وسواس کلامی که در باطن انسان است و نیرویی بیریشه ولی قوی که به امری و واداشتن انسان به ارتکاب عملی و بازداشتن او از انجام دادن امری میپردازد.
در روانپزشکی معاصر، اصطلاح وسواس را برای توصیف جریان فکر و اندیشه مداوم، مکرر و ناخواستهای به کار میبرند که فرد مریض قادر نیست آنها را از ذهن خود خارج سازد.
این افکار مزاحم غالباً با احساسات نیرومندی درباره جنبه خاص از رفتار مریض و ارتباط با دنیای خارج همراه هستند و او را به تکرار بعضی کارهای بیفایده وا میدارد.
براساس علائم و نشانهها و به منظور درک سادهتر، بیماری وسواس به چند شکل در بیماران مبتلا نمایان میگردد که عبارتنداز وسواس فکری و وسواس عملی.
اینها خود علل و عواملی دارند. اصولاً شیاطین برنامههای خود را با مخفیکاری میآمیزند به طوری که هم خودشان منفی هستند و هم برنامه هایشان پنهان است. شیاطین در چهره و قیافه اصلی نمیآیند آنها وسواس خنّاس هستند و کارشان دروغ و نیرنگ و ریاکاری است که انسان باید از شر آنها به خدا پناه ببرد.
شیطان را از آنها جهت خناس نامیدند که به طور مداوم آدمی را وسوسه میکند و به محض اینکه انسان به یاد خدا میافتد پنهان میشود و عقب میرود. براساس برخی روایات بعضی از اندیشمندان مسلمان عوامل نفسانی زمینه ساز بروز افکار و زمینههای وسواس گونه را با ویژگیهای ذیل مرتبط میدانند: تسلیم نبودن در مقابل خدا، غرور و خودپسندی، حرص و طمع، بخل و دورویی، حسد و کینه.
این سوال همواره در مبحث وسواس مطرح میشود که شخص وسواس چه باید بکند که مشکلش درمان شود؟ هر چند وسواسی بیماری سختی است و روان پزشکان معالجه آن را مشکل میدانند اما اگر وسواسی به توصیههایی که بیان میشود صددرصد عمل کند حتماً بهبود خواهد یابد.
شخص وسواس در درجه اول باید از آنچه به فکر و نیرومندی او آسیب برساند خودداری کند. چه عامل عمدهای که رفتار وسواسی را پرورش یا به ظهور میرساند. رها کردن بررسیهای نامتعادل، تقویت جسمی، دوری از افراد مبتلا به این حالت و مسافرت، در درمان این بیماری اثر عمیقی دارد و برای این که افراد از اول به رفتار وسواسی دچار شدند و در صورت ابتلا به مراحل حاد آن نرسند، باید توجه داشت که بررسیها و رفتارها باید در حد متعادل بوده و از افراد و تفریط دور.
شخص وسواسی حاضر نیست بر علیه مرض خود مبارزه کند، اگر ظاهراً قبول میکند و بله میگوید، محافظهکاری میکند شکل دوم ضعف اراده است که در اثر نفوذ ارواح ناپاک و هوسبازی و افکار پریشان میآید و علاج امراض روانی همان تلقین است که شخص، با اراده نیرومند به خود تلقین میکند.
وقتی ارادهاش ضعیف بود، توان تلقین ندارد، این است که وسواس به صورت مرض غیرقابل علاج باقی میماند. بخشی از درمان وسواس در مسیر دارو و خوراکی به دست میآید. یکی از چیزهایی که برای وسواس، تقویت قلب و اعصاب مفید است انار است.
نظر شما