سعید ابوطالب، فیلمساز در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این که ژانری با عنوان فیلم سیاسی در سینمای ما وجود ندارد، گفت: ژانر سیاسی یکی از ژانرهای پرطرفدار و متداول در کشورهای صاحب سینماست اما سینمای ما در ابتدای ورودش به کشور هیچگاه به این ژانر بهعنوان یک گونه متداول نپرداخت، زیرا در دوران شاهنشاهی که حکومتی سرشار از خفقان و استبداد بود، فرصتی برای آزاداندیشی سیاسی وجود نداشت.
وی افزود: بعد از انقلاب نیز تصور بر این بود که این ژانر در سینمای ما دارای جایگاه مناسب میشود اما با وقوع جنگ، توجه فیلمسازان معطوف به دفاع مقدس شد؛ موضوع مهمی که میتوان درباره آن دهها سال دیگر فیلمسازی کرد، ولیکن به هر جهت این اتفاق یکی از دلایلی بود که سینمای سیاسی نداشته باشیم.
ژانر سیاسی در سینمای ایران شکل نگرفته است
این مستندساز با اشاره به اینکه معدود فیلمهای سیاسی میتوان در سینمای ایران مشاهده کرد، گفت: البته معدود فیلمهایی در این عرصه ساخته شده که این فیلمها توسط دو دسته از فیلمسازان که به لحاظ شخصیتی سیاسی بودند، ساخته میشد. یک دسته کسانی بودند که با انقلاب اسلامی مهربان بوده و دسته دیگر کارگردانهایی که آزادی سیاسی داشتند اما نسبت به انقلاب مهربان رفتار نکردند. فارغ از این عده معدود، در سینمای ما جریانی تحتعنوان سینمای سیاسی وجود نداشته؛ نقصانی که هنوز هم وجود دارد.
نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی ویژگی سینمای سیاسی را چنین برشمرد: سینمای سیاسی باید بتواند جریانشناسی سیاسی کند، قادر به نقد و تحلیل سیاسی باشد و یا در خصوص یک جریان سیاسی روشنگری کند. با این اصول متوجه میشویم در سینمای ما کار سیاسی وجود نداشته، بلکه آثاری که هم به این عنوان در سینمای ما تولید شدهاند بیشتر کارهای پلیسی یا اکشن بودهاند.
ابوطالب متذکر شد: باید این نکته را مورد توجه قرار داد که در سینمای مستند به ویژه در فیلم کوتاه توانستهایم به سینمای سیاسی نزدیک شویم. من این نکته را در جشنوارههای مختلفی که داور آنها بودم به وضوح مشاهده کردهام، هر چند این تولیدات هیچگاه فرصت اکران عمومی پیدا نکردند.
وی در جواب به این سوال که آیا ابزاری چون سینما قادر است پیوستگی دین و سیاست را در سینما ترسیم کند؟ بیان کرد: ذات انقلاب اسلامی با چنین تفکری شکل گرفته که سیاست ما عین دیانت ماست. تفکری اصیل که محصول یک اندیشه تاریخی و فلسفی است، ولیکن متاسفانه فیلمهایی که در حوزه انقلاب اسلامی یا دفاعمقدس میسازیم تنها ظاهرش با اینگونه مبانی شباهت دارد، والا بحثهای عمیق فلسفی و تاریخی و جامعه شناسی در فیلمها و فیلمنامههای ما کمتر دیده میشود.
این مستندساز یادآور شد: در کلامی دیگر من سینمای خودمان را فاقد دیالوگهای حکیمانه و فیلسوفانه میدانم، بنابراین خالی از حکمت است. وضعیتی که سبب میشود آثار یا جز سینمای اکشن باشند یا سینمای احساسی.
ابوطالب در جواب به سوالی دیگر مبنیبر اینکه سینمای جهان به ویژه هالیوود تا چه حد توانسته از هنر هفتم بهعنوان ابزاری برای اشاعه تفکرات مورد نظر خود سود برد، گفت: هالیوود را باید ابزار رسانهای نظام سلطه عنوان کرد. یعنی فکر منسجمی پشت دنیای رسانهای به ویژه سینمای آمریکا وجود دارد، پس آثاری که ساخته میشوند متکی به یک نگاه اومانیستی غرب است که هژمونی نظام سلطه را توجیه میکند.
غرب ابزار سینما را به خوبی میشناسد
به گفته وی، با توجه به توضیحات فوق، غرب از ابزار سینما به خوبی استفاده کرده است. همین امتیاز هم سبب شده نه تنها فیلمهای سیاسی بلکه آثار علمی تخیلی آنها نیز در اشاعه تفکرات مورد نظر موفق باشد. برای مثال میتوان از سری فیلمهای "ترمیناتور" نام برد که به جنگ اهالی زمین با موجودات فضایی اشاره دارد.
این پژوهشگر سینمایی تاکید کرد: سینمای ایران از ابتدای ورودش به ایران متکی به باورهای تفریحی بود، هر چند در یک یا دو ده اخیر فیلمهایی تولید شدهاند که متفکر بودند و حرفهای عمیقی نیز زدهاند که نشات گرفته از نگاه شهید آوینی است، پس به همین دلیل فیلمنامههای ما معمولا دارای یک ساختار کلاسیک و درام است که تنها قصهای را خوب روایت میکند.
وی دلایل کم توجهی سینماگران به موضوعات سیاسی را چنین ارزیابی کرد: عوامل مختلفی را برای این کمکاری میتوان متصور شد. اول اینکه در حوزه فیلمنامهنویسی داری ضعف پژوهش هستیم، مسئلهای که سبب شده فیلمهای خوب ما نیز که توسط تکنسینها ساخته میشود مقهور ابزار باشد. همین ویژگی سبب شده فیلمهای خوب ما تنها در بعد فیلمنامه و ساختار کار خوبی باشند، اما مرحله قبل از نگارش که همان پژوهش است فراموش شود.
مقهور تکنیک سینما شدهایم
ابوطالب با بیان اینکه مدیریت فرهنگی در سینماها از دیگر مشکلات پیشروی فیلمهای سیاسی در کشور ماست، توضیح داد: در مواردی که مقام معظم رهبری نظرات خود را درباره سینما و فیلمها اعلام کردهاند، نشان از این دارد که ایشان به چه اندازه روی اینگونه آثار دقت نظر دارند و از آن استقبال و حمایت معنوی میکنند. رهبر انقلاب نقد محتوایی و فکری بر آثار سینمایی مطرح میکنند ولیکن در عرصه مدیریت اجرایی سینما، چنین رفتارهایی مشاهده نمیشود. چون وزارت ارشاد، معاونت سینمایی یا دیگر مدیران، خود مقهور تکنیک هستند پس بیش از اینکه به دنبال این باشند که سینما به عنوان یک کرسی آزاداندیشی تبلور پیدا کند، مقهور تکنیک میشوند.
وی در پایان گفتگویش با مهر مطلب فوق را چنین تکمیل کرد: مشغلههایی چون سامان دادن اقتصاد سینما، سالنسازی، فیصله دادن به دعواهای صنوف، قالب کردن تفکر سیاسی خود در آثار سینمایی یا در نهایت برگزاری جشنوارههای چون جشنواره فجر سبب شده که یک نگاه و فکر بلند از سینما گرفته شود، بنابراین وقتی با ادعای ایجاد فضا برای سینمای سیاسی کاری تولید میشود، آثاری هستند چون "پایاننامه"، "اخراجیهای 3" یا "قلادههای طلا" که به عقیده من فیلم سیاسی نیستند، بلکه سمپاتی با یک جریان سیاسی یا نوعی نیش زدن سیاسی هستند.
نظر شما