سیاست به مجموعهای از اندیشه ها و اقدامات و راهبردهایی که یک محور مرکزی داشته باشد اطلاق می شود.
سیاست را بنا بر تعریف یونسکو، می توان مجموعه ای از اصول عملی و بدنه ای از فعالیتهای اداری و بودجهای وشیوه هایی که پایه ای برای اقدام توسط دولت را فراهم می آورد، تعریف کرد.
هر سیاستگذاری بر مبنای یک جهان بینی انجام میشود که برای شناخت هر سیاست باید نخست جهانبینی را شناخت. از سوی دیگر برنامهریزی مولود سیاست است و به دنبال تعیین سیاستها در یک دوره زمانی، برنامهریزی ضرورت مییابد.
بنابر آنچه گفته شد، بیان ارتباطی مجموعهای از هنجارها، استانداردها و اصولی که بر رفتار ارتباطی حاکم است تعریف میشود.
از آنجا که برنامهریزی با توسعه پیوندی نزدیک دارد، توسعه به معنای تحول بخشیدن به یک جامعه خاص است با سرعتی بیش از آنچه که در جریان رشد تاریخی عادی آن اتفاق میافتد و به بالا رفتن ظرفیت مادی و معنوی نظام اجتماعی و رسیدن به سطوحی جدید از پیچیدگی، نظم و نوآوری منجر میشود.
از دیدگاه ارتباطی، توسعه فراگردی است که با تقویت و تعمیم ارتباطات اجتماعی به عنوان عامل زاینده در درون خود نوعی همسازی جمعی را نیز دامن میزند. اما نهایتا باید در سطوح فردی همسازیهای جدید را سامان دهد.
نکته اصلی در این بیان از توسعه این است که توسعه تلاشی برای از میان برداشتن نابرابریهای موجود در خصوص فرصتها، منابع و دسترسی به اطلاعات به شمار میآید. این نابرابریها که میان کشورهای غنی و فقیر و نیز در درون جوامع پیشرفته وجود دارد باید در خلال برنامهریزی تقلیل یابد.
نظر شما