، با کمترین امکانات توانسته‌ام کارهای مناسبی را ارائه دهم. یکی از مهمترین اقدامات من این است که از ضایعات کارگاه‌های مختلف، مغازه‌ها و دور ریختنی‌هایی که برای دیگران هیچ استفاده‌ای ندارد برای تولیدات خودم استفاده می‌کنم. 
 
چه انگیزه ای شما را به سمت ایجاد این شغل کشاند تا در نتیجه امروز به عنوان یک کاآفرین موفق شناخته شوید؟
 
باید بگویم من که امروز برای خودم ایجاد اشتغال کرده‌ام با همنوعان خودم هیچ فرقی ندارم و حتی از ناحیه خانواده نیز هیچ حمایتی نداشتم. حتی برخی مانع از رسیدن من به اهدافم نیز می‌شدند و روحیه‌ام را خراب می‌کردند. من هم مثل معلول‌های دیگر ناامید بودم و مکرراً سوالاتی نظیر چرا این طور شد یا چرا من وغیره را از خود و دیگران می‌پرسیدم، تا اینکه در حدود 25 سال پیش، روزی به اتفاق همسرم از یک نمایشگاه دیدن کردم. در آن نمایشگاه، نقاشی‌های یک جانباز را عرضه کرده‌ بودند که با دهان خود آنها را ترسیم کرده بود.
 
وقتی تابلو‌ها را دیدم باور نمی‌کردم و نمی‌توانستم قبول کنم که این نقاشی‌ها با دهان یک فرد معلول کشیده شده باشد تا اینکه وارد قسمتی شدم که عیناً مشاهده کردم که جانبازی که فقط گردنش حرکت می‌کند با چنان مهارتی نقاشی‌ها را ترسیم می‌کند که هر ببینده‌ای را مجذوب و متحیر می‌کند. این اتفاق باعث دگرگونی من شد و باعث شد یک تصمیم قطعی را برای رسیدن به اهدافم بگیرم.
 
 
در واقع بعد از آن بازدید از نمایشگاه و دیدن آن جانباز متوجه شدم که نباید برای رسیدن به هدف‌ها عجول بود و برعکس باید صبور بود و پشتکار داشت. همه می‌دانند که برای دیدن سپیده و سحر باید سیاهی و شب را پشت سر گذاشت و در واقع سختی‌ها موجود را تحمل کرد تا به هدف رسید.
 
‌بهزیستی استان البرز چه اقداماتی را برای شما انجام داده است؟
 
خوشبختانه بهزیستی استان البرز در این سالها با در اختیار گذاشتن برخی امکانات، انجام کارها را برایم آسانتر کرده است که جا دارد از تمامی مسئولان این سازمان تشکر و قدردانی کنم.
 
هدف اصلی من این است که مهارت‌هایی را که آموخته‌ام به دیگر همنوعان خودم هم آموزش دهم، چراکه خودم هم این مسیر را آمده‌ام و به خوبی متوجه هستم که یک معلول چه مشکلاتی را تحمل می‌کند تا بتواند نیاز خود را از دیگران قطع کند تا او را به عنوان یک سربار نگاه نکنند.
 
من به این نتیجه رسیده‌ام که اگر برای همنوعان خود زمینه اشتغال را ایجاد کنم آنها هم می‌توانند مانند من به مرحله‌ایی برسند که به جای آنکه برای انجام امور خود به دیگران وابسته شوند، این دیگران باشند که به آنها وابسته باشند.
 
چه اقدامی برای انتقال تجربیاتتان به دیگر همنوعان خود انجام داده‌اید؟
 
برای این کار مطمئناً به فراخوان‌هایی نیاز است که به معلولان اطلاع دهد که قرار است به آنها آموزش داده شود و خوشبختانه بهزیستی در نظر دارد این اقدام را انجام داده و کلاس‌هایی را بصورت رایگان برای این مهم برگزار کند.
 
در ابتدا قرار است در این کلا‌س‌ها حدود 6 یا 7 شغل را به کارآموزان آموزش دهم و به تدریج و با کمک بهزیستی آن را گسترش دهم. در این کلاس‌ها معلولان و اشخاصی که تحت پوشش بهزیستی هستند با گذراندن یک دوره کوتاه مدت می‌توانند به درآمدی در حدود 500 تا 600 هزار تومان برسند.
 
برای معلولان در کلاس‌های مذکور، آموزش شغل‌هایی در نظر گرفته شده است که معلولان با کمترین سرمایه می توانند شروع به کار کنند و احتیاج به ابزار خاصی نداشته باشند تا خطری آنها را تهدید کند.
 
 
در کل در راستای اهداف خود به دنبال اقداماتی هستم که نتیجه بخش باشد، برای اینکه فهمیده‌ام که همه انسان‌های بزرگ که اتفاقاً زندگی نامه آنها را هم خوانده‌ام، از هیچ شروع کرده‌اند، مانند « فورد» که از انبار خود شروع به کار کرد یا بیل گیتس که آدم فقیری بود، اما اینگونه افراد از همان ابتدا به دنبال رسیدن به اهداف خود و کارهای نتیجه بخش بوده‌اند.
 
افراد دیگری را با معلویت جسمی می شناسید که اقدام به ایجاد اشتغال برای خود کرده‌ باشند؟
 
متأسفانه ایجاد اشتغال خودجوش از طرف معلولان کمتر صورت می‌پذیرد و در واقع بیشتر معلولان به کارهای اداری در مراکز روی می‌آورند. شاید این مسئله به خاطر آن باشد که معلولان به دنبال آن هستند که مسئولان ذیربط بسترهای لازم را برای آنها فراهم کنند تا از این طریق بتوانند به مشاغل دیگری نیز بپردازند. این مشکل را می‌توان از طریق ایجاد تعاونی‌ها و صنف‌های مخصوص معلولان شاغل برطرف کرد تا در نتیجه این اقدام معلولینی که محصولاتی را تولید می‌کنند بتوانند به راحتی آن را وارد بازار فروش کنند.
 
مطمئناً فروش تولیدات این قشر و حتی افراد دیگر می تواند مشوق کارهای بیشتر، بهتر و متنوع شود و کشورمان را کمتر وابسته به محصولات خارجی کند. آن وقت است که دیگر اعمال تحریم‌ها از طریق بیگانگان هیچ سودی برای آنها نخواهد داشت، چراکه ما تولیدات داخلی خود را تقویت کرده‌ایم.
 
سخن پایانی؟
 
سحر را نمی توان دید مگر با گذار از شب.
 
گفتگو از سعید پورمند
کد خبر 1756855

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha