به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی گودرزی دیباج مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری در مراسم اختتامیه هفتمین سوگواره پوسترهای عاشورایی با اشاره به نمادهای به کار رفته در حسینیهها و هیاتهای مذهبی، گفت: هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم، متولیان و برپاکنندگان خیمهها و حسینیهها که حتی در معابر و فضاهای عمومی نیز گونههایی از آنها را میبینیم با استفاده از پرچمها، عناصر، اشیا و تصاویر مختلف آنها را تزیین میکنند که اغلب نمادی هستند و سادهترینشان پارچهای سیاه است که سطوح بزرگ را میپوشاند و مقدم بر دیگر عناصر است.
وی ادامه داد: گروهی نیز هر ساله برای اماکن عزاداری، مشغول تهیه و تولید پرچمها و تصاویر و عناصر تزئینی مذکور هستند تا به مراسم عزاداری ایام محرم برسد. در این میان افراد با ذوق و هنرمندان نیز یا بر اساس ذوق و احساس درونی و انگیزههای اعتقادی – دینی و یا به سفارش نهادهای رسمی و حقیقی و حقوقی اقدام به خلق آثاری میکنند که اندکی از آنها را با مسامحه میتوان اثر هنری نامید.
گودرزی با اشاره به این که تقریباً غالب ترکیببندی آثار از نمادها و عناصر تکراری که اگرچه نشانهاند اما بیشتر از هر چیز به رئالیسم واقعه کربلا اشاره کردهاند تشکیل میشوند، عنوان کرد: معمولاً یک موتیف، تصویر و طرح و یا نماد طراحی شده به شدت مورد استفاده خیل کثیری از نقاشان و طراحان قرار میگیرد و انتظار از جامعه هنری کشور مبنی بر نوآوری در این زمینه بیپاسخ میماند. اگر آثار شبه هنری و یا نیمه موفقی نیز مشاهده شود به مجموعهای از مضامین و موضوعاتی میپردازند که صرفاً به مسائل روایی کربلا اختصاص مییابند.
مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری گفت: در بخشهای مختلف کشور و در محافل هنری سخن از هنر عاشورایی رانده میشود و همایشهایی هم برپا میگردد. اما آیا سخن از هنر عاشورایی و انتظاری که از آن میرود صرفاً خلق آثاری است که به واقعه عاشورا و مسائل پیش آمده در کربلا بپردازد؟ آیا استفاده هزار باره از نخل و پرچم و شمشیر و نوشتن کلمههایی مانند یا حسین (ع)، یا ثارالله و نظایر آن بر پهنه پوسترها و بنرها و پرچمها و آثاری از این دست پاسخگوی نیاز بشر به مسائل پیرامون واقعه کربلاست؟
وی تصریح کرد: قطعاً برای پاسخگویی به چنین پرسشی باید به خود واقعه کربلا و جان مایه پیام آن رجوع کرد و اینکه چه مسائل، جهانبینی و تفسیری از هستی و دین و انسان، زمینههای چنین واقعهای را فراهم کرد. انگیزههای اولیه امام (ع) برای قیام چه بود و چرا علیرغم اینکه میدانست که در عالم واقع- و نه در ساحت حقیقت- به پیروزی فیزیکی دست پیدا نمیکند با این حال دست به چنین قیامی زد؟ چرا آنچه که میبایست در کربلا و پس از آن بگذرد توسط امام حسین (ع) به دقت تمام طراحی و اجرا شد و در واقع همه عناصر و شخصیتها به نوعی چیده شدند.
وی افزود: پیام امام حسین (ع) با این همه دقت و طراحی هوشمندانه در چینش یک صحنه برای تمامی تاریخ چیست؟ آیا پیام حسین (ع) همانی نیست که هنرمندان باید واسطه انتقال آن به مردم باشند؟ آیا استفاده از نمادها و موتیفهای تصویری تکراری حاوی همین پیامهاست؟ آیا مبارزه بر علیه ظلم، تذکر به جایگاه انسان، تذکر به غایت هستی و معاد، تکریم انسان، مبارزه با جهل، برملا کردن چهرة زور و زر و تزویر، آزمایش بزرگِ انسان و آزمایش انسانِ بزرگ و یکبار دیگر تبریک خداوند به خلقتی اینچنین به خود، همگی و همگی پیامهای عاشورا نیست که برای انسان و زندگی او در فاصله میان دو عاشورا به ودیعه گذاشته شده است؟
گودرزی با تاکید بر این که هنر عاشورایی و هنرمند عاشورایی لزوماً به واقعة فیزیکی و روایی کربلا متعهد نیست، اظهار کرد: هنر و هنرمند عاشورایی به پیام کربلا و سوزی که حسین (ع) بر سینه داشت و به عطشی که او بر بیان حقیقت داشت هم متعهد است و از این منظر هنر عاشورایی به انسان و همه بشریت متعهد است.
وی در پایان سخنانش گفت: هنر عاشورایی هنری است راهنما، متذکر، بیدارکننده، ظلمستیز، آگاهیبخش، بشارتدهنده، همراه و همگام و پیرو ولایت امام معصوم (ع) و البته زیبا، محکم و هنرمندانه. آنچنان که دشمنان نیز این ویژگی ساختارمدارانه هنری آن را نتوانند انکار کنند. به همین دلیل هر اثری که در افق معنایی و مفهومی کربلا و پیامهای آن قرار گیرد و متغیرهای لازم هنری را نیز داشته باشد هنری عاشورایی و در نتیجه حتماً هنری متعهد است.
نظر شما