پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۵ اردیبهشت ۱۳۸۴، ۸:۱۱

در گفت و گو با مهر :

مهدي اخوان لنگرودي : برخي از مفاهيم شعري در زبان فارسي براي غربي ها تازگي دارد / غربي ها اصولا ادبيات مدرن فارسي را نمي شناسند

مهدي اخوان لنگرودي - شاعر و رمان نويس ، گفت : ادبيات مدرن ايران بسيار پيشرفت كرده است و اين توسعه يافتگي قابل چشم پوشي نيست ، وقتي من با اروپايي ها بحث مي كنم ، مي گويم اگر شما موسيقي داريد ، ما هم در ايران " ادبيات " غني و بزرگي داريم و كشور ما پر از شعر است .

به گزارش خبرنگار فرهنگ وادب مهر ، مهدي اخوان لنگرودي ، شاعر درباره ي آشنايي غربي ها با ادبيات فارسي گفت : وقتي اروپايي ها با ادبيات فارسي واشعار ما برخورد مي كنند برايشان تازگي دارد ومجبورند آن را ياد بگيرند تا بفهمند ما چه مي گوييم. بين فرهنگ ايراني واروپايي اختلافاتي وجود دارد كه در ترجمه شعرهاي فارسي بايد به اين اختلافات فرهنگي توجه كرد. اروپايي ها هميشه ما را با حافظ ، مولانا ، خيام وديگران مي شناختند ولي با اشعار مدرن ما آشنايي ندارند وادبيات مدرن ما در غرب هنوز ناشناخته است و منتشر نشده است . 

وي تصريح كرد : من در ملاقاتي كه با فوئنتس داشتم از درباره ي آشنايي اش با نويسندگان ايراني پرسيدم ومتوجه شدم او فقط شعراي قديمي ما را مي شناخت . دليل اين مساله اين است كه كتاب هاي ادبيات مدرن ما در خارج از كشورترجمه نمي شود .در غرب از نويسندگان معاصر ايراني فقط  هدايت شناخته شده است . اوكتاويو پاز ، در يكي از آثارش نوشته كه صادق هدايت يكي از بهترين نويسندگان آسيايي است وبوف كور بهترين رمان آسيا است .

اخوان لنگرودي : اروپايي ها هميشه ما را با حافظ ، مولانا ، خيام وديگران مي شناختند ولي با اشعار مدرن ما آشنايي ندارند .

وي درباره ي ملاقاتش با كارلوس فوئنتس ، نويسنده ي آمريكاي لاتين افزود : من سه شب با او در وين ملاقات كردم وهمراه او بودم . او براي بزرگترين شب شعر دانشگاه وين به اين شهر آمده بود و سخنراني مي كرد. در اين برنامه 2500 نفر شركت كرده بودند و من هم در ميان مردم بودم و ترجمه ي كتابي از فوئنتس را  كه همراهم بود را باخودم آورده بودم ودادم تا به دست او برسانند و برايم امضاء كند، او كتاب را باتعجب گرفت وگفت اين چيست ؟ به او گفتند كه ترجمه ي اشعار شما در ايران است ، او خواست كه من تاپايان برنامه بمانم و با من كاري دارد. او همسرش را صداكرد وبه او نشان دارد وباتعجب مي گفت ببين كه در ايران هم كارلوس فوئنتس را هم مي شناسند، من گفتم از ابتداي دهه ي هفتاد همه ي كتابهاي نويسندگان آمريكاي لاتين در ايران ترجمه شده است ودر ايران مردم شما را بيشتر از نويسندگان اروپايي مي شناسند. 


اخوان لنگرودي  درباره ي زمان آغاز فعاليت شعري اش گفت : درنوجواني وجواني مطالعه ي كتاب هاي ادبي باعث جلب توجه من به سمت شعر شد و من بي علاقه نبودم خودم هم قطعاتي بسازم وگرچه شايد اين قطعات به معناي امروزي شعر نبود اما مقدمه اي بود كه من در اين زمينه طبع خودم را بسنجم .از سويي پسردايي من " محمود پاينده ي لنگرودي " معروف ترين شاعرخطه ي گيلان بود و فرهنگ گيله و ديلم را كه كتاب سال شد ، نوشته بود ، او هروقت از تهران به گيلان مي آمد به خانه ي ما مي آمد وازمادرم مي خواست تا مثل ها وآداب ورسوم گيلكي را براي او بگويد و او هم آنها را يادداشت مي كرد و فرهنگش را كامل مي كرد. او روزي از من پرسيد پسر توچه كار مي كني ؟ من به او گفتم كه شعر مي گويم ، از من خواست كه شعرم رابراي او بخوانم ، ولي من گفتم كه خودم خجالت مي كشم كه شعرم را بخوانم ، آن را برايت مي نويسم و شعرم را برايش نوشتم واو بعد از سه روز به من جواب داد ، ازتهران نامه اي نوشت بود كه تواولين لنگرودي جسوري هستي كه مي تواني در اين سن وسال شعر بگويي ، اين شعر البته هيچ گاه چاپ نشد ، اما اين تشويق باعث شد كه من با اراده ي بيشتري اين كار را ادامه بدهم . 

نويسنده ي كتاب " ارباب پسر" در ادامه گفت : كمي كه بزرگتر شدم در مدرسه شعرهايم را براي معلم هايم مي خواندم وبچه ها هم در مدرسه من را تشويق مي كردند. در درس انشاهم چيزهايي مي نوشتم كه مورد علاقه ي معلم ها بود وهميشه تشويق مي شد. بعد از پايان دوران متوسطه وگرفتن ديپلم به تهران آمدم تا دردانشگاه ادامه ي تحصيل بدهم . تقريبا بيست سالم بود كه به تهران وارد شدم . در تهران در كلاس هاي زبان انگليسي شركت مي كردم و بعد موفق شدم در رشته ي ادبيات فارسي وارد دانشگاه تهران شوم . رشته ي ادبيات فارسي را هم به مدت دوسال ادامه دادم اما درس هاي دانشگاه مرا اغناء نكرد.



بين فرهنگ ايراني واروپايي اختلافاتي وجود دارد كه در ترجمه شعرهاي فارسي بايد به اين اختلافات فرهنگي توجه كرد . 

لنگرودي اضافه كرد : حس مي كردم كه خودم هم مي توانم اين درس هايي را كه در دانشگاه تدريس مي كنند مطالعه كنم وياد بگيرم . به همين خاطر وپول ثبت نام دانشگاه و خرج تحصيلي را كه برايم مي فرستادند برداشتم بردم و اولين كتابم را به اسم " سپيدار" با مقدمه ي محمود پاينده در سال 1345منتشر كردم و دانشگاه رارهاكردم . در مجموع دوسال رشته ي ادبيات فارسي را در دانشگاه خواندم و بعد از رها كردن رشته ي ادبيات در دانشگاه وارد رشته ي جامعه شناسي شدم و اين رشته راتا پايان مقطع كارشناسي ادامه دادم .





وي درباره ي اينكه چرا رشته ي ادبيات را رها كرد گفت : دانشكده ادبيات من را راضي نمي كرد من ادبيات فارسي را دوست داشتم ومي خواستم خودم آن ادبيات فارسي را كه خودم دوست دارم بخوانم . آن چيزي كه خودم مي خواستم تجربه كنم . اما تغيير رشته دليل ديگرش از اين شاخه به آن شاخه پردين هاي جواني بود و وقت تلف كردن هايي كه همه جوان ها د ارند. من بعد از پايان دوره ي ليسانس براي گرفتن مدرك دكترا به وين رفتم و ديگر در آنجا ماندگار شدم فوق ليسانس را مي گذراندم كه نيمه كارها رهايش كردم ودر كار تجارت وارد شدم و نوشتن را رها كردم .

اخوان لنگرودي در ادامه گفت : اما تا آنجا كه توانستم يادگيري را رها نكردم .هفده سال نوشتن را رهاكردم وفقط كتاب مي خواندم تا اينكه شاملو را ديدم و با اوبرخورد كردم . شاملو يقه ي من را گرفت تو چه كار مي كني ؟ چه را شعري نمي گويي ، ناسلامتي تو شاعري . همين باعث شد كه من شعر را دوباره شروع كنم واز آن پس دوازده جلد كتاب تاكنون منتشر كردم ودائره المعارف شعر ايران را هم بعد از آشنايي با شاملو آغاز كردم .

به گزارش خبرنگار مهر ، مهدي اخوان لنگرودي در سال 1324 در شهرستان لنگرود ودرخانواده اي پرجمعيت متولد شد ، او تامقطع متوسطه رادرشهرستان لنگرود گذراند وپس از پايان دوره ي متوسطه به تهران رفت . در تهران وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد وبانيمه تمام رهاكردن رشته ي ادبيات وارد رشته ي جامعه شناسي شد و ليسانس خود را در اين رشته از داشنگاه گرفت وپس از آن براي ادامه تحصيل به اتريش رفت و وارد دانشگاه وين شد اما با نيمه تمام رهاكردن دوره ي فوق ليسانس دررشته ي جامعه شناسي وارد فعالت هاي اقتصادي شد و به مدت هفده سال از ادبيات فاصله گرفت تا اينكه با ملاقات شاملو در وين بار ديگر فعاليت دراين عرصه را ازسر گرفت وتا اين تاريخ كتابهاي : ارباب پسر، چوب  و عاج  ، نقره وآب ، در خم آهن  و حدود 10 عنوان كتاب شعر ورمان ديگر منتشر كرده است .

گفتني است مهدي اخوان لنگرودي ، شاعر و رمان نويس ايراني ساكن وين (اتريش) كه چندي پيش پس از 32 سال به ايران آمده بود ، بيش از ده كتاب شعر و داستان به رشته ي تحرير در آورده و يك اثر پژوهشي درباره ي شعر مدرن ايراني به سرانجام رسانده است .

کد خبر 175759

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha