به گزارش خبرنگار مهر، بهمنماه سال گذشته بود که پس از مدتها انتقاد و در اوج ناکامیهای سریالی جودو مدیریت فدراسیون جودو تغییر کرد و محمدعلی رستگار که بعد از شش سال دوری از ایران به تهران بازگشته بود، سکان هدایت فدراسیون را در دست گرفت.
اینکه در این مدت جودو ایران با رستگار موفق بوده یا نه و یا اینکه اصولا میتواند نسخه درمان را برای برون رفت از حالت بد گذشته به خوبی بپیچد یا خیر نیازمند بررسی دقیق اتفاقات همین مدت کوتاه است. تغییر در راس مدیریت فدراسیون در حالی صورت گرفت که تیم ملی کاتا راهی مسابقات قهرمانی آسیا بود و تیم ملی جودو به یک دوره مسابقه گزینشی المپیک در جمهوری چک اعزام میشد که نمیتوان نتایج آن را خوب یا بد به پای رستگار و تیم مدیریتیش نوشت.
ولی مسابقات قهرمانی آسیا اولین تجربه رستگار بود که اگر بخواهیم نتایج آن را با دو دوره قبل مقایسه کنیم، ایستادن بر سکوی سوم آسیا با کسب سه مدال رنگارنگ نتیجه قابل قبولی بود. گرفتن دو سهمیه المپیک در حالی که دلایل مختلف باعث عدم اعزام این دو نماینده به لندن شد نیز را باید از دیگر موفقیت های نسبی جودو عنوان کنیم. چرا که در صورت تداوم روند قبلی همین دو سهمیه نیز به ادعای تمام کارشناسان به دست نمی آمد.
دوپینگ معضل بزرگ جودو ایران در سالهای اخیر باز قربانی میگرفت و تست و آزمایشهای متعدد نشان از عزم راسخ فدراسیون نشین ها برای پایان دادن به نابسامانی در این بخش بود که تبعات متعددی در بر داشت و آن نیز بروز "دمل چرکین" همین دوپینگیها بود.
المپیک با تمام حواشی آن تمام شد و نوبت به انتخابات و نامههای اتحادیه جودو آسیا رسید و تیمهای نوجوانان و جوانان حضور در میدان آسیایی را از دست دادند تا تعلیق موقت شکل جدی تری به خود گیرد.
رستگار که سرپرست بود و حکمش بعد از مجمع انتخاباتی چهارم مهرماه به ریاست تبدیل شد، با خونسردی در کنار پرداختن به حواشی متعدد، برنامههای خود را برای آینده جودو طراحی میکرد که برگزاری مسابقات نونهالان یکی از همین برنامه ها بود.
برگزاری مسابقات بین المللی دانشگاه آزاد، تداوم تمرینات نوجوانان و جوانان و حضور در اردوی تونس نشان از رفع واقعی تعلیق داشت. تعلیقی که رئیس با سفر پنهانی به ابوظبی پیش از این خبر از رفع دائمی آن داده بود.
نامهای که اتحادیه آسیا رسما به تهران ارسال کرد تا ناکارشناسان میز از دست داده به دنبال پروژهای دیگر برای حاشیسازی باشند. حاشیههای که چند سالی است به جودو ایران لطمه میزند و آقایانی که در همان زمان به دنبال حفظ موقعیت خود بودند را باید عامل اصلی آن دانست.
ولی رسیدن نامه برای اصلاح اساسنامه که تا 12 بهمن مهلت تعیین کرده بود از یک سو، جنجال رودکی از سوی دیگر باعث شد تا جودو هفته گذشته را با حاشیه سپری کند. هر چند رودکی نسنجیده و بیپروا سخن گفت ولی سخنانی در این مصاحبه مطرح شد که میتواند علی رغم همه تلاشهای انجام شده، ادعای مسئولان ازبک را تائید کند. ادعایی که خود ازبکها برایش مدرکی نداشتند تا به اثبات برسانند ولی یک منبع داخلی تائیدیه را به آنها داد تا معلوم شود رودکی بازی خورده و مخالفان را به اهداف خود رسانده است. مخالفانی که منافع خود را با مدیریت جدید از دست داده و به زعم خود اجازه نمیدهند، از گلوی جدیدها آب خوش پائین برود.
جودو ایران چهار سال گذشته را با همین حواشی و مشکلات از دست داده و تاوان سنگین آن را نیز به اندازه کافی پرداخت کرده است. بهتر نیست اجازه دهیم برنامههای فدراسیون و مدیریت جدید در آرامش دنبال شود؟ اینکه اساسنامه باید اصلاح شود مختص جودو نیست و برخی فدراسیونها و حتی کمیته ملی المپیک نیز با آن دست به گریبانند که اگر بخواهیم دلمشغولی جدیدی را برای جودو ایجاد کنیم بازهم این جودوست که ضربه خواهد خورد! تجربه تلخ مدیریت ناپایدار در فدراسیون کاراته را این بار در جودو پیاده نکنیم!
حواشی جودو را اهالی این رشته رقم می زنند. همانها که روزی خود را عاشق و دلسوز جودو معرفی میکنند. آنها که وقتی در آستانه المپیک تورنمنتهای از دست رفته را نمیدیدند و انتقادی به عملکرد ضعیف بخشهای مختلف فدراسیون نداشتند و در فاصله نزدیک به چهار سال تا المپیک بعدی دایه عزیزتر از مادر شده، غیبت در سه تورنمنت را که برنامهای برای حضور نبوده را در بوق و کرنا کردهاند.
نظر شما